برخورد مناسب با لجبازان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: لجبازی.
پرسش: با یک فرد لجباز که حاضر نیست حرف حق را قبول کند و با این لجبازی به خود و دیگران لطمه میزند، چگونه باید رفتار کنیم؟
پاسخ: برخی مواردی که در کاهش لجاجت مؤثر است، عبارتاند از: درمان گامبهگام، پرهیز از سرزنشهای پیدرپی، خنثی کردن محرکها و مشوقها، بیان و تقویت صفات مثبت، واسطه مورد قبول، تصحیح افکار معیوب، بار هیجانی کلمات، توجه به تفاوتهای فردی، روشنگری، ترک مجادله و بگومگو، و محکوم نکردن.
(لجباز، به کسی میگویند که سرسخت است و ستیزهکار و نیز کسی که در کاری پافشاری میکند).
بیتردید با آشنایی با علل
لجاجت میتوان مسیر درمان آن را هموار کرد. به طور کلی، علل لجاجت گاهی ریشه در فرد
لجوج دارد و گاهی ریشه در فرد مقابل و گاهی در هر دو؛ اما این علل میتواند یک یا چند تا از عوامل ذیل باشد.
۱. افکار معیوب، سوء برداشتها؛
۲. جلب توجه؛
۳. سرزنشهای متعدد و پیدرپی؛
۴.
خودخواهی، برتریجویی و خودنمایی؛
۵. جدال منفی (مِراء) (مراء: یعنی اینکه
انسان برای اظهار زیرکی خود به سخنان دیگران اعتراض کند و به قصد
تحقیر دیگران بیان کند که در سخنان آنها نقص و خلل وجود دارد)؛
۶. استفاده نکردن از شیوههای صحیح نقد در برخورد با او؛
۷. توقع بیش از اندازه؛
۸. اکتساب و یادگیری (مستقیم یا غیر مستقیم).
حال با توجه به علل فوق، نکاتی را بیان میداریم که در کاهش لجاجت مؤثر است؛ البته باید مراقب باشیم که رفتارهای ما خود عامل اصلی لجاجت نباشد.
یک صفت بد به تدریج در درون فرد شکل میگیرد؛ بنابراین نباید منتظر باشیم که یک شبه این صفت برطرف شود.
صبر و تحمل در برخورد با این فرد، یکی از مؤلفههای ارتباط مؤثر خواهد بود. اگر شیوه
عمل ما درست باشد، مطمئن باشیم که این شیوه، کار اصلاحی خود را انجام میدهد؛ اگرچه ممکن است در مراحل اول بسیار نامحسوس باشد.
سرزنش و ملامتهای پیدرپی باعث برافروخته شدن آتش لجاجت میگردد؛ چون فرد احساس میکند در نظر دیگران هیچ منزلت و شأنی ندارد و مورد حمله آنان قرار گرفته است؛ بنابراین لازم است
اعتماد فرد را جلب کنیم به اینکه او مورد احترام ماست.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: «
الإفراطُ في المَلامَةِ يَشُبُّ نِيرانَ اللَّجاجَةِ؛
زیادهروی در ملامت باعث برافروخته شدن شعلههای لجاجت میگردد».
غالباً لجاجت وقتی رخ میدهد که فرد لجباز در بین عدهای باشد. گاهی در جمع، افرادی یافت میشوند که این صفت ناپسند او را مدح میکنند و با تشویق کلامی و رفتاری (نگاهها و حرکات سر و ...) باعث تقویت و رفتار زشت او میگردند. پس لازم است ما وقتی به سراغ فرد لجباز برویم که او تنها باشد.
انسانها عموماً تشویقپذیرند و برای آنها تأیید اجتماعی (approval Social)،
مقبولیت و
محبوبیت مهم است.ما میتوانیم از این اصل مهم کمک بگیریم و با بیان صفات مثبت و حقایق کلام او، اعتمادش را به خود جلب کنیم که فرد در این موقع احساس راحتی میکند و مطمئن است از طرف ما
تهدید روانی نمیشود؛ بنابراین حاضر است برای مدتی طولانی به سخنان ما گوش دهد و حتی ناباورانه بهسرعت خواستههای ما ترتیب اثر دهد و از موضع لجاجت عقبنشینی کند.
در برخی موارد لجاجت فرد به این دلیل است که نیاز عاطفی او برآورده نشده، به نوعی با این کار اعلام نیاز میکند؛ ازاینرو که روانشناسان نیاز به پذیرفته شدن را یکی از نیازهای اساسی روانی بیان کردهاند.
گاهی فرد به سبب سوءبرداشتها و یا رفتار نامناسب دیگران به آنان بدبین میشود آن وقت برایش سخت است که نگرش خودش را تغییر دهد. گاهی میانجیگری فردی که مطلع باشد و مورد اعتماد دو طرف، میتواند بهراحتی باعث حل مشکل گردد. گاهی نیز فرد نمیتواند تحمل کند و به حرفهای طرف مقابل خود گوش کند؛ اما اگر نامهای محترمانه به او نوشته شود، با تأنی و تأمل آن را میخواند؛ پس با توجه به موقعیت میتوانیم از نامهنگاری نیز کمک بگیریم. نکته مهم این است که او بفهمد برای شما،
حق، مهم است؛ اگرچه به ضرر خود شما باشد.
گاهی فرد از روی اشتباه تصور میکند که حق به جانب اوست و فرد مقابل قصد حقخوری یا حقکشی دارد. اینجا باید با لطافت به تصحیح افکار غلط آن فرد بپردازیم. جدال و جروبحث باعث تقویت سوءبرداشت فرد میگردد؛ بنابراین باید با احترام متقابل، رعایت ادب، در فضایی آرام و با ادله قانعکنندهای، او را با واقع روبهرو میکنیم.
