امید به اعجاز یا دارو و پزشک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خداوند،
معجزه.
پرسش: تردید دارم که خداوند به صورت معجزهآسا در امور جهان دخالت میکند؟ وقتی همه چیز بر اساس علل خاص خودش است، دخالت خداوند یعنی چه؟
پاسخ اجمالی: خداوند نه «ساعت سازی لاهوتی» است که بعد از خلق
جهان، آن را به حال خودش وانهد؛ و نه اسباب و مسببات را نفی کرده بلکه خداوند چنین اراده کرده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. همچنانکه دارو از عوامل مؤثر در درمان است،
دعا نیز از عوامل مؤثر است که تاثیرش گاهی از طریق هدایت ما در استفاده درست و بجا از دارو و مراجعه به پزشک خوب است؛ و گاهی به شکل اعجازین و فراسوی علل و اسباب عادی. تمامی این علل و اسباب، در چارچوب اذن و اراده الهی مؤثر هستند و نباید تاثیر آنها را مستقل از اراده و اذن خداوند تلقی کرد.
مؤمنان در مواجهه با مشکلات هم به راز و نیاز و
دعا و
توسل میپردازند و هم از علل و اسباب متعارف برای حل مشکل بهره میبرند. در ادامه، با ارائه نکاتی معقول بودن این دیدگاه را توضیح میدهیم:
به صورت کلی میتوان سه نوع نگاه به ساحت هستی در رابطه با تاثیرات الهی داشت:
اینکه بگوییم خداوند هیچ دخالتی در ساحت هستی نداشته و حوادثی که پهنای عالم اتفاق میافتد، صرفاً مبتنی بر قواعد علیتی است که خداوند از روز ازل آن را تنظیم کرده است. در این فرض خداوند همچون «ساعت سازی لاهوتی» است «که سازنده جهان طبیعت است ولی در آن مداخله و فعالیتی ندارد.» بسیاری از دانشمندان و اهل
فلسفه در دو سده اخیر در مغرب زمین چنین تصویری از خداوند در ذهن دارند.
اینکه با نگاهی کاملاً جبری بگوییم همه چیز (حتی اختیاری که انسان توهم آن را دارد) در ید قدرت الهی بوده و از آنجایی که خداوند خالق همه چیز است، خالق افعال انسانها و تمام رخدادهایی که در جهان در حال اتفاق افتادن است نیز میباشد. در این نگاه، خداوند همچون «تایپیستی ملکوتی» تلقی شده که در هر لحظه هر چه اراده کند را مینویسد و هر آنچه نوشته شده معلول اراده مستقیم اوست. این همان اندیشه جبری است که هرگونه تاثیر و کنش را از ناحیه موجودات (حتی موجودات مختار) نفی کرده و در جامعه اسلامی و در میان
اهل سنت، «
اشاعره» پرچمدار این نگاه به هستی هستند.
روشن است که هر دو نگاه اول و دوم، دو سوی
افراط و تفریط در نگاه به ساحت هستی بوده و به یکاندازه اشتباه و غیرقابل قبول مینماید. لذا ناگزیر میبایست نگاه سومی در این مسئله داشت: درست است که همه چیز به اراده خداوند محقق میشود، اما خداوند اراده کرده تا انسان نیز اراده داشته باشد. ازاینرو اگر فعلی از انسان صادر میشود، مستند به اراده و اختیاری است که خداوند به او داده است. نیاز انسان به خداوند، هم از جهت اصل پیدایش است و هم از جهت بقای وجودش و هم از جهت قدرت و ارادهای که خدا برایش در نظر گرفته است و هم از جهت اسبابی که به آنها نیاز دارد. به این دیدگاه که نه
تفویض است و نه
جبر، «
امر بین الامرین» گفته میشود. درنتیجه همه هستی تحت مشیت و اراده حضرت حق بوده و خداوند، عالم را به واسطه وسایط اداره میکند. ازاینرو اگر قرار باشد، درمانی حاصل شود نیز باید با اذن و اجازه او و نیز با وساطت واسطهها حاصل شود. ازاینرو، درمان از طریق دارو و پزشک نیز خارج از چارچوب اذن و شفای الهی نیست.
حضور دائمی خداوند ارتباطی با مسئله معجزه و عدم معجزه از ناحیه الهی نداشته و به این معنا نیست که اگر خدا وجود دائمی دارد، پس باید در امور عالم نیز دخالت مکرر، مستقیم و معجزهآسا داشته باشد! و یا اینکه بگوییم چون قائل به دائمی بودن حضور خداوند هستیم، پس نباید به سراغ پزشک، آزمایشگاه و متخصصین رفته و تنها باید به راز و نیاز با خداوند مشغول باشیم! چراکه
انبیا و
امامان الهی نیز هنگام بیماری به پزشک مراجعه و استفاده از دارو را تجویز میکردند و به سببیت اسباب در جریان امور، اعتقاد داشتند و شفای الهی را نیز در همین چارچوب میدیدند. مثلاً وقتی حضرت علی ضربت شمشیر را خوردند، پزشک یهودی آمد و به معجزه خدا چشم ندوختند.
تذکر به این نکته نیز لازم است که گاهی درمان بیماری، از طریق غیرعادی، انجام میشود چنانکه
عیسی (علیهالسّلام) به اذن خدا چنین نمود و بیماران را فراسوی داروهای متعارف، شفا داد و یا مردگان را زنده کرد.
این معجزات و کارهای خارق العاده، همیشگی نیست و ازاینرو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد
حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد؛ چنانکه در روایتی آمده «ابی الله ان یجری الاشیاء الا بالاسباب فجعل لکل شئ سببا؛
خداوند ابا میورزد از این که کارها را جز از طریق علل و اسباب انجام دهد و به همین جهت، برای هر کاری سبب و علتی قرار داد»
بر اساس نکاتی بیان شد، این نگاه که «تدبیر جهان یا به دست خدا باشد یا به دست انسان» نگاه نادرستی است و در این مسئله حالت سومی نیز وجود دارد و آن تاثیر هر دو به نحو توأمان و طولی است. از این منظر، همه چیز به اراده خداوند محقق میشود، اما خداوند نیز چنین اراده کرده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. به همین جهت، چه بسا خداوند بنا بر حکمتی که دارد، شفای برخی از بیماران را از طریق معجزه و علل غیرمتعارف انجام دهد، اما نباید چنین تلقی کرد که این سنت الهی است و افعال اختیاری انسان و دارو و درمان هیچ تأثیری در این زمینه ندارند.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، برگرفته از مقاله «امید به معجزه خدا یا امید به دارو و پزشک» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱/۲۵.