اعتبار روایتی در باب فدک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:
حضرت علی ،
فدک ،
ابوبکر ،
عمرپرسش: آیا این
حدیث از حضرت علی علیهالسلام در مورد فدک که: «به راستی من شرم میکنم که چیزی را برگردانم که ابوبکر و عمر منع کرده اند» معتبر است؟
پاسخ: چیزی که این جا باید مورد بررسی قرار گیرد، نسبتی است که به
سید مرتضی ، علم الهدی داده شده است.
سید مرتضی معروف به علم الهدی از بزرگترین علما و دانشمندان و
متکلمان امامیه است. یکی از اموری که مرحوم سید مرتضی به آن اهتمام میورزید، پاسخ گویی به مسائل و
شبهات اعتقادی بود.
قاضی عبدالجبار معتزلی یکی از علمای بزرگ
معتزلی اهل سنت ، کتابی مینویسد به نام "
المغنی ". در این کتاب با تلاش بسیار، سعی در محکوم کردن اقوال امامیه دارد. سید مرتضی در مقابل وی، کتاب "
الشافی فی الامامة " را نوشت که به خوبی توانست، اوهام و خیالات قاضی عبدالجبار را رد کند.
شخصی دیگر از اهل سنت به نام
ابو الحسن بصری ، بر "الشافی" سید مرتضی، نقضی نگاشت.
سید مرتضی به یکی از شاگردان بزرگوارش به نام "
سلار بن عبدالعزیز " صاحب کتاب مراسم، دستور نگارش کتابی را میدهد که در آن به سوالات ابو الحسن البصری جواب دهد. سلار، در رد ابی الحسن، کتابی مینویسد به نام "
الرد علی ابی الحسن البصری فی نقضه کتاب الشافی فی الامامة ".
مرحوم
محمد جواد مغنیه در توضیحی درباره کتاب الشافی مینویسد: (با همه خوبیها و خصوصیات منحصر به فرد این کتاب) متاسفانه منابع این کتاب به خوبی استخراج و چاپ نشده است. ابواب این کتاب احیانا به ترتیب نیامده است. این کتاب با همه بزرگیاش که نزدیک به هزار صفحه است، اگر "بسم الله" اول و
دعا آخر آن نبود حتی اول و آخر آن مشخص نمیشد. کلام عبدالجبار با کلام شریف مرتضی به نحوی ادماج و ترکیب شده است که گویا کلام یک نفر است، یا گویا لباسی است که با یک نوع نخ، بافته شده است».
همان طور که از تصریحات مرحوم مغنیه فهمیده میشود، در این کتاب، اقوال قاضی عبدالجبار و رد سید مرتضی به هم آمیخته است، به طوری که احیانا تشیخص کلام سید از قاضی مشکل میشود.
در جلد چهارم از کتاب الشافی، صفحه ۷۶، روایتی نقل شده است که امام علی علیهالسلام درباره برگرداندن فدک فرمود: «من شرم دارم چیزی را که ابوبکر و عمر منع کردهاند برگردانم.» این روایت طوری در این صفحات آمده است که خواننده گمان میکند ذکر این روایت از فرمایشات سید مرتضی است. اما همان طور که گذشت، کتاب الشافی در رد اقوال قاضی عبدالجبار در "المغنی"، نگاشته شده است. پس به طور حتم، ذکر این روایت از اقوال قاضی عبدالجبار است.
قرائن و دلایل این ادعا چند امر است که به آن اشاره میشود:
۱) مبنا و دفاعیات سید مرتضی به عنوان یکی از متکلمان و علمای امامیه، در موضوع فدک در همین کتاب و دیگر کتب او به خوبی آمده است و جای هیچ
شکی نیست که ذکر این روایت از وی نیست و چه بسا در صدد رد آن بوده است.
۲) چینش این کتاب به طوری است که به خوبی نمیتوان بین کلام سید و قاضی در برخی از مقاطع آن، فرق گذاشت و همین مطلب موجب اشتباه شده است.
۳) جالب این است که این روایت در هیچ کتاب حدیثی
شیعه و در مجموع کتابهای حدیثی اهل سنت وجود ندارد. این مطلب، ساختگی بودن آن را به خوبی نشان میدهد، پس اگر چیزی وجود داشت حتما در کتابهای اهل سنت، (اگر چه به عنوان یک
حدیث ضعیف ) میآمد. البته، مشابه این حدیث در کتب اهل سنت به
خلیفه دوم "عمر"، نسبت داده شده است.
۴) مرحوم سید مرتضی در جلد ۴ کتاب الشافی و در صفحه ۱۰۴، به طور مختصر به همین روایتی که در صفحه ۷۶ نقل شده است جواب میدهد. از طریقه جواب دادن وی، به خوبی و به صراحت فهمیده میشود که این روایت را در صفحه ۷۶، از کتاب "المغنی"، عبدالجبار نقل کرده است. وی میگوید: اما در پاسخ به آنچه ذکر کرد، در عدم پرداختن
امیر المومنین علیهالسلام به فدک و ترک آن، در زمانی که به خلافت رسید، میگوییم: ایشان در آن زمان در
تقیه شدید بود (به طوری که اگر این مطلب را اظهار میکرد حتما مورد قبول مردم واقع نمیشد).
با همه این قرائن و شواهد، به خوبی میتوان فهمید که ایشان در آوردن این شبه روایت، قصدی جز
انکار آن نداشته است و بر فرض پذیرش این روایت، به وجود اسباب و شرایط تقیه در زمان حضرت علی علیهالسلام اشاره کرده و به رد
دلالت این روایت پرداخته است.
پایگاه اسلام کوئست