تاریخچه بحث رجعت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رجعت،
رجعت،
شیعه،
اجماع.
پرسش: بحث رجعت، چه سابقهای میان علمای شیعه دارد؟
اعتقاد به رجعت از قرن اوّل هجری میان علمای شیعه معروف بوده است. احادیثی از
امام زین العابدین (علیهالسّلام) نقخلاصه الاقوالل شده است که بر این اعتقاد دلالت دارند. در قرنهای دوم و سوم، احادیث بیشتری نقل شده است. در این دوره اعتقاد به رجعت، از شعائر شیعه بوده، بهطوری که مخالفان نیز این را به خوبی میدانستند و گاه با استناد به اعتقاد یک راوی به رجعت، از نقل احادیث او پرهیز میکردند. (راویان و عالمان بسیاری در این دوره در باره رجعت کتاب نوشتهاند که نام و عنوان کتابهای آنان به ما رسیده است. از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: حسن بن علی بن ابیحمزة
عبد العزیز بن یحیی بن احمد بن عیسی جلودی ازدی بصری ،
ابو یحیی جرجانی ،
احمد بن داوود بن سعید ابو یحیی جرجانی ،
مسیر بن عبد العزیز و
نجم بن اعین )
فضل بن شاذان - از بزرگان
اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) و
امام جواد (علیهالسّلام)، دو کتاب در موضوع رجعت نوشته است. (کتاب
اثبات الرجعة و کتاب الرجعة.
نجاشی از کنجی نقل میکند که هر دو کتاب را در میان دهها کتاب دیگر وی دیده است
،
شیخ طوسی نیز از بزرگی او یاد میکند و کتاب اثبات الرجعة او را نام میبرد
ثقة الاسلام کلینی در انتهای قرن سوم، احادیث رجعت را در
الکافی آورده است.
شیخ صدوق در قرن چهارم، ضمن آوردن برخی احادیث رجعت در کتابهای حدیثیاش،
اعتقاد به آن را حق دانسته و به آیات متعدّدی از قرآن و نیز به برخی احادیث اهلسنّت در باره بازگشت
مسیح در
آخر الزمان و نماز خواندن وی به امامت
امام مهدی (علیهالسّلام) استناد کرده است.
شیخ مفید در انتهای قرن چهارم، اعتقاد به رجعت در آخر الزمان را بین
امامیّه اجماعی دانسته و ادّلهای بر آن آورده و به شبهات مخالفان، پاسخ داده است.
سیّد مرتضی در قرن پنجم، ضمن اجماعی دانستن مسئله میان علمای شیعه، بر اعتبار اجماع در اینگونه مسائل تأکید نموده و به اشکالات مخالفان پاسخ داده است.
طبرسی در قرن ششم، ضمن بیان فراوانی اخبار در باب رجعت، ادلّه مخالفان را رد کرده است.
این اعتقاد همچنان در میان علمای شیعه در قرنهای بعدی ادامه داشته است.
علّامه مجلسی در باره کمّیت و کیفیت احادیث رجعت و تعداد راویان و عالمانی که در باره رجعت کتاب نوشتهاند، چنین مینویسد:
چگونه ممکن است کسی به صدق گفتار ائمّه اهلبیت (علیهمالسّلام) ایمان داشته باشد امّا احادیث
متواتر رجعت را نپذیرد؟ احادیث صریحی که شماره آنها به حدود دویست حدیث میرسد و چهل و چند نفر از راویان
ثقه و علمای اعلام، در بیش از پنجاه کتاب آوردهاند.... (رواها نیف و اربعون من الثقات العظام و العلماء الاعلام فی ازید من خمسین من مؤلفاتهم ک ثقة الاسلام الکلینی و الصدوق محمّد بن بابویه و الشیخ ابی جعفر الطوسی و السیّد المرتضی و النجاشی و الکشّی و العیّاشی و علی بن ابراهیم و سلیم الهلالی و الشیخ المفید و الکراجکی و النعمانی و الصفّار و سعد بن عبد اللَّه و ابن قولویه و علی بن عبد الحمید و السیّد علی بن طاووس و ولده صاحب کتاب زوائد الفوائد و محمّد بن علی بن ابراهیم و فرات بن ابراهیم و مؤلّف کتاب التنزیل و التحریف و ابی الفضل الطبرسی و ابراهیم بن محمّد الثقفی و محمّد بن العبّاس بن مروان و البرقی و ابن شهرآشوب و الحسن بن سلیمان و القطب الراوندی و العلّامة الحلّی و السیّد بهاء الدین علی بن عبد الکریم و احمد بن داوود بن سعید و الحسن بن علی بن ابی حمزة و الفضل بن شاذان و الشیخ الشهید محمّد بن مکّی و الحسین بن حمدان و الحسن بن محمّد بن جمهور العمیّ مؤلّف کتاب الواحدة و الحسن بن محبوب و جعفر بن محمّد بن مالک الکوفی و طهر بن عبد اللَّه و شاذان بن جبرئیل و صاحب کتاب الفضائل و مؤلف کتاب العتیق و مؤلّف کتاب الخطب و غیرهم.) اگر این احادیث متواتر نباشند، چه حدیثی متواتر است؟
در مجموع باید گفت: رجعت، از ضروریّات مذهب است، بدین معنا که اگر کسی متون مذهب تشیّع را ببیند، بیتردید، رجعت را جزء اعتقادات شیعی به حساب میآورد. البتّه اینکه رجعت از محکمات اعتقادات شیعی است، به معنای آن نیست که مانند
عدل و
امامت، جزء اصول اعتقادی است. ممکن است کسی از متون مذهبی، اطّلاع کافی نداشته باشد و بر اثر این بیاطّلاعی، اعتقاد به رجعت نداشته باشد. چنین کسی از دایره
تشیّع خارج نیست؛ امّا اگر کسی با وجود آگاهی کافی از متون دینی و مذهبی، به رجعت اعتقاد نورزد، از دایره تشیّع خارج میشود.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «ادله اثبات رجعت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۲۰.