• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استخاره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پرسش: برای استخاره به قرآن کریم نه تنها روایت نداریم، بلکه در روایات تفأل به قرآن مورد نهی واقع شده است چون قرآن کریم کتاب تفکر است لطفا توضیح دهید؟



درباره‌ی استخاره سه دیدگاه وجود دارد:

۱.۱ - دیدگاه افراطی

که این دیدگاه از آنِ کسانی است که عقل را محدود دانسته و مشورت را نیز رایزنی با عقل‌های محدود تلقی می‌کنند. از نظر این گروه در همان ابتدای کار باید به سراغ تسبیح یا قرآن رفت و از خداوند راه صحیح و خیر را طلب نمود.

۱.۲ - دیدگاه تفریطی

این دیدگاه به کلی منکر استخاره و تفأل است.

۱.۳ - دیدگاه معتدل

که صاحبان آن معتقدند با توجه به جایگاه عقل و مشورت، استخاره و تفأل عین خردورزی است. بسیاری از روایات وجود دارد که در آن‌ها استخاره و تفأل مورد تأیید و سفارش امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ واقع شده است. در این نوشتار ضمن تبیین مفهوم استخاره دلایل جواز استخاره با قرآن را ذکر می نماییم و نیز روایاتی راکه در آن‌ها تفأل به قرآن مورد نهی واقع شده است را بررسی می نماییم.


استخاره دو معنی دارد: یکی از آن‌ها معنای حقیقی استخاره است (یعنی استخاره‌ی مطلق) و در اخبار و روایات
[۱] ر.ک: وسائل الشیعه، باب صلوه استخاره.
ما از آن بیشتر نام برده شده و پیش خواص، متعارف است و آن، طلب خیر نمودن از خدا است. این نوع استخاره در تمام کارهایی که انسان می‌کند، خوب و مستحب است.
دیگر استخاره این است که پس از آن‌که انسان به کلی در امری متحیر و وامانده شد، به طوری که نه عقل، او را به خوبی و بدی آن، راهنمایی کرد و نه عقل دیگری، راه خیر و شر را به او فهماند و نه خدای جهان در باره‌ی آن کار، تکلیفی و فرمانی داشت که راهنمای او باشد، در این صورت که هیچ راهی برای پیدا کردن خوب و بد در کار نیست، اگر یکی پیدا شود و انسان را به یک سوی کار، دلگرم کند و با اراده‌ی راسخ و امیدوارانه به کار وادار کند، چه منّت بزرگی به انسان دارد. این‌جا دین‌داران می‌گویند: خدای عالم که پناه بیچارگان و دادرس افتادگان است، در حالت تحیر و دودلی، یک راه امیدی بر روی انسان باز کرده و اگر انسان با این حال اضطرار به او پناه ببرد و از او راهنمایی جوید، خدای جهان که قادر بر پیدا و نهان است، یا دل او را به یک‌سو می‌کشاند و راهنمای قلب او می‌شود (در استخاره قلبی) که او مقلب القلوب است، یا دست او را به یک طرف تسبیح می‌اندازد (در هنگام استخاره با تسبیح) یا به وسیله‌ی قرآن، دل او را گرم می‌کند (در استخاره با قرآن).
[۲] ابوالفضل طریقه‌دار، کندوکاوی در باره‌ی استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۹۸ الی ۱۰۰، به نقل از کشف اسرار، امام خمینی، قم، انتشارات پیام اسلام، ص۸۹.
لازم به ذکر است که از روایات، صحّت هر دو معنی استفاده می‌شود.


در باره‌ی استخاره با قرآن روایاتی از پیشوایان معصوم ـ علیهم السلام ـ نقل شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
۱ ـ روایت شده است که: یسع بن عبدالله قمی به امام صادق ـ علیه السلام ـ عرض کرد: گاهی می‌خواهم کاری انجام دهم ولی متحیر هستم که آیا انجام دهم یا نه؟ امام صادق ـ علیه السلام ـ به او فرمود: هنگام نماز ـ که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است ـ قرآن را بگشا، اولین آیه‌ای که در آغاز صفحه دست راست می‌بینی، عمل کن.
[۳] مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲ و ۴۳.

۲ ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده است که فرمود: هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سوره‌ی توحید را بخوان سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: «اللهم تفألت بکتابک و توکلت علیک فأرنی من کتابک ماهو مکتوم من سرک المکنون فی غیبک». یعنی: خدایا به کتاب تو تفأل می‌زنم، و بر تو توکل می‌کنم و از کتابت آن‌چه را که در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان.» پس از این دعا، قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحه‌ی سمت راست، مقصود خود را به دست آور.
۳ ـ وقتی خبر تولد زید را به پدر بزرگوارش امام سجاد ـ علیه السلام ـدادند، امام ـ علیه السلام ـ به اصحاب خود رو کرد و فرمود: نام این کودک را چه بگذارم؟ هر کس، نامی گفت، حضرت قرآن طلبید قرآنی را به آن حضرت دادند، به قران تفأل زد، این آیه آمد: «وفضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً»بار دیگر قرآن را گشود، این بار در آغاز صفحه‌ی اول قرآن، این آیه آمد: «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله... وذلک هو الفوز العظیم». امام سجاد ـ علیه السلام ـ به این دو آیه نظر انداخت و دید هر دو در مورد جهاد در راه خدا است و از آنچه که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و علی ـ علیه السلام ـ در مورد «زید» فرموده بودند که در صلب امام سجاد ـ علیه السلام ـ پدید می‌آید، دریافت که این کودک همان زید است، آن‌گاه مکرّر به حاضران فرمود: «سوگند به خدا این همان «زید» است و نام او را زید گذاشت.»
[۷] ابوالفضل طریقه‌دار، استخاره و تفأل، ص ۲۶ به نقل از عیون اخبار رضا، ج۱، ص۱۹۵.
روایتی که از تفأل به قرآن نهی می‌کند:
شیخ بزرگوار کلینی (رحمة الله علیه) از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده است که «به قرآن تفأل مکن». علامه مجلسی (رحمة الله علیه) می‌فرماید: « این حدیث را تأویل ‌کرده‌اند به این که از فال گشودن قرآن برای استنباط احوال آینده از آیات نهی شده است، چنان که برخی از جاهلان، این روش را وسیله‌ای برای کسب روزی خود قرار داده‌اند و به این صورت، مردم را فریب می‌دهند و ممکن است مقصود، نهی ازتفألی باشد که بیشتر مردم از دیدن یا شنیدن بعضی امور اعتقاد پیدا می‌کنند و برخی را مبارک و برخی دیگر را شوم می‌گیرند، بدین صورت که از آیات قرآن کریم نیز فال نیک و فال بد گرفته شود. و شاید یک حکمتش این باشد که اگر موافق نیفتاد باعث کم اعتقادی مردم به قرآن نگردد.
[۹] مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص ۴۲ و ۴۳.

تذکر این نکته نیز لازم است که کسانی که با قرآن، انس و الفتی ندارند و محکم و متشابه آن را نمی‌شناسند و از علم تفسیر، بهره‌ای ندارند، باید از استخاره و تفأل با قرآن، سخت بپرهیزند و آیات خدا را به بازی نگیرند، شاید این حدیث شریف در اصول کافی، خطاب به این دسته از افراد باشد. زیرا استخاره و فال معمولاً معنای یکسانی دارند، چنان‌که در دعای استخاره با قرآن می گوییم: «اللهم تفألت بکتابک، یعنی خدایا به کتاب تو فال می زنم» شاید بتوان این فرق را هم قائل شد که از میان انواع استخاره، استخاره‌هایی که ابزار محسوسی مثل قرآن، تسبیح، دیوان، شعر، کاغذ و.... دارند، آنها را فال هم می‌گویند؛ و استخاره‌هایی که هیچ ابزاری جز دعا و قلب ندارند، آنها را فقط استخاره می‌گویند؛ مثل استخاره‌های مطلق، قلبی، مشورتی.
[۱۰] ابوالفضل طریقه‌دار، کندوکاوی در باره‌ی استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص ۲۱.



۱ـ شیخ میرزا ابوالمعالی، الاستخاره، (قم؛ مؤسسة الامام المهدی، چ اوّل، ۱۴۱۱، هـ. ق).
۲ـ بهاء الدین خرمشاهی، دانشنامة قرآن، (تهران، انتشارات دوستان، چ اوّل، ۱۳۷۷)، ج ۱، ص ۱۹۸.


۱. ر.ک: وسائل الشیعه، باب صلوه استخاره.
۲. ابوالفضل طریقه‌دار، کندوکاوی در باره‌ی استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۹۸ الی ۱۰۰، به نقل از کشف اسرار، امام خمینی، قم، انتشارات پیام اسلام، ص۸۹.
۳. مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲ و ۴۳.
۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۸۸، ص۲۴۱.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.    
۷. ابوالفضل طریقه‌دار، استخاره و تفأل، ص ۲۶ به نقل از عیون اخبار رضا، ج۱، ص۱۹۵.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۲۹.    
۹. مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص ۴۲ و ۴۳.
۱۰. ابوالفضل طریقه‌دار، کندوکاوی در باره‌ی استخاره و تفأل، قم، انتشارات مدین، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص ۲۱.



اندیشه قم.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | استخاره | دعا




جعبه ابزار