• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیامبری به نام خالد بن سنان عبسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، دوران فترت، حضرت عیسی (علیه‌السّلام)، اصحاب الرس، خالد بن سنان.

پرسش: آیا در سلسله انبیا، پیامبری به نام خالد بن سنان وجود داشت و آیا ایشان در دوران فترت زندگی می‌کرد؟

پاسخ: میان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)و عیسی (علیه‌السّلام) پیامبران و امامانی بودند که مستور و خائف بودند که از زمره آنها «خالد بن سنان عبسی»، پیامبری است که هیچ‌کس منکر آن نیست و آن‌را رد نمی‌کند؛ زیرا اخبار نبوّت او مورد اتّفاق خاصّ و عامّ و مشهور است و میان برانگیخته شدن او و پیامبر ما پنجاه سال فاصله بود.



بر اساس برخی روایات و گزارش‌هایی تاریخی، در فاصله زمانی میان میلاد عیسای مسیح (علیه‌السّلام) و پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حدود ۵۶۰ تا ۶۰۰ سال فاصله بود، در حالی‌که فاصله میان موسی و عیسی (علیه‌السّلام) ۱۷۰۰ سال بود، و در این مدت ۱۰۰۰ پیامبر وجود داشته است، ولی میان عیسی و پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چهار پیامبر بود که سه نفر از بنی اسرائیل و یک نفر از عرب، به نام خالد بن سنان عبسی بود.
این باور البته ناهمخوان با مسئله «فترت» نیست.
در همین راستا شیخ صدوق معتقد است؛ معنای فترت در روایات این است که بین حضرت عیسی (علیه‌السّلام) و پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسول و نبیّ و وصیّ ظاهر و مشهوری چنان‌که معمول بوده وجود نداشت، و قرآن هم به این معنا دلالت دارد آن‌جا که خدای تعالی می‌فرماید:
«یا اَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلی‌ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ...؛ محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را هنگام فترت رسولان مبعوث فرمود.»
نه فترت پیامبران و اوصیا. آری میان پیامبر اکرم و عیسی پیامبران و امامانی بودند که مستور و خائف بودند که از زمره آنها «خالد بن سنان عبسی»، پیامبری است که هیچ‌کس منکر آن نیست و آن‌را رد نمی‌کند؛ زیرا اخبار نبوّت او مورد اتّفاق خاصّ و عامّ و مشهور است و میان برانگیخته شدن او و پیامبر ما پنجاه سال فاصله بود.
[۵] حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج‌۳، ص۵۲، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.



مؤید این مطلب، روایتی است که می‌گوید:
«جَاءَتْ ابْنَةُ خَالِدِ بْنِ سِنَانٍ الْعَبْسِیِّ اِلَی رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا مَرْحَباً یَا ابْنَةَ اَخِی وَ صَافَحَهَا وَ اَدْنَاهَا وَ بَسَطَ لَهَا رِدَاءَهُ ثُمَّ اَجْلَسَهَا اِلَی جَنْبِهِ ثُمَّ قَالَ هَذِهِ ابْنَةُ نَبِیٍّ ضَیَّعَهُ قَوْمُهُ خَالِدِ بْنِ سِنَانٍ الْعَبْسِیِّ؛ دختر خالد بن سنان زنده بود تا رسول خدا را درک کرد و خدمت او شرفیاب شد و پیامبر به او فرمود: ‌ای دختر برادرم خوش آمد با او دست داد؛ او را به خود نزدیک کرد؛ ردای خویش را‌ انداخت و او را پهلوی دست خود روی آن نشاند، و فرمود این دختر پیامبری است که قومش قدر او را نشناختند. و نام این دختر «محیاة بنت خالد» دختر خالد بن سنان عبسی بود.»
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مورد خالد فرمود: خالد قوم خود را به سوی ایمان فرا خواند، امّا مردم از اجابت او امتناع کردند، در سرزمین آنها سالی‌ یک‌بار آتشی از زمین بیرون می‌آمد و برخی از آنان را می‌بلعید، خالد به قوم خود گفت: اگر من این شرّ آتش را از شما دفع کنم مرا تصدیق خواهید کرد؟ گفتند: آری، امّا وقتی خالد آن آتش را دفع کرد به او ایمان نیاوردند.
همچنین نقل می‌کنند؛ هیئت اعزامی از سوی قبیله عبس به مدینه نه نفر بودند که به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفتند: قرّای ما به ما گفته‌اند کسی که هجرت نکرده، مسلمان نمی‌شود. ما اموال و چهارپایانی داریم، اگر این چنین باشد آنها را می‌فروشیم و مهاجرت می‌کنیم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آنها فرمود: هرکجا که هستید از خدا بترسید که او از کردارهایتان چیزی نمی‌کاهد. آن‌حضرت از آنها درباره خالد بن سنان پرسید. گفتند: او نسلی ندارد. پیامبر فرمود: او پیامبری است که قومش او را ضایع کردند.
همچنین در دعای ام داوود هم نام این پیامبر الهی آمده است.
این‌که قرآن کریم خطاب به پیامبر می‌فرماید:
«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما اَتاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِکَ؛ تا گروهی را هشدار دهی که پیش از تو بیم رسانی برایشان نیامده است.»
(آیا می‌گویند دروغی است که خود به هم بافته؟ نه، سخنی است بر حق از جانب پروردگارت، تا مردمی را که پیش از تو بیم ‌دهنده‌ای نداشته‌اند بیم دهی.)، منافاتی با نبوت خالد بن سنان ندارد؛ منظور از این قوم، قریش است؛ چون هیچ پیامبری قبل از آن‌حضرت به سوی قریش مبعوث نشده بود، بر خلاف اقوام دیگر عرب، که بعضی از پیامبران، مانند خالد بن سنان عبسی به سوی ایشان مبعوث شده بود.
برخی البته «خالد بن سنان» را پیامبر اصحاب الرس دانسته‌اند.


۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج‌۱، ص۳۲۱، تهران، دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.    
۲. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «حجت خدا در زمین از عیسی تا پیامبر اسلام».    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۹.    
۴. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج‌۲، ص۶۵۹، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.    
۵. حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج‌۳، ص۵۲، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
۶. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج‌۲، ص۶۶۰.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج‌۸، ص۳۴۲، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۸. امین عاملی‌، سید‌محسن، اعیان الشیعة، ج‌۱، ص۲۳۶.    
۹. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج۲، ص۸۰۹، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.    
۱۰. سجده/سوره۳۲، آیه۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸، ص۵۰۹، مقدمه، بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۱۲. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۲، ص۳۱۱، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «پیامبری به نام خالد بن سنان عبسی»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۲/۲۵.    






جعبه ابزار