آیه تطهیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اهل بیت، اهل
کساء، آیه تطهیر،
اراده تکوینی،
رجس و
پلیدی.
پرسش: آیا میتوان گفت به دلیل اینکه آیه تطهیر در وسط آیه قرار دارد، دلیل بر
حصر نیست؟! اهل بیت چه کسانی هستند؟
پاسخ: در پاسخ به بخش اول سؤال میتوان گفت: اینکه آیه تطهیر در بین یک آیه قرار دارد، نهایت چیزی که اقتضا میکند این است که هم سیاق با مطالب قبل و بعد خود است و اگر اختصاصی به همسران
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نداشته باشد، لااقل بهنحو عموم آنها را شامل میشود. اما باید توجه داشت که اولاً: با فرض پذیرش چنین مطلبی، بیش از یک ظهور سیاقی نیست و ظهور سیاقی تاب مقاومت در مقابل ادله محکم را نخواهد داشت. لاجرم باید از این قرینه به خاطر قرائن زیاد دیگر، دست برداشت. ثانیاً: سیاق آیات چنین اقتضایی ندارد که آیه تطهیر شامل زنان پیامبر شود.
نکته اول: در گفتار و نوشتار التفات و آوردن جمله معترضه، و لو به سیاق واحد و همگون آن گفتار و نوشتار لطمه میزند، اما اگر به همراه قرینه باشد، نهتنها مخالفتی با
فصاحت و
بلاغت ندارد؛ بلکه موجب زیبایی کلام میشود.
نکته دوم: در این آیات پیامبر مورد خطاب است که به زنانش اینگونه بگوید:"
یا ایها النبی قل لازواجک. ..".
آنچه در سؤال بدان استناد شده، همان چیزی است که در کلمات بعضیها آمده که چون
آیه تطهیر در ضمن آیات مربوط به نساء النبی (صلیاللهعلیهوآله) قرار دارد، اگر اختصاص به
زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نداشته باشد، حداقل آنها را به نحو عموم دربرمیگیرد؛ اما این یک ادعای بدون دلیل است، به علاوه ادله زیادی برخلاف آن وجود دارد.
توجه به نکات زیر ما را در دستیابی به حقیقت کمک میکند:
اگرچه ما معتقدیم که نظم و ترتیب
قرآن در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و توسط آن حضرت صورت پذیرفته، اما باید توجه داشت که به مفاد دستهای از روایات، آیه تطهیر مستقلاً نازل شده و حتی در یک
روایت نیامده است که این آیه در ضمن آیات نساء النبی نازل گردیده است. شاهد این است که اگر این آیه از اینجا برداشته شود، به انسجام و اتصال آیات خللی وارد نمیشود.
اگر در این قسمت گنجانده شده است، بدین جهت بوده که قرآن به تمام اعضای
خانواده پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اشاره داشته باشد و آنها را دو دسته کند، عدهای زنان پیامبر و دستهای دیگر اهل بیت نبی (صلیاللهعلیهوآله) و بفهماند که تمام فامیلها و بستگان پیامبر از یک تار و پود نیستند؛ بلکه در این بین عده خاصی هستند که عنایت خاص الاهی شامل حال آنها شده و از ناپاکیها،
پاکیزه گردیدهاند.
به عبارت دیگر، اگر هم بپذیریم که در آیات قبل و بعد آیه تطهیر به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خطاب شده است، میتوانیم از دو راه دیگر اثبات نماییم که مراد از اهل بیت تنها اصحاب کساء؛ یعنی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)،
علی،
حضرت فاطمه،
حسن و
حسین (علیهمالسلام) هستند.
التفات یکی از شیوههای بیان است و موجب زیبا شدن گفتار و نوشتار میشود؛ مثل آنچه در فاتحة الکتاب آمده است که در آنجا خطاب از غائب (الحمد لله) به حاضر (ایاک نعبد) تبدیل شده است و التفات در آیه تطهیر هم برای فهماندن این نکته است که زدودن پلیدی از اهل بیت، بهگونهای از اهمیت برخوردار است که حتی به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، چنین امر و نهی شده تا از ناحیه آنها عیب و ایرادی به اهل بیت نرسد.
آوردن جمله معترضه در کلام بلغا و فصحا متداول است و آنها دست به چنین کاری میزنند تا مطلب بهتر در خاطرهها نقش بندد و این در
قرآن بارها تکرار شده است.
در آیه مورد نظر، برای این که کسی توهم نکند که اهل بیت عصمت و
طهارت با همسران پیامبر یکسانند، چنین جمله معترضهای آمده است؛ یعنی در جایی که سخن از امکان
گناه و کارهای ناپسند برای زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هست، این امکان وجود دارد که چنین احتمالی هم در حق اهل بیت عصمت و طهارت داده شود؛ درحالیکه آنها از اینگونه کردار مبرا هستند؛ لذا در جملهای معترضه تذکر داده شد: «انما یرید الله لیذهب...»
