• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نسناس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خلقت آدم(علیه السلام)، نسناس.
پرسش:نسناس چگونه موجودی است؟
پاسخ :در باره چیستی و ماهیت «نسناس» دیدگاه های مختلفی بیان شده است:



نسناس حیوان و موجودی موهوم است که آن را به شکل انسان تصور مى‌ کