تحولات شعر عاشورایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قیام امام حسین،
ذکر مصائب،
روز عاشورا،
واقعه کربلا.
پرسش: در چهارده قرن گذشته چه تحولاتی در شعر عاشورایی رخ داد؟
پاسخ: تحولات شعر عاشورایی بعد از حادثه عاشورا با اظهار
پشیمانی عدهای از عاملان واقعه عاشورا و پدیدآورندگان آن فاجعه و سوگواری و ذکر مصائب واقعه عاشورا و ذکر مناقب و فضائل شهیدان و اسیران کربلا و نفرین کردن به عاملان حادثه کربلا و انتقامخواهی از آنها شروع شده و در دورهای با بیان آموزههای قیام عاشورا و ریشهیابی حادثه عاشورا و شریک دانستن
بنیعبّاس در جرائم
بنیامیه و تحوّل در چگونگی خونخواهی
شهدای کربلا ادامه یافته و با تحوّل در ناسزاگویی به بنیامیه و بنیعبّاس و عمومیت داشتن اشعار عاشورایی در میان
اهل سنت و امید به ثواب و پاداش اخروی داشتن در سرودن شعر عاشورایی نهادینه شده و مَقتَلسُرایی، ناامیدی، توجّه به شهر
کربلا و مقایسه آن با اماکن مقدّس دیگر و بهرهگیریهای سیاسی و اجتماعی از قیام و فرا دینی شدن اشعار عاشورایی و در شعر عاشورایی فارسی پیدایش نوحههای سینهزنی و شعر قصصی و روایی و بهرهگیریهای سیاسی و اجتماعی از قیام در شعر فارسی و راه یافتن خرافه و
غلو به بعضی از اشعار میتوان اشاره کرد.
هنر و
ادبیات، بویژه «
شعر»، از عوامل مهمّ پویایی، ماندگاری و عمومی شدن اندیشهها و فرهنگها به شمار میروند. شعر، از آنرو که از
احساس و
عاطفه، کمک میگیرد و حسّ زیبایی دوستی آدمی را تحریک میکند، و نیز از آنرو که غالبا با زبانی عمومی ارتباط برقرار میکند، در جاودانه ساختن یک فرهنگ و گسترش آن، نقش بهسزایی دارد و ابزار مهمّی برای ترویج یک اندیشه به شمار میرود.
حادثه عاشورا نیز ـکه نقطه اوج یک فرهنگ و اندیشه، و در بر دارنده آرمانهای بلند انسانی استـ، در طول تاریخ، از این ابزار، برخوردار گشته است، چنانکه از هنگام رُخ دادن
حادثه کربلا، سرایندگانی آن را به شعر در آوردهاند. نخستین شاعران این حادثه، مجاهدان شهید کربلا و بستگان آنان بودهاند؛ چرا که نمیتوان رَجَزهای روز عاشورا را ـکه خود، بخشی از اشعار عاشورایی هستندـ، نادیده گرفت، چنانکه اشعارِ سروده شده به وسیله مادران، همسران و دیگر بستگان آن شهیدان نیز بخشی دیگر از اشعار عاشورایی را شامل میشود.
از آنروز تاکنون، شاعران عرب و غیر عرب و بویژه فارسی زبان، در تمام ادوار تاریخ، همواره به این حادثه سترگ، نظر داشتهاند، گرچه این توجّه، فراز و فرودهایی داشته و نوع نگاهها کاملاً متفاوت بوده است.
نویسنده کتاب ادب الطفّ، در بررسیای که انجام داده، بیش از پانصد شاعر عرب زبان را که از هنگام روی دادن حادثه کربلا تا آغاز قرن پانزدهم هجری، درباره این واقعه و
امام حسین (علیهالسّلام) شعر سرودهاند، شناسایی کرده است. «ر.ک: ادب الطفّ او شعراء الحسین (علیهالسلام)، جواد شُبَّر. گفتنی است محمّدصادق کرباسی نیز مجلّداتی از کتاب خود (دائرة المعارف الحسینیة) را به همین هدف، اختصاص داده است.» نویسنده دانشنامه شعر عاشورایی نیز ۳۴۰ شاعر فارسی زبان را در کتاب خویش، معرّفی کرده است.
البتّه نمیتوان مدّعی شد که این آمارها، دقیقاند و تمام آنچه را رُخ داده، نشان میدهند؛ امّا تا حدودی بیانگر اهتمام ویژه شاعران به این رویدادند، که
شعر عربی در این زمینه، عمر چهارده قرنی دارد و
شعر فارسی، عمری حدودا هزار ساله. این همه، از اهتمام بسیارِ شاعران
مسلمان و حتّی علمای بزرگ اسلامی به این حادثه بزرگ، خبر میدهد. «یادآوری میشود که آثار دیگری نیز در زمینه گردآوری شعر عربی در دوره معاصر، تالیف شدهاند، مانند: ـامام حسین (علیهالسّلام) در شعر معاصر عربی، تهران، امیر کبیر.ـ عاشوراء فی الادب العربی المعاصر، حسن نورالدین، بیروت: الدار الاسلامیّة، ۱۹۸۸ م.»
در این نوشتار، میکوشیم تا نگاهی کلّی به شعر عاشورایی در این چهارده قرن بیفکنیم و بسیار موجز، به فراز و فرودهای آن، اشاره کنیم.
اگر از قالبها، سَبکها و فنون مختلف شعری بگذریم، محتوای بیشتر اشعار عاشورایی را مفاهیم پنجگانه زیر تشکیل میدهند:
اظهار پشیمانی عاملان واقعه عاشورا و پدیدآورندگان آن فاجعه،
سوگواری و ذکر مصائب واقعه عاشورا،
ذکر مناقب و فضائل شهیدان و اسیران کربلا،
نفرین کردن به عاملان حادثه کربلا و انتقام خواهی از آنها،
بیان آموزههای قیام عاشورا.
این مفاهیم، در سَبْکهای مختلف و ادوار زمانی متفاوت، بیان شدهاند. آنچه در شعر همه ادوار به چشم میخورد،
مرثیهسُرایی و ذکر مصائب
واقعه کربلا (البتّه غالباً به زبان حال و نه دقیقاً مطابق گزارشهای تاریخی) است؛ ولی دیگر مضامین، در ادوار مختلف، فراز و فرود داشتهاند.
از آنجا که شعر عربی و فارسی، در پیدایش، محتوا، کمّیت و نیز تحوّلات تاریخی، با یکدیگر تفاوتهایی دارند، هر یک را جداگانه بررسی میکنیم و تحوّلات هر کدام را با بیان ویژگیهای هر دوره، به اجمال، مرور مینماییم.
نخست، نگاهی به شعر عربی میافکنیم و سپس، به شعر فارسی میپردازیم:
قدمت شعر عربی درباره عاشورا ـچنانکه گفته شدـ به هنگام وقوع حادثه کربلا باز میگردد. اشعار منسوب به امام حسین (علیهالسّلام) و یاران بزرگوارش در رَجَزخوانیهای روز عاشورا و نیز اشعاری که از زینب (علیهاالسلام)، رَباب، سَکینه، اُمّالبنین و دیگر بستگان شهیدان کربلا به یادگار مانده، گواه این امر است.
از رَجَزهای سروده شده در روز عاشورا که بگذریم، اشعار عربی مربوط به واقعه عاشورا را میتوان در پنج مرحله تاریخی دستهبندی کرد که هر کدام، از ویژگیهایی برخوردارند. البتّه ـچنانکه گفته شدـ یک نکته در همه ادوار تاریخی شعر عاشورایی، بارز و نمایان است و آن، مرثیهسرایی و پرداختن به مصائب شهیدان کربلاست.
در این دوره، بیش از پنجاه تن از شعرای عرب، درباره عاشورا، شعر سرودهاند. «این آمار، همگی بر اساس کتاب ادب الطفّ آمده است و مقایسه این کتاب با دائرة المعارف الحسینیة (ج ۲-۴) و زفرات الثقلین، نشان میدهد که آمار واقعی، یقینا بیش از این است.» که از سرشناسان آنها،
فَرَزدَق، کمَیت اسدی و
دِعبِل خُزاعیاند. همچنین به شاعرانی چون ابوالاسود دُئِلی و
امام شافعی نیز میتوان اشاره کرد.
ویژگیهای عمومی سرودههای این دوره، عبارتاند از:
در میان نخستین سرایندگان، کسانی را میبینیم که از یاری نکردن امام حسین (علیهالسلام)، اظهار پشیمانی کردهاند. از جمله آنها، عبیداللّه بن حُرّ جُعْفی است که چنین سروده است:
فَاَقسَمتُ لا تَنفَکُّ عَینی حَزینَةً ••• وعَینِیَ تَبکی لا یَخِفُّ سُجومُها سوگند یاد کردهام که دیدهام از اندوه ••• جدا نگردد و سختْ بگِرید و هرگز اشکهایش کم نشود.
نفرین فرستادن بر
بنیامیه و قاتلان نواده بزرگوار
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دعوت به خونخواهی او، دیگر ویژگی اشعار این دوره است، گرچه حکومت بنیامیه، شاعران را در تنگنا و گاه تعقیب قرار میداد. دِعبِل خُزاعی، سروده است که:
لُعِنوا وقَد لُعِنوا بِقَتلِ امامِهِم ••• تَرَکوهُ وهُوَ مُبَضَّعٌ مَخموسُ. با کشتن امامشان، نفرین شدند و قطعا نفرین شدند ••• او را قطعه قطعه شده در پنج ذراع جا، رها کردند.
منصور نَمِری (م ۱۹۰ق)، با سرودن اشعاری نظیر بیت زیر، تحت تعقیب حکومت بنیامیه قرار گرفت:
وَیلَکَ یا قاتِلَ الحُسینِ لَقَد ••• بُؤتَ بِحَملٍ یَنوءُ بِالحامِلِ! این کشنده حسین! وای بر تو! ••• باری را با خود آوردی که حمل کننده، بار زیر آن، کمر خم میکند.
این دوره، عصر شکوفایی شعر و ادبیات عرب است و شاعران بزرگی در آن میزیستهاند. در این میان، بیش از ۶۸ شاعر درباره امام حسین (علیهالسّلام) و حادثه عاشورا، شعر سرودهاند که میتوان به کسانی چون: ابو فِراس حَمْدانی،
سیدرضی،
سیدمرتضی، مهیار دیلمی و ابوالعلای مَعرّی اشاره کرد.
در این دوره نیز رثا و نوحه سرایی بر مصائب واقعه کربلا، در صدر اشعار عاشورایی است؛ ولی جز آن، میتوان به این ویژگیها نیز اشاره کرد:
برخی طرفداران حکومت بنیعبّاس میکوشیدند تا بنیعبّاس را از رضایتمندی به کشته شدن شهیدان کربلا، تبرئه کرده، از واقعه عاشورا به نفع حکومت بنیعبّاس، بهرهبرداری کنند؛ ولی گروهی از شعرا، به مقابله با این دیدگاه برخاستند و بنیعبّاس را در جرایمِ رُخ داده، شریک دانستند و این حقیقت را برملا ساختند که اگر چه بنیعبّاس در آن روزگار، در راس حکومت نبودند و در وقوع حادثه عاشورا نقشی نداشتند، ولی در دوران حکومتشان، به آزار و اذیت شیعیان و علویان، مشغولاند و حتّی به
تخریب قبر امام حسین (علیهالسّلام) پرداختهاند.
در این دوره، به جهت تشکیل دولتهای شیعی یا متمایل به تشیع، آزادیهایی نسبی در برخی سرزمینهای عربی به وجود آمد و این، سبب گردید تا برخی از مسائلی که در گذشته قابل طرح نبودند، مطرح شوند.
ریشهیابی حادثه عاشورا و اشاره به حوادث پس از
رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
غصب حقوق اهل بیت (علیهمالسلام)، در اشعار این دوره، تا حدودی به چشم میخورند. از جمله، طلایع بن رُزَّیک (م ۵۶۶ ق)، وزیر فاطمیان، در اشعارش به این نکته اشاره دارد:
تَحتَ السَّقیفَةِ اضمَرَت ••• ما بِالطُّفوفِ غَدَت مُذیعةً.
در زیر سایهبان
سقیفه، پنهان شد آنچه در طَف، آشکار گردید.
در دورههای گذشته، عمده حملات و انتقادهای شاعران، متوجّه
بنیامیه بود؛ ولی در این دوره، شکل خونخواهی تغییر کرد. برخی از شاعران، انتقام از بنیعبّاس را مصداق انتقام از دشمنان امام حسین (علیهالسّلام) میدانستند و برخی، انتقام گرفتن و خونخواهی را به ظهور
امام مهدی (علیهالسلام) موکول میکردند. برخی دیگر نیز بزرگیِ مصیبت را چنان بزرگ و سترگ میدانستند که در دنیا، قابل
قصاص و انتقامگیری نیست و معتقد بودند که تنها،
کیفر الهی در
قیامت، میتواند انتقام ریختن این خونهای پاک باشد.
