نمونههایی از بدا در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن،
ایمان.
پرسش: چند نمونه از
بدا در قرآن را ذکر کنید؟
قرآن کریم، برخی از موارد مهمّی را که در آنها بَدا رُخ داده است، ذکر میکند. از جمله این موارد، بَدا در عذاب قوم یونس (علیهالسّلام) است:
«فَلَوْلَا کَانَتْ قَرْیَةٌ ءَامَنَتْ فَنَفَعَهَا اِیمَانُهَا اِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا ءَامَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ مَتَّعْنَاهُمْ اِلَی حِینٍ؛
چرا هیچ شهری نبود که
[
اهل آن
]
ایمان بیاورد و ایمانش به حالش سود ببخشد، مگر
قوم یونس که وقتی
[
در آخرین لحظه
]
ایمان آوردند، عذاب رسوایی را در زندگی دنیا، از آنان برطرف کردیم و تا چندی، آنان را برخوردار ساختیم؟»
امام باقر (علیهالسلام)، چگونگی این بَدا را اینگونه نقل میکند:
«انَّ یونُسَ لَمّا آذاهُ قَومُهُ دَعَا اللّهَ عَلَیهِم، فَاَصبَحوا اوَّلَ یَومٍ وَ وُجوهُهُم مُصفَرَّةٌ وَ اصبَحُوا الیَومَ الثّانِیَ وَ وُجوهُهُم سودٌ قالَ: وَ کانَ اللّهُ واعَدَهُم ان یَاتِیَهُمُ العَذابُ، فَاَتاهُمُ العَذابُ حَتّی نالوهُ بِرِماحِهِم؛ فَفَرَّقوا بَینَ النِّساءِ وَ اولادِهِنَّ، وَ البَقَرِ وَ اولادِها، وَ لَبِسُوا المُسوحَ وَ الصّوفَ، وَ وَضَعُوا الحِبالَ فی اعناقِهِم، وَ الرَّمادَ عَلی رُؤوسِهِم، وَ ضَجُّوا ضَجَّةً واحِدَةً الی رَبِّهِم؛ وَ قالوا: آمَنّا بِاِلهِ یونُسَ؛ قالَ: فَصَرَفَ اللّهُ عَنهُمُ العَذابَ؛
همانا یونس، آنگاه که قومش او را اذیّت نمودند، آنان را
نفرین کرد. پس در
روز نخست، در حالی که صبح کردند که صورتهایشان، زرد بود و در روز دوم، در حالی صبح کردند که صورتهایشان، سیاه بود.
خداوند، به آنان وعده داده بود که بر آنان، عذاب میآید. پس عذاب آمد تا جایی که به نزدیکیشان رسید. آنگاه، آنان بین زنان و فرزندان آنها و ماده گاوها و بچّههای آنها، جداییانداختند و لباسهای مویین و پشمین به تن کردند و به گردنهای خود، طناب آویختند و بر سرِ خویش، خاکستر ریختند و به پیشگاه پروردگارشان، زاری کردند و گفتند: «به معبودِ یونس، ایمان آوردیم». پس خداوند، عذاب را از آنان، گردانْد.»
مورد دیگر، بَدا در وعده خداوند با
حضرت موسی (علیهالسّلام) است:
«وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَ اَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ اَرْبَعِینَ لَیْلِةً وَ قَالَ مُوسَی لاَِخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَاَصْلِحْ وَ لَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛
و با موسی، سی
شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر، کامل کردیم، پس میعاد پروردگارش، چهل شب کامل شد. و موسی
[
هنگام رفتن به [[کوه طور]]] به برادرش
هارون گفت: «در میان قوم من، جانشینم باش و
[
کارِ آنان را
]
اصلاح کن و از راه فسادگران، پیروی مکن».
امام باقر (علیهالسلام)، در تفسیر این آیه میفرماید:
کانَ فِی العِلمِ وَ التَّقدیرِ ثَلاثینَ لَیلَةً، ثُمَّ بَدا للّهِِ فَزادَ عَشرا، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ لِلاَوَّلِ وَ الآخِرِ اربَعینَ لَیلَةً؛
[
قرار موسی (علیهالسّلام) با خدا
]
در علم و تقدیر
[
الهی
]
، سی شب بود. سپس برای خدا، بَدا حاصل شد و ده
[
شب
]
افزود، پس میعاد پروردگارش از ابتدا تا انتها،
[
رویِ هم
]
چهل شب شد.
مورد دیگر، بَدا درباره وارد شدن قوم موسی (علیهالسّلام) به سرزمین مقدّس است:
«یَا قَوْمِ ادْخُلُواْ الْاَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرْتَدُّواْ عَلَی اَدْبَارِکُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِینَ؛
ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر داشته است، در آیید و به عقب، باز نگردید که زیانکار خواهید شد.»
امام صادق (علیهالسلام)، در تفسیر این
آیه میفرماید:
«کَتَبَها لَهُم ثُمَّ مَحاها، ثُمَّ کَتَبَها لِاَبنائِهِم فَدَخَلوها، وَ اللّهُ یَمحو ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الکِتابِ؛
آن را برایشان نوشت، سپس محوش کرد. آنگاه، آن را برای فرزندانشان نوشت و آنان به آن سرزمین درآمدند. و خداوند، آنچه را بخواهد، محو و یا اثبات میکند؛ و اصل کتاب، نزد اوست.»
و نیز میفرماید:
«کانَ فی عِلمِهِ انَّهُم سَیَعصونَ وَ یَتیهونَ اربَعینَ سَنَةً، ثُمَّ یَدخُلونَها بَعدَ تَحریمِهِ ایّاها عَلَیهِم؛
در
علم خدا چنین بود که آنان، نافرمانی میکنند و چهل سال، سرگردان میشوند و آنگاه، پس از آن که آن را برایشان
حرام کرد، در آن وارد میشوند.»
امام صادق (علیهالسلام)، در این دو حدیث، تصریح مینماید که بَدا، در کتابِ حاویِ تقدیرات بوده است، نه در
علم ذاتی خدا؛ چرا که هم تقدیر قبلی، و هم گناه بنی اسرائیل و هم تغییر در تقدیر قبلی و اثبات تقدیر جدید، همگی در
علم ذاتی و
اَزَلی خدا بودهاند.
مورد دیگر بَدا، بَدا در
ذبح اسماعیل (علیهالسّلام) است.
سایت حدیثنت، برگرفته از مقاله «نمونههایی از بدا در قرآن» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۲/۱۳.