هراسان خطاب کردن امام زمان در دعای ندبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ترس، هراس، امام زمان (عجاللهفیفرجه)،
دعای ندبه.
پرسش: مگرنه اینکه برای
دوستان خداوند به فرموده
قرآن کریم، نه خوفی است و نه حُزنی.
حال چرا در
دعای روز جمعه خطاب به
امام زمان (علیهالسلام) عرض میکنیم: السلام علیک ایّها المهذب الخائف. سلام بر تو ای پاک نهاد هراسان؟
پاسخ:
خوف و هراس دو گونه است. خوف و هراس ممدوح و خوف و هراس مذموم.
خوف و هراس مذموم که برای دوستان خداوند معنا ندارد، خوف از روزگار، ترس از مردم، خوف از دشمن و خلاصه، خوف از خلایق است. از ابوذر غفاری(رحمهالله) نقل شده که فرمود:"
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مرا
وصیت نمود که در راه خداوند از ملامت هیچ ملامت کنندهای خوف نداشته باشم."
و از
امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که فرمودند:"
مؤمن غیر از خداوند، از احدی نمیترسد."
و به فرمودهی
قرآن کریم :"این فقط
شیطان است که
پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی اساس) میترساند. از آنها نترسیده و از من بترسید، اگر
ایمان دارید."
خوف و هراسی که ممدوح است و ارزشمند، خوف از
جلال و عظمت الهی است. به فرمودهی
امام علی (علیهالسلام):"خوف لباس عارفان است."
و به فرمودهی
رسول مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله: "هر کس به خداوند عارفتر باشد، نسبت به حضرتش هراسانتر است."
از این رو، آن پیامبر بزرگوار فرمود:"
ترس من از خدا از همهی شما بیشتر است."
و ثمرهی این خوف ارزشمند و ممدوح این است که انسان، پناهندهی
درگاه الهی میگردد. به فرمودهی مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام): "اگر از مخلوقات ترسیدی از آنها فرار میکنی، اما اگر از خالق ترسیدی به او پناه میبری."
به گفتهی جناب
خواجه عبدالله انصاری: از میدان تواضع میدان خوف زاید. قوله تعالی: "و امّا من خاف مقام ربّه" خوف ترس است و
ترس، حصار یمان است. و تریاق
تقوی و سلاح مؤمن است. و آن سه قسم است: یکی خاطر و دیگر مقیم و سوم غالب. آن ترس که خاطر است، در دل آید و بر گذرد. آن کمینه، ترس است که اگر آن نبود، ایمان نبود. که بی بیم، ایمنی روی نیست و بی بیم را ایمان نیست. هر کس را ایمان چندان است که بیم است. دیگر، ترس مقیم است، که آن ترس، بنده را از معاصی باز دارد و از حرام وی را دور کند و اَمَل مرد کوتاه کند. سوم، ترس غالب است و آن ترس مکر است که حقیقت، بدان ترس درست آید و راه اخلاق بدان گشاده آید. و مرد را از غفلت آن باز رهاند و نشان مَکْر دَه چیز است: طاعت بی حلاوت، و اصرار بی
توبه، و بستن دَرِ دعا، علم بی عمل، حکمت بی نیت، صحبت بی حرمت، بستن دَرِ تضّرع و صحبت با بدان؛ و برتر از این همه، دو چیز است: بنده را ایمان دهد بی تعین یا بنده را به وی باز گذارد؛ و این بیم تائبان است.
توضیح این که:حقیقت خوف آن است که
سالک به واسطهی نومیدی از حصول مطلوب یا انتظار وقوع مکروهی در آینده، از اطمینان حال بی بهره شود و به اضطراب گرفتار آید. خوف از لحاظ ارتقای حالِ سالک بر سه وجه است:
خوف عامّه، و آن
بیم از عقوبت الهی است که چون سَطْوَت معبود خویش را دریافتهاند، مضطرب و پریشانند.
خدای تعالی فرمود: "یخافون یوماً تَتَقَّلَبُ فیه القلوب والابصار: از روزی که دلها و دیدهها در آن روز حیران و مضطرب است ترسان و هراسانند."
و آن بیم از
مکر الهی است که ارباب مراقبه و دلشدگانی که ذوق حضور دریافتهاند، بدان مبتلا و گرفتارند و پیوسته بیمناکند که فیضان ربّانی پایان پذیرد و لذت صفای حضور محو شود. هرچند واقفان این منزل، خود دچار استدراجند که از فیّاض باز مانده و به فیض پرداختهاند. خدای بزرگ فرمود: "وَلمن خاف مقام رَبّه جَنتّان
: و برای هر که از مقام قهر و کبریایی خدا بترسد، دو باغ بهشتی است."
و آن اجلال از
حریم حضرت الهی است که سلطان مشاهدهی جمال محبوب به رجای شیدای عاشق چیره گشته و در آن زیبایی جمال، رعنایی جلال نیز در کار آمده، جمال باکمالش جلوهی ناز گرفته و حضرت با عزتش رایت بی نیازی برافراشته. توسن هیبت بر جان حیران قتیل
عشق خویش تاخته و
سعدی شیراز از آن گلستان جان، در بینشان، نشانی یافته که سروده است:
گر کسی وصف او زِ مَن پُرسد • بیدل از بی نشان چه گوید باز؟
عاشقان کشتگان معشوقند • بر نیاید ز کشتگان آواز
پس حال خواص و اولیا، غیر از احوال دیگران است. خوف حاصل از مشاهدهی عظمت و جلال، و
تجلی اسماء الهی بر قلب آنان، دم به دم افزونتر گشته و در لذت روحانی آن غوطهورند. چنین خوفی با کریمهی
سورهی یونس که فرمود:"بدانید که بر دوستان خداوند ترسی نیست و اندوهی ندارند"
منافات ندارد.
از این رو خطاب به مولای بزرگوارمان
آقا امام زمان (علیهالسلام) عرض میکنیم: سلام بر تو ای پاک نهاد هراسان و خائف از جلال و جبروت حضرت حق.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «هراسان خطاب کردن امام زمان در دعای ندبه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۴.