این دوره، از یک سو با کم شدن حرارت حماسه و شور قیام در شعر عاشورایی ـکه از اواخر مرحله قبل آغاز شده بودـ، همراه است و از دیگر سو، دوره انحطاط و جمود ادبیات عرب است. بدین جهت، شاعرانی که نامشان در این سه قرن، به عنوان شاعران عاشورایی به ثبت رسیده، به ۳۶ نفر تقلیل مییابد.
برخی از شاعران عاشورایی سرشناس این دوره، عبارتاند از:
ابن ابیالحدید و حافظ رجب بُرْسی حِلّی.
شعر این دوره، بجز رثای شهیدان و بازگو کردن مصیبتهای کربلا، دارای این ویژگیهاست:
با تحوّلاتی که در دوره پیشین از آنها یاد شد، ادبیات انتقام جویی از عاملان و قاتلان امام حسین (علیهالسلام)، اندکاندک به سمت
قیام امام مهدی (علیهالسّلام) و گرفتن انتقام خون
شهیدان کربلا توسّط ایشان یا انتقام اُخروی، تغییر یافت. چنان که ناسزاگویی بر عاملان و قاتلان امام (علیهالسّلام) نیز به عقوبتخواهی اُخروی برای آنان، تنزّل یافت.
حافظ رجب بُرسی (۷۴۳-۸۱۳ ق)، سروده است: ما یَکشِفُ الغَمّاءَ الّا نَفحَةٌیُحیی بِهِ المَوتی نَسیمٌ نافِحُ ••• نَبَوِیّةٌ عَلَوِیَّةٌ مَهدِیَّةٌ یُشفی بِرَیّاهَا العَلیلُ البارِحُ
اندوهها را جز نسیمی برطرف نمیکند؛ نسیمی که با آن، مردگان زنده میشوند ••• نسیمی نبوی و علوی و مهدوی که با تنفّسش بیمارِ آسیب دیده، شفا مییابد.
ابن عَرَندَس (م ۸۴۰ ق) نیز میگوید: فَلَیسَ لِاَخذِ الثّارِ الّا خَلیفَةٌیَکونُ لِکَسرِ الدّینِ مِن عَدلِهِ جَبرُ ••• تَحُفُّ بِهِ الاَملاکُ مِن کُلِّ جانِبٍ ویَقدُمُهُ الاِقبالُ وَالعِزُّ وَالنَّصرُ
برای انتقام گیری [
اش
] جز رهبری که عدالتش شکست دین را جبران کند، نیست ••• ملائکه از هر سو او را احاطه میکنند
و اقبال و عزّت و پیروزی، پیش روی اوست.
در این دوره، شاعرانی از
اهل سنّت، همکیشان خود را در مصیبت عاشورا، شریک میدانند. قاضی سیدهبةاللّه بن جعفر سناءالمُلک، معروف به ابن سناءالمُلک (۵۵۰-۶۰۸ق)، چنین سروده است: وَنَظَمتُها فی یَومِ عاشوراءَ مِن هَمّی وَ حُزنی ••• یَومٌ یُناسِبُ غُبنَ مَنقَتَلوهُ ظُلما مِثلَ غُبنی یَومٌ یُساءُ بِهِ وَ فیهِ کُلُّ شِیعِیٍّ وَ سُنّی.
در روز عاشورا آن را به نظم کشیدم از سراندوه و غم ••• روزی که سرخوردگی [
و اندوهِ
] کشندگانِ او همانند سرخوردگی و اندوه من است ••• روزی که در آن و به خاطر او هر شیعه و سنّی، غمگین است.
و ابن ابیالحدید معتزلی (۵۸۶-۶۵۵ق)، سروده است: وَ لَقَد بَکَیتُ لِقَتلِ آلِ مُحَمَّدٍبِالطَفِّ حَتّی کُلُّ عُضوٍ مَدمَعُ ••• تَاللّهِ لا انسَی الحُسَینَ وَ شِلوُهُ تَحتَ السَّنابِکِ بِالعَراءِ مُوَزَّعُ! برای کشته شدن خاندان محمّد در کربلا، گریستم تا جایی که یکایک اعضایم اشک ریخت ••• به خدا سوگند، حسین و بدن او را که در زیر نیزهها برهنه افتاده بود، از یاد نمیبرم.
