هلال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تقویم طبیعی، هلال ماه،
حج ، عادت خرافی، جاهلیت،
تقوا ، لباس احرام.
پرسش: در آیه ۱۸۹ سوره بقره
آمده است:"ای پیغمبر، اگر از تو سؤال کنند که سبب بدر و هلال
ماه چیست؟ جواب بده که در آن تعیین اوقات عبادت حج و معاملات مردم است و نیکوکاری به این نیست که از پشت دیوار به خانه درآیید، چه این کار ناشایسته است. نیکویی آن است که پارسا باشید و به هر کار از راه آن داخل شوید. و تقوا پیشه کنید که رستگار شوید". سؤال آن است که بعد از صحبت از علت بدر و هلال ماه بلافاصله میگوید: نیکوکاری به این نیست از پشت دیوار به خانه درآیید. این دو چه ارتباطی به هم دارند؟
پاسخ: این آیه اشاره به مطلب مهمی دارد که نشان از دقت و ویژگیهای منحصر به فرد
دین اسلام در بیان دستورات زندگی و مسائل اخلاقی رایج در جوامع دارد و آن خبر دادن از یک تقویم طبیعی است که هم در زندگی روزانه و هم در عبادتهایی که وقت معینی در سال دارد، باید از آن استفاده کرد. در حقیقت ماه و هلالهای آن یک تقویم طبیعی برای افراد بشر محسوب میشود که مردم اعم از باسواد و بیسواد در هر نقطهای از
جهان باشند میتوانند از این تقویم طبیعی استفاده کنند. در ادامه به یکی از آداب و رسوم خرافی جاهلیت در مورد حج (که لباس
احرام به تن میکردند از در، وارد خانه خود نمیشدند و آن را برای محرم ممنوع میدانستند). اشاره نموده و مردم را از آن نهی میکند.
آیه مورد سؤال که میفرماید:"درباره «هلالهای ماه» از تو سؤال میکنند بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ)
حج است». و (آنچنانکه در
جاهلیت مرسوم بود که هنگام حج که جامه احرام میپوشیدند، از درِ خانه وارد نمیشدند و از نقبِ پشتِ خانه وارد میشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که
پرهیزکار باشید! و از درِ خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید"؛ «
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ».
این آیه اشاره به مطلب مهمی دارد که نشان از دقت و ویژگیهای منحصر به فرد دین اسلام در بیان دستورات زندگی و مسائل اخلاقی رایج در جوامع دارد. برای آگاهی از مطالب این آیه و دریافت ارتباط بین آنها باید
شأن نزول و
تفسیر آن را متذکر شویم:
در روایت آمده است "معاذ بن جبل خدمت پیغمبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ رسید و گفت:بسیار از ما سؤال میکنند که این هلال ماه چیست؟ و چه فایده دارد ـ چرا ماه تدریجاً بهصورت بدر کامل درمیآید و باز به حالت اول برمیگردد ـ خداوند
آیه فوق را نازل فرمود و به آنان پاسخ گفت.
در
روایت دیگری آمده است که جمعی از یهود از رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ پرسیدند هلال ماه برای چیست؟ و چه فایده دارد؟ آیه فوق نازل شد و فواید مادی و معنوی آن را در نظام زندگی انسانها بیان کرد.
قرآن سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است. "درباره هلالهای ماه از تو سؤال میکنند؛ «
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ ».
" اهله" جمع" هلال" به معنای ماه در شب اول و دوم است و بعضی گفتهاند در سه شب نخستین "لال" نام دارد و بعداً به آن "قمر" میگویند و بعضی بیش از آن را هلال نامیدهاند.
سپس میفرماید:"بگو اینها بیان اوقات (طبیعی) برای مردم و حج است":«
قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ » که هم در زندگی روزانه از آن استفاده میکنند و هم در
عبادت هایی که وقت معینی در سال دارد.
در حقیقت ماه و هلالهای آن یک تقویم طبیعی برای افراد بشر محسوب میشود که مردم اعم از باسواد و بیسواد، در هر نقطهای از جهان باشند میتوانند از این تقویم طبیعی استفاده کنند و نهتنها آغاز و وسط و آخر ماه را میتوان با آن شناخت، بلکه افراد خبره با دقت همه شبهای ماه را تشخیص میدهند. بدیهی است نظام زندگی اجتماعی بشر بدون تقویم یعنی یک وسیله دقیق و عمومی برای تعیین
تاریخ امکانپذیر نیست؛ به همین دلیل خداوند بزرگ برای نظام زندگی این تقویم جهانی را در اختیار همگان قرار داده است.