در این آیات بعد از ۲۰ ضمیر جمع مؤنث، لحن خداوند عوض و بهجای آن ضمیر مذکر آورده شده و این بزرگترین قرینه است که باید از ظهور سیاقِ ادعا شده، دست برداشت و نباید آیه تطهیر را خطاب به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دانست.
اهل لغت قایلاند که کلمه "اهل" بر
همسر اطلاق نمیشود، مگر از باب مجاز اهل لغت بین "اهل رجل" و "اهل بیت" او فرق گذاشتهاند و استعمال اهل بیت را بر زنان از باب مجاز و مسامحهگویی میدانند.
و در آیه ۷۳
سوره هود، گرچه "اهل بیت" بر همسر اطلاق شده است، اما باید گفت که استعمال اعم از حقیقت است و با فرض وجود قرینه، مانعی از اراده معنای مجازی وجود ندارد و در آیه فوق الذکر قرینه بر چنین استعمالی وجود دارد؛ اما در آیه تطهیر نهتنها بر این مجازیت قرینهای نیست، بلکه قرینه برخلاف آن وجود دارد؛ لذاست که
امسلمه از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بعد از نزول آیه تطهیر سؤال میکند که آیا او هم از اهل بیت است؟ یا از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) درخواست میکند که او را جزو اهل بیت قرار دهد،
درحالیکه اگر کلمه "اهل" شامل زنهای پیامبر میشد، سؤال یا درخواست امسلمه بیمورد بود.
از همین باب است که
زید بن ارقم میگوید: عنوان اهل بیت بر زنان صدق نمیکند.
طبق روایاتی که از
اهل سنت نقل شده است، عایشه و امسلمه به صراحت اعلام داشتند که آیه تطهیر در شأن آنها نازل نشده است.
و به فرموده
علامه امینی (ره) اگر این آیه زنان پیامبر را دربرمیگرفت، حتماً
عایشه در
جنگ جمل آن را بر پیشانی شترش مینوشت؛ ولی او این کار را نکرد، با اینکه به اینگونه دلایل نیازمند بود.
با این وجود، دو طایفه مدعی شدند که آیه تطهیر در شأن زنان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نازل شده است.
طایفه اول، برخی از راویان همچون
عکرمه و
مقاتل بن سلیمان و
عروة بن زبیر هستند که نوعاً نظریه شخصی خود را بیان داشتند و جایی هم که از
ابن عباس روایت نقل کردهاند، به
دروغگویی متهماند.
طایفه دوم، برخی از مفسران اهل سنت هستند که با استناد به سیاق واحد، چنین مطلبی را ادعا کردهاند؛ اما
وحدت سیاق (بر فرض قبول) نمیتواند در برابر ادله محکم مذکور مقاومت کند.
در آیه ۲۹
سوره احزاب، کلمه "تردن" بیانگر این نکته است که ذات پروردگار، مشیت فوق العادهای درباره زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ندارد؛ یعنی آنها را مختار فرموده و تذکر داده است که اگر بخواهند افتخار همسری پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) را داشته باشند، باید روش صالحان را در پیش گیرند.
اما در آیه تطهیر، بخش "انما یرید اللَّه" حکایت از
مشیت و
اراده تکوینی (اراده تکوینی ارادهای است که به فعل خود مرید یعنی به
تکوین و ایجاد آن تعلق میگیرد و این اراده هم برای خداست و هم برای
بشر؛ امّا اراده تکوینی بشر همیشه شدنی نیست و مقهور
اراده ازلی میباشد. اما
اراده تشریعی ارادهای است که به فعل دیگری تعلق میگیرد؛ بدین اعتبار که وی آن را به اختیار خود انجام دهد و این همان
امر و
نهی خداست که از طرف مکلف، هم امتثال آن امکان دارد و هم عدم امتثال آن.) ازلی حق تعالی بر پیدایش خاندانی دارد که از هر نوع زشتی پاکاند.
توضیح اینکه در آیه تطهیر از طرفی "انما" آمده که بیانگر حصر اراده در اذهاب رجس و تطهیر است و از طرفی دیگر، "عنکم" مقدم بر "اهل البیت" شده و کلمه "اهل" هم از باب حصر و اختصاص مفتوح شده و این دو بر حصر اذهاب رجس و تطهیر در اهل بیت و آنهایی که در "عنکم" مورد خطاباند، دلالت دارند؛ یعنی خدا اراده کرده تنها و فقط از شما اهل بیت رجس را بزداید.