انگیزه ثواب بردن و کسب پاداش اُخروی برای سرودن شعر عاشورایی، در دورههای پیشین نیز وجود داشت؛ ولی قوّت داشتن سایر انگیزهها، آن را به چشم نمیآورد؛ ولی در این دوره، این انگیزه آشکار شده است. مُغامس بن داغر (م ۸۵۰ق)، در قصیدهای بلند در رثای امام حسین (علیهالسلام)، چنین میگوید:
رَحِمَ الاِلهُ مُمِدُّها اقلامَهُو رَجاؤُهُ الّا یَخیبَ مِدادُها• • • فَتَشَفَّعوا لِکَبائِرِ اسلَفتُها قَلَقَت لَها نَفسی و قَلّ رُقادُها.
خداوند با رحمتش، قلمهای او را تداوم بخشد و امیدش این است که مرکبش را ناکامیاب نکند ••• برایم گناهانی را که مرتکب شدهام، شفاعت کنید که دلم به خاطر آنها آشوب و کم خواب است.
در این دوره، بیش از یکصد و هشتاد سُراینده،
درباره عاشورا شعر سرودهاند؛ لیکن شاعران پُرآوازه در میان آنان، اندکاند. از جمله این شاعران میتوان به کسانی چون
سیدِبحرالعلوم (سیدمحمّدمهدی طباطبایی بروجردی) و سیدحیدر حِلّی اشاره کرد. با توجّه به اندک بودن شاعران بلندآوازه در این دوره، فنون و ظرافتهای شعری در سرودههای این دوره، اندک است. برخی از شعرای این دوره، فقیهان و عالمان بزرگ دینیاند که برای تقرّب جستن به اهل بیت (علیهمالسّلام) شعر سرودهاند و تقلید و تشابه در اشعار این دوره، بسیار دیده میشود.
ویژگیهای شعری این دوره، علاوه بر رثا و ذکر مصائب، عبارتاند از: مَقتَلسُرایی، ناامیدی، توجّه به شهر کربلا و مقایسه آن با اماکن مقدّس دیگر.
در این دوره، مقتل خوانی، رواج یافته است و شاعران، بخشی از همّت خویش را صرف به نظم در آوردن صحنههای کارزار و روایات تاریخی کردهاند.
ناامیدی، در بسیاری از اشعار این دوره، احساس میشود، چنان که تنها روزنه امید، ظهور مهدی موعود (علیهالسّلام) دانسته شده است.شیخ یوسف بحرانی، در این باره سروده است: فَمَتی امامُ العَصرِ یَظهَرُ فِی الوَری ••• یُحیی الشَّریعَةَ بَعدَ طولِ مَماتِها؟ امام زمان، چه وقت در میان مردم ••• ظهور میکند تا شریعت را پس از مردنش زنده کند؟
شیخ عبداللّه شَبْراوی (م ۱۰۹۱-۱۱۷۲ق)، چنین میسراید: مَشهَدُکَ السّامِی غَداً کَعبَةُ• • • لَنا طَوافٌ حَولَهُ وَ استِلامُ.
بارگاه والای تو، کعبه ما شد ••• پیرامونش میچرخیم و آن را استلام میکنیم.
در این دوره، بیش از دویست شاعر
به
زبان عربی درباره امام حسین (علیهالسّلام) و حادثه عاشورا، شعر سرودهاند. در میان شاعران این دوره، بزرگانی چون: سیدجعفر حلّی، محمّدحسین کاشفالغطاء، نَزار قَبّانی، احمد شوقی، عبدالحسین اُزری و مهدی جواهری، به چشم میخورند.
در اشعار این دوره، علاوه بر رثا و ذکر مصائب ـکه عنصر مشترک همه ادوار تاریخی بوده استـ، ویژگیهایی که با اوضاع و احوال فرهنگی ـ اجتماعی جهان این روزگار نیز بیارتباط نیست، مشاهده میگردد. از ویژگیهای شعر این دوره، به این موارد میتوان اشاره کرد:
در دوران معاصر، جهان اسلام، با جنبشهای اجتماعی و آزادی خواهانهای همراه بوده است. برخی از شاعران عرب در حمایت از این آرمانها، به حادثه عاشورا و قیام امام حسین (علیهالسّلام) توجّه کردهاند، چنانکه توجّه به حوادث
فلسطین و
جنوب لبنان و مرتبط ساختن آن با حادثه عاشورا، مشهود است.