اصولاً یکی از امتیازات قوانین
اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهای طبیعی قرار داده شده است؛ زیرا مقیاسهای طبیعی وسیلهای است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثری بر آن نمیگذارد؛ اما به عکس مقیاسهای غیر طبیعی در اختیار همه نیست، حتی در عصر ما هنوز همه مردم نتوانستهاند از مقیاسهای جهانی استفاده کنند؛ لذا میبینیم اسلام مقیاس را گاهی وجب، گاهی گام و گاهی بند انگشتان و گاهی طول قامت و در مورد تعیین وقت،
غروب آفتاب و
طلوع فجر و گذشتن
خورشید از نصف النهار و
رؤیت ماه قرار داده است.
از اینجا، امتیاز ماههای قمری بر شمسی روشن میشود؛ گرچه هر دو از حرکات کواکب آسمان گرفته شده، ولی ماههای قمری برای همه قابل مشاهده است؛ درحالیکه ماههای شمسی را فقط منجمان با وسایلی که دارند تشخیص میدهند که مثلاً در این ماه خورشید در مقابل کدام یک از صورتهای فلکی و کدام
برج آسمانی است.
در اینجا این سؤال مطرح است که آیا منظور پرسشکنندگان، فایده این تغییرات بوده، یا سؤال از چگونگی پیدایش هلال و دگرگونیهای هلال تا بدر کامل؟
بعضی از مفسران احتمال اول را پذیرفتهاند و بعضی احتمال دوم را، و افزودهاند چون سؤال از علل پیدایش آن فایدهای برای آنان دربرنداشته و شاید فهم جواب آن برای بسیاری مشکل بوده،
قرآن به بیان نتایج آن پرداخته تا به مردم بیاموزد همهجا به دنبال نتیجهها بروند.
در ادامه آیه، به تناسب بحث از حج و تعیین موسم بهوسیله هلال ماه، به یکی از عادات و رسوم خرافی جاهلیت در مورد
حج اشاره نموده و مردم را از آن نهی میکند و میفرماید:"کار نیک آن نیست که از پشت خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکی آن است که تقوا پیشه کنید و از در خانهها وارد شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید.
بسیاری از مفسران گفتهاند در زمان جاهلیت هنگامیکه لباس احرام به تن میکردند، از راه معمولی و در خانه، به خانه خود وارد نمیشدند و معتقد بودند این کار برای مُحرم ممنوع است؛ به همین دلیل در پشت خانه نقبی میزدند و هنگام
احرام فقط از آن وارد میشدند، آنها معتقد بودند که این عمل یک کار نیک است؛ چون ترک
عادت است و احرام که مجموعهای از ترک عادات است، باید با این ترک عادت تکمیل شود.
بعضی گفتهاند این کار بهخاطر آن بود که در حال احرام زیر سقف نروند؛ زیرا گذشتن از سوراخ دیوار در مقایسه با گذشتن از در برای این منظور بهتر بود؛ ولی قرآن صریحاً میگوید: نیکی در تقواست، نه در عادات و رسوم خرافی و بلافاصله دستور میدهد، حتماً از همان طریق عادی به خانهها وارد شوید.
این
آیه معنای وسیعتر و عمومیتری نیز دارد و آن اینکه برای اقدام در هر کار خواه دینی باشد یا غیر دینی، باید از طریق صحیح وارد شوید، نه از طرق انحرافی و وارونه؛ چنانکه جابر همین معنا را از قول
امام باقر ـ علیهالسلام ـ نقل کرده است.
و از اینجا میتوان پیوند دیگری میان آغاز و پایان آیه پیدا کرد و آن اینکه هر کار باید از طریق صحیح آن باشد و عبادتی همچون حج نیز باید در وقت مقرر که با
هلال ماه تعیین میشود، انجام گیرد.
بنابراین کسانی که به
تفسیر این آیه مراجعه کنند، متوجه انسجام معنای آن میشوند.
پایگاه اسلام کوئست.