• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولایت موسی نسبت به هارون

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ولایت، مالک، حضرت موسی (علیه‌السّلام)، ملک، بنی اسرائیل، حضرت هارون (علیه‌السّلام)، سوره مائده.

پرسش: بر اساس آیه ۲۵ سوره مائده، آیا حضرت موسی (علیه‌السّلام) مالک برادرش‌ هارون (علیه‌السّلام) بوده و بر او سلطه و ولایت داشته و او را به پذیرش دستوراتش وادار می‌کرد؟!

پاسخ اجمالی: «ملک» در این‌جا به معنای ولایت و تسلط نیست؛ چرا که پیامبران برای ایمان آوردن مردم سلطه و اجباری بر آنها نداشتند؛ بلکه این جمله کنایه از ناتوانی بر وادار کردن مردم بر قبول دعوتی که برایشان آورده است.



حضرت موسی (علیه‌السّلام) هنگامی که از هدایت بنی اسرائیل ناامید و از آنها خشمگین شد، در مناجاتش با خدای متعال عرضه داشت؛ پروردگارا من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیّت گنه‌کار، جدایی بیفکن: «قالَ رَبِّ اِنِّی لا اَمْلِکُ اِلاَّ نَفْسی‌ وَ اَخی‌ فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقین».
زمینه گفتار در این آیه دلالت بر این دارد که جمله «اِنِّی لا اَمْلِکُ اِلَّا نَفْسِی وَ اَخِی»، کنایه از ناتوانی است؛ ناتوانی از وادار کردن مردم بر قبول دعوتی که برایشان آورده است. مقصود از این جمله ملکیت استقلالی نیست؛ زیرا ملکیت استقلالی مخصوص خداوند است؛ و غیر از خداوند هیچ‌کس مستقلاً مالک نفس خودش هم نیست چه رسد به دیگران!؛ بنابراین حضرت موسی (علیه‌السّلام) در این کلام نمی‌خواست بگوید من تنها مالک نفس خودم و برادرم هستم؛ بلکه می‌خواست بگوید من تنها می‌توانم نفس خود را به قبول دعوتم وادار ساخته، و برادرم‌ هارون را نیز وادار کنم؛ چون او نیز پیامبر مرسل و جانشینم می‌باشد؛ هرگز از امر خدای تعالی سر پیچی نخواهد کرد. بنابر‌این، منظور این فراز قرآنی یکی از دو احتمال زیر می‌باشد:
• من جز خودم و برادرم توانایی بسیج هیچ فرد دیگری را برای نبرد با دشمنان ندارم!
• از میان بنی اسرائیل تنها من این توانایی را در خود می‌بینم و تنها برادرم این توانایی را در خودش می‌بیند که وارد نبرد شویم!
البته، منظور از این گفتار موسی (علیه‌السّلام) این نبوده که توانایی هدایت‌گری را به‌طور مطلق از خودش نفی کند؛ چون می‌دانیم که حضرتشان از این مقدار توانایی برخوردار بود که برخی از پیروانش (مانند یوشع و کالب) را وادار به پذیرش خواسته خود سازد. پس منظور این نبوده که بگوید من اصلاً نسبت به غیر خودم و برادرم هیچ‌گونه قدرتی ندارم؛ زیرا این معنا منافات دارد با این‌که می‌دانیم عده‌ای (از جمله آن دو نفر) به وی ایمان آورده، و دعوتش را پذیرفته بودند. (اگر گفته شود که آن دو نفری (یوشع و کالب) را که به موسی (علیه‌السّلام) ایمان آوردند؛ چرا در این‌جا ذکر نکرده است، در پاسخ می‌گوییم؛ گویا حضرت موسی به ایمان آنها اطمینان صد در صد نداشت؛ به دلیل آن‌که اکثر مردم راه تمرد و سرپیچی را در پیش گرفتند و یا شاید در این‌جا خواست حداقل کسانی را که با وی در امر ایمان موافق هستند بیان کند. همچنین ممکن است منظور از اخی (برادر) برادر دینی باشد که در این صورت «اخی» آن دو نفر را نیز شامل می‌شود.)


اگر حضرت موسی (علیه‌السّلام) به‌طور مطلق گفت؛ پروردگارا من بر بیش از خودم و برادرم قدرت ندارم، این مقام مناجات و تضرع بوده که اقتضای این‌گونه سخن گفتن را داشته است؛ چون حضرت موسی (علیه‌السّلام) بنی اسرائیل را به دین فطری بشر دعوت کرده، و در ابلاغ رسالت خود هیچ‌گونه کوتاهی نداشت، ولی قوم بنی اسرائیل دعوتش را رد کرده، آن هم به بدترین و بی‌ادبانه‌ترین وجه. بنابر‌این در چنین مقامی اقتضا داشت که بگوید پروردگارا من رسالت تو را ابلاغ کردم، و عذر را از گردنم افکندم، و در اقامه امر تو صاحب اختیار و مالک غیر خودم نیستم، برادرم نیز مثل من، و ما هر دو آن مقدار تکلیف را که متوجه ما بود انجام دادیم، ولی مردم با شدیدترین وجه انکار و امتناع، در برابر ما جبهه‌گیری کردند، و ما الآن در حالی هستیم که به کلی از بنی اسرائیل مأیوس شده‌ایم، و تو خودت به ربوبیت خویش گره از این کار بگشا، و بین ما و قوم فاسق ما حکمی قاطع بفرما.
بنابر‌این، در جمله «اِنِّی لا اَمْلِکُ اِلَّا نَفْسِی وَ اَخِی»، دو احتمال وجود دارد. یک مالکیت به معنای قدرت و نفوذ کلام، به خاطر تسلیم محض بودن‌ هارون (علیه‌السّلام) نسبت به دعوت برادر، دیگر این‌که من مالک نفسم خودم هستم و برادرم نیز مالک نفس خود می‌باشد.
لذا «ملک» در این‌جا به معنای ولایت و تسلط نیست؛ چرا که پیامبران برای ایمان آوردن مردم سلطه و اجباری بر آنها نداشتند؛ از همین‌رو است که خدای متعال به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «فَذَکِّرْ اِنَّما اَنْتَ مُذَکِّرٌ، لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ؛ پس تذکّر ده که تو فقط تذکّر دهنده‌ای، تو سلطه‌گر بر آنان نیستی که (بر ایمان) مجبورشان کنی.»


۱. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۱۱، ص۳۳۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۵، ص۲۹۳- ۲۹۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۳. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۵، ص۴۷۶-۴۷۸، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد‌باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.    
۴. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۱۱، ص۳۳۵.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۸۰، مقدمه، بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۶. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۲.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ولایت موسی نسبت به هارون»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۲/۸.    






جعبه ابزار