نَزار قَبّانی، حوادث جنوب لبنان را به حادثه عاشورا گِره میزند و میسراید: سَمَّیتُکَ الجَنوب ••• یا لابِساً عَباءَةَ الحُسَین ••• و شَمسَ کَربَلاءِ.
من، تو را جنوب مینامم ••• ای که عبای حسین بر دوش داری ••• و خورشید کربلایی!
و حسین سلیم، شاعر لبنانی، شهرها و آبادیهای جنوب لبنان را فرزندان امام حسین (علیهالسّلام) میداند: ایهِ بَنتَ الحُسَینِ ارضَ الرُّجولَةِ ••• انتِ شَمسٌ عَلَی الرِّمالِ خجولَةُ.... [
و جنوب لبنان
] فرزند حسین و سرزمین جوانمردی است ••• و تو چون خورشید آرامی هستی که بر شنزارها تابیدهای....
جواد جمیل، شاعر عراقی نیز تاثیر عاشورا را در قیام بر ضدّ ستمگران، چنین به تصویر میکشد: لَم یَبقَ مِن جُرحِ الحُسَینِ سِوَی التَّمَرُّدِ وَ التَحدّی ••• جُرحٌ لَهُ وَ الشَّمسُ الفُ غَدٍ یَجیءُ و اَلفُ وَعدٍ. از زخمهای حسین جز نافرمانی [
از ستمگر
] و مبارزهطلبی، به یادگار نماند ••• او زخم برداشت؛ امّا خورشیدِ هزاران صبح و هزاران وعده دیگر، خواهند آمد.
اگر در دورههایی شعر عاشورایی، فرا مذهبی شد و از مرز شیعیان، عبور کرد و دوستداران اهل بیت (علیهمالسّلام) در میان اهل سنّت، به سرودن شعر پرداختند، در دوره معاصر، شعر عاشورایی فرا دینی شده و برخی از پیروان سایر ادیان نیز در باره عاشورا، شعر سرودهاند.
شعر فارسی، از قرن سوم هجری در ایران، پا گرفت و ادوار هشتگانه: سبک خراسانی، سبک عراقی، مکتب وقوع، سبک هندی اصفهانی، دوره بازگشت، دوره تجدّد و ظهور شعر نو را پشتِ سر گذاشت. گرچه
مدح پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
اهل بیت (علیهمالسلام)، از اوایل قرن چهارم در شعر فارسی وارد شد، امّا شعر عاشورایی، از اواخر این قرن و به صورت اشاره در سرودههای فارسی دیده میشود و میتوان گفت که سرودن اینگونه اشعار، با تاسیس دولتهای شیعه یا متمایل به تشیع، حرکتی رو به رشد داشته است.
در شعر فارسی نیز مانند شعر عربی،
ذکر مصائب، در همه ادوار تاریخی، متداول و مرسوم بوده است و علاوه بر آن، به ویژگیهای خاصّ دیگری نیز برای هر دوره، میتوان اشاره کرد.
شعر عاشورایی را در زبان فارسی، به سه دوره میتوان تقسیم کرد:
از آغاز تا ظهور دولت صفویه (قرن چهارم تا قرن نهم هجری)
دوره صفویه تا آغاز دوره مشروطه (قرن دهم تا اوایل قرن چهاردهم هجری)
دوران معاصر (قرن چهاردهم و پانزدهم هجری).
اینک ویژگیهای شعر عاشورایی در این سه دوره را، به اجمال، گزارش میکنیم:
در این دوره، دست کم، ۳۲ شاعر فارسی زبان، «آمار مربوط به شاعران پارسی گو، بر اساس جلد دوم کتاب دانش نامه شعر عاشورایی، ارائه شده است.» «امّا در ارائه نمونهها، از منابع دیگر نیز استفاده شد.» درباره
حادثه عاشورا و امام حسین (علیهالسلام)، شعر سرودهاند که بیشتر آنها، شاعران و عالمانِ به نام و پُرآوازه زمان خود بودهاند و در میان آنها، شاعرانی چون: قوامی رازی، سنایی، عطّار،
مولوی و
جامی دیده میشوند.