پس بنابراین اهل بیت از ویژگی خاصی بهرهمندند و "یُرید" دلالت بر ارادهای از طرف خدا دارد که به دوری پلیدی از این خاندان تعلق گرفته است و این عنایت و توفیق شامل همه کس نمیشود؛ بلکه آنهایی از این عنایت ویژه بهرهمند میشوند که با اختیار و خواسته خود زمینه آن را فراهم کنند.
این اراده، اراده تخلفناپذیر است و نمیتواند مربوط به زنان پیامبر باشد؛ چون در آیات قبل از آیه تطهیر تصریح شده که ممکن است شما بانوان به زندگی پست دنیایی میل پیدا کنید و در این صورت افتخار همسری پیامبر را نداشته باشید.
الف و لام در کلمه اهل البیت برای عهد است و اشاره دارد به حادثهای که اتفاق افتاده است؛ یعنی کلمه اهل البیت همچون
یوم الدار که عنوان مشخصی است برای روزی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عدهای را در خانه
ابوطالب جمع کرده بود و نبوتش را اعلام فرمود،
عنوان مشیر (یعنی عنوانی که اشاره به خارج دارد و آن چیزی که موضوعیت دارد خارج است نه عنوان.) است و
حکایت میکند از کسانی که در خانه معین (طبق روایات این خانه، خانه
امسلمه بوده) در روز معینی زیر
عبای پیامبر بودند و آنها عبارتاند از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسلام)؛
یعنی عنوان اهل البیت با عنوان
آلعبا و
اصحاب کساء فرقی ندارد.
به تعبیر فنی این یک
قضیه خارجیه است نه
حقیقیه و قضایای خارجیه گاهی اینگونهاند که یک عنوان مشیر موضوع قضیه قرار میگیرد؛ مثلاً اگر گفته شود این دو
عالم را اکرام کن؛ یعنی این دو شخص را که در خارج وجود دارند و این بدیهی است که در قضایای خارجیه حکم به غیر موضوع تجاوز نمیکند. اما شواهد:
در آیات قبل و بعد "بیت" بهصورت جمع به بانوان اضافه شده که به معنای اتاق خانمهاست. پس "البیت" هم باید اتاق مخصوصی باشد.
طبق روایات
آیه شامل شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم میشود و برای شمول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آیا راهی غیر از چنین تفسیری باقی میماند؟
در آیه ۷۳،
سوره هود، کلمه "
اهل البیت" با ال و لام آمده است و در آنجا منظور "اهل خانه"؛ یعنی
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و
ساره هستند و یقیناً احتمالاتی همچون اهل قبله یا زنان ابراهیم و یا اقربای ابراهیم، در آن جا منتفی است و این میتواند راهنمای ما در فهم کلمه اهل البیت در آیه تطهیر باشد.
با دقت در این آیات و آیه تطهیر میتوان ادعا کرد که سیاق آیه نهتنها دلالتی بر شمول آیه تطهیر نسبت به زنان پیامبر (چه به نحو اختصاص که فقط زنان پیامبر را دربرگیرد و چه به نحو عموم که شامل
زنان و غیر زنان شود) ندارد، بلکه موافق با این نظر است که آیه در شأن اصحاب کساء نازل شده است.
در این آیات، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مورد خطاب است:"
یا ایها النبی قل لازواجک... "؛ یعنی خداوند به پیامبرش دستور داده که زنان خود را بین خدا و رسول و بین زندگانی
دنیا مخیر سازد. به علاوه فرموده:"
یا نساء النبی من یأت منکنّ بفاحشة مبینة یضاعف لها العذاب و... " و این خطاب به زنها یا در استمرار فرمان خداوند به پیامبرش است که باید این دستورات را به زنانش ابلاغ کند و یا از باب
التفات است که خداوند مستقیماً به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خطاب میکند.
فلسفه التفات در این آیه این است که زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) منسوب به پیامبرند و برای حفظ حرمت مقام نبوت و بیت رسالت،
خداوند آنها را مخاطب ساخته و فرموده اگر از شما کسی زشتی آشکاری را مرتکب گردد، دو برابر
عذاب میشود و در ادامه خداوند مقام نبوت و بیت رسالت را مخاطب ساخته تا این نکته را بفهماند که سبب التفات به زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و نیز علت صدور این اوامر و نواهی، از بین بردن هرگونه پلیدی و پاکیزه ساختن این خانه است.
"
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس... "؛ یعنی این که خداوند از زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به اراده تشریعی خواسته تا این کارها را انجام دهند، بهخاطر این است که از شما اهل بیت و مقام و بیت نبوت، پلیدی را دور کند و شاهد ما این است که آیه فرمود:"
لیذهب عنکم الرجس " و نفرمود "الاذهاب الرجس" و لام برای تعلیل است؛ پس خداوند اراده کرده تکالیفی را متوجه زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کند. علت این اراده، اذهاب پلیدی از اهل بیت است، تا از این ناحیه هم، به اهل بیت نبوت پلیدی و نقصی وارد نشود.