همه ما از بیاعتنایی و تحقیر گریزانیم؛ بنابراین در برخورد با دیگران در بدترین شرایط هم باید برخورد مثبتی داشته باشیم و به طرف مقابلمان بفهمانیم که او را دوست داریم یا دستکم به او احترام میگذاریم. جملاتی که با «تو» شروع میشوند، بعضاً عیبجویانه، سرزنشآمیز و در موضع قضاوتاند و همیشه به
مشاجره و بحث میانجامد؛ اما هرگاه نقطهنظر و افکار خود را با جملات «من احساس میکنم» و ... بیان کنیم، میتوانیم در جوی آرام، مقصود خود را بهتر منتقل کنیم.
در روابط خود باید متوجه تفاوتهای فردی (Individual differences) افراد باشیم. هر انسانی
شخصیت منحصر به فرد خود را دارد. برخی زبان منطق و استدلال عقلی را متوجه نمیشوند؛ ولی نسبت به استدلالهای احساسی و عاطفی منفعل میشوند؛ یعنی باید از کانال عواطفشان با آنها ارتباط مؤثر برقرار کرد و برخی افراد اهل فکر و تعمق هستند. این افراد به دنبال دلیل منطقی و عقلپسند میگردند و اگر حرف طرف مقابل را منطقی یافتند، نسبت به آن مطیع میشوند؛ البته در کنار استدلال منطقی، دلایل احساسی نیز میتواند مؤثر واقع شود؛ بنابراین باید توجه داشته باشیم و ببینیم که فرد مورد نظر دارای چه شخصیت، سلیقه و ویژگی است و از آن جنبه با او رابطه برقرار کنیم.
خداوند در
سوره نحل آیه ۱۲۵
به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: برای دعوت مردم به کار نیک و
اسلام به علت سلایق مختلف مردم با سه شیوه
تبلیغ کن: ۱. استدلال و
حکمت؛ ۲.
موعظه نیک؛ ۳. جدال و مبحاثه پسندیده («
و جادلهُم باللّتی هِیَ احسَن»).
گاهی فرد متوجه ضررهای متعدد کارش نیست و نمیداند که اکثر ناسازگاریها ریشه در لجاجت او دارد. نمیداند که فرزندش در اثر این لجاجتها بینشاط و افسرده شده است، نمیداند که این کار کام همه حتی خودش را تلخ کرده است و ... اگر در فضایی همراه با
آرامش این ضررها برایش تبیین شود، ممکن است مطیع گردد.
روایات ما بگومگو را منشأ
شرور و فتنههای بین افراد (
کینه،
حسد،
خشم و...) دانستهاند؛ ازاینرو به شیوههای مختلف (
تغافل،
صبر،
عفو و...) سعی شده است ما را از این امر برحذر دارند.
پیامبر اسلام (صلیاللهعليهوآلهوسلم) میفرمایند: «حقیقت ایمان بنده کامل نمیشود، مگر وقتی که مِراء و جدال را ترک کند؛ اگرچه
حق با او باشد».
نیز در کتب اخلاقی ما بیان شده که از علایم
تواضع این است که انسان حق را بپذیرد؛ اگرچه برخلاف نظریه و به ضرر او باشد.
علامت دیگر تواضع این است که
مجادله و بحث و بگومگو را ترک کند؛ اگرچه
حق با او باشد.
ناگفته نماند که گاهی صرفنظر کردن از حق باعث ضررهای بیاندازهای به
انسان و افراد دیگر میشود و فرد لجوج جسارت بیشتری پیدا میکند؛ در اینجا بهتر است از روش قانونی با مسئله برخورد کرد و از درگیر شدن با آن فرد اجتناب کرد؛ چون او تنها زبان قانون میفهمد، نه زبان منطق و
محبت (لجاجت برای دریافت حق و حقوق خود مذموم نیست)؛
البته اکثر انسانها از روی عمد و
عناد، لجاجت به خرج نمیدهند، اگر شیوه ما مناسب باشد کارساز خواهد بود.
به شیرینزبانی و لطف و خوشی ••• توانی که پیلی به مویی کشی
گاهی شیوههای ما نامناسب است و باعث خراب شدن رابطه میشود. افرادی که سعی دارند فرد لجوج را محکوم کنند و از او اقرار بگیرند که کارش اشتباه است، مطمئناً از این شیوه خود سودی نمیبرند؛ اما برعکس، گذشت کریمانه و جواب بدی را با نیکی دادن در بسیاری از موارد موفقیتآمیز است و کارساز.
حضرت علی (علیهالسلام) با فردی یهودی که زرهاش را برداشته بود، با نرمی برخورد کرد، از موقعیت خود سوءاستفاده نکرد و با او پیش قاضی رفتند و از قاضی خواستند که بدون توجه به
مقام حضرت علی (علیهالسلام) نزد وی بیطرفانه به
قضاوت بپردازد. این شیوه صحیح باعث اعتراف و
پشیمانی مرد یهودی شد.
۱. روانشناسی رابطهها، دکتر غلامعلی افروز، نوادر، تهران.
۲. مهندسی رفتار ارتباطی، دکتر نیما قربانی، سینه سرخ، تهران.
۳. اخلاق معاشرت، جواد محدثی، بوستان کتاب، قم.
۴. اخلاق نقد، سیدحسن اسلامی، قم، بوستان کتاب.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «برخورد مناسب با لجبازان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۱۲.