سرودههای عاشورایی در این شش قرن،اندکاند و شاعرانی از اهل سنّت هم در باره حادثه عاشورا، شعر سرودهاند.اشعار این دوره، غالبا جنبه رثا و ذکر مصائب دارد.
در این دوره، بیش از چهل شاعر پارسی گو، در باره قیام امام حسین (علیهالسّلام) شعر سرودهاند که از میان آنها، شاعرانی چون: شاپور تهرانی، محتشم کاشانی، صائب تبریزی، بیدل دهلوی، عُمّان سامانی و قاآنی را میتوان نام برد.
در آغاز این دوره ـ که حکومت شیعی صفویه، زمام امور ایران را به دست گرفت ـ، شعر عاشورایی، رواج و گسترش یافت تا آن جا که ادبیات دینی در این دوره، مملو از ادبیات «طَف» است.برخی ویژگیهای شعر عاشورایی در این دوره، عبارتاند از:
در این دوره، علاوه بر رواج و گسترش اشعار عاشورایی، سبک تازهای از شعر عاشورایی که امروز آن را با عنوان «نوحههای سینه زنی» میشناسیم، با اشعار یغمای جندقی (۱۱۹۰-۱۲۷۶ق)، شکل گرفت.
در این دوره، شعر قصصی (داستانی) و روایی (روایتگرانه)، رواج یافت و برخی شاعران، وقایع عاشورا و حوادث پس از آن را به قالب شعر در آوردند.
فدایی مازندرانی (۱۲۰۰-۱۲۸۲ق)، ماجرای شب عاشورا و توبه حُر را به شعر در آورده است، چنانکه نیر تبریزی (۱۲۴۷-۱۳۱۲ق)، اشعاری با عناوین: «شب یازدهم»، «وصف علی اکبر (علیهالسلام)»، «وصف حر» و «وصف عبّاس (علیهالسلام)» دارد که به شیوه روایی و داستانی بازگو شدهاند. البتّه در اشعار این دوره نیز رثا و ذکر مصائب، موضوع غالب است.
در این دوره، بیش از دویست و پنجاه شاعر فارسی سرا، به حادثه عاشورا پرداختهاند و شعر دینی و مذهبی، رشد کمّی بسیاری داشته است. برخی از ویژگیهای شعر این دوره، عبارتاند از:
پیدایش شعر نو در این دوره، به عنوان سبکی جدید در شعر، اشعار مربوط به حادثه عاشورا را نیز شامل شده است. شاعرانی چون علی موسوی گرمارودی و مرحوم سیدحسن حسینی، در این سبک، در باره عاشورا اشعار تاثیرگذاری سرودهاند.
تحوّلات سیاسی ـ اجتماعی
جهان اسلام و جنبشهای اجتماعی دوران معاصر ایران از
مشروطه تا
انقلاب اسلامی، از حادثه عاشورا، بهره فراوان برده و به اهداف قیام امام حسین (علیهالسّلام) و درسهای عاشورا و موضوعاتی چون: رادمردی و آزادگی و مبارزه با ظلم، پرداخته است.
این امر، سبب شد که شعر عاشورایی فارسی، تا حدّی از جنبه رثا و ذکر مصیبتِ محض، بیرون بیاید و به عمق حادثه بپردازد.
محمّد اقبال لاهوری، سروده است:
آن امام عاشقان، پور بتول ••• سرو آزادی ز بستان رسول ••• تا قیامت، قطعِ استبداد کرد ••• موج خون او، چمن ایجاد کرد.
و نیز مرحوم محمّدحسین بهجتی شفق، سروده است:
اندر آن جا که باطل، امیر است اندر آن جا که حق، سر به زیر است ••• اندر آن جا که دین و مروّت پایمال و زبون و اسیر است ••• راستی، زندگی ناگوار است مرگ، بالاترین افتخار است.
برخی اشعار عاشورایی در این مقطع، با غلو و خرافه، همراه شدهاند، به این معنا که با ادبیات دینی و عاشورایی، سازگار نیستند و سطح معارف دینی را پایین میآورند و حتّی به تخریب باورهای صحیح و
اصول دین و
مذهب و گاه به سبُک کردن و تنزّل دادن مقام اهل بیت (علیهمالسّلام) و شهیدان مکتب آنان، میانجامند.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «تحولات شعر عاشورایی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۰۳.