این حکایت از اراده تکوینی بر دور کردن پلیدی از
اهل بیت دارد و این اصل و اساس است و آنقدر این اصل از اهمیت برخوردار است که خداوند حتی حاضر نیست از ناحیه منسوبین به این بیت هم خسارتی به این بزرگواران وارد آید. لذا با
امر و
نهی تشریعی کیفر و
پاداش دو برابر، برای همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مقرر کرده است.
۱. حصر آیه تطهیر در اصحاب کساء مخالفتی با سیاق ندارد و اگر هم با ظهور سیاقی، منافات داشته باشد از باب التفات یا جمله معترضه، با توجه به قراین موجود باید گفت که آیه حصر در اصحاب کساء دارد.
۲. مراد از اهل البیت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)،
علی،
حضرت فاطمه،
حسن و
حسین (علیهمالسلام) هستند، یا از این باب که این اصطلاح یک اصطلاح ویژهای در
قرآن است
و یا اینکه اهل البیت عنوان مشیر است.
در پایان لازم است به این سؤال پرداخته شود که اگر اینگونه است، پس چرا ائمه اطهار (علیهمالسلام) واژه اهل بیت را برخود تطبیق کردهاند؟
در پاسخ این سؤال باید گفت: بنا بر این تفسیر که خطاب در آیه متوجه بیت نبوت و مقام رسالت است و سعه و ضیق محدوده این بیت باید از طریق قراین و روایات مشخص شود و قراین موجود بیانگر این نکتهاند که آیه تطهیر خواسته زمامداری مسلمانان را بر عهده اهل بیت بگذارد.
در اینجا بیان چند نمونه لازم است:
حضرت امیر (علیهالسلام) در جمع
مهاجرین و
انصار، برای اولویت خود نسبت به زمامداری مسلمانان به اهل بیت بودن خود تمسک میکنند.
آن حضرت (علیهالسلام) در شورای شش نفره
عمر، برای اثبات شایستگی خود، از آیه تطهیر کمک میگیرند.
امام حسن (علیهالسلام) هم آن هنگام که به خلافت رسیدند، در اثبات لیاقت خود برای
رهبری امت اسلامی به آیه تطهیر استناد کردند.
امام حسین (علیهالسلام) هم از این عنوان در اثبات شایستگی خود، کمک گرفتهاند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مدت ۶ ماه یا بیشتر هر روز صبح، زمانی که برای اقامه
نماز به
مسجد مشرف میشدند، بر در منزل فاطمه (سلاماللهعلیها) و علی (علیهالسلام) میایستادند و میفرمودند: "
انما یرید الله لیذهب... ".
آیا پیامبر هدفی جز این داشت که به مردم اعلام کنند، بعد از او به سراغ خانه دیگری نروند؟!
لذاست که این عنوان شامل ائمه اطهار میشود؛ چراکه آنها رهبران واقعی امت اسلامیاند.
این مطلب حتی بنابر این تفسیر که "الف و لام" برای عهد خارجی است و عنوان اهل البیت عنوان مشیر باشد نیز صادق است؛ زیرا طبق این دیدگاه هم، کلمه اهل بیت از دو دید مورد لحاظ قرار میگیرد:
این کلمه به مناسبت نزول مورد لحاظ قرار گیرد و به این لحاظ،
اهل بیت تنها
آل کساء هستند؛ یعنی همان پنج شخصیتی که در روز مشخص در زیر
عبا بودند.
این عنوان به مناسبت حکمی که بر آن بار شده است؛ یعنی زدودن رجس و اثبات
طهارت، مورد لحاظ واقع شود و به این لحاظ چون سایر
ائمه (علیهمالسلام) در مفاد
آیه تطهیر با پنج تن آل عبا، شریک و یکسانند، لذا این عنوان بر آنها هم صادق است و شاید به همین مناسبت است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
سلمان از ما اهل بیت است.
امام صادق (علیهالسلام) در جواب
ابن کثیر، فرمودند: اهل البیت همان پنج نفر هستند؛ اما ائمه دیگر با استمداد از آیه دیگری از قرآن؛ یعنی "
اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله " مشمول این عنایت ویژه گردیدهاند؛
یعنی
تأویل آیه، رهبران دیگر را مورد این عنایت و زدودن رجس از آنان قرار داده است. تأویل آیه تطهیر، آیه اولوا الارحام است که اثبات مینماید آیه تطهیر شامل ائمه اطهار هم میشود.
اما نه از طریق لفظ، بلکه از باب شرح و
تأویل.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «آیه تطهیر» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۲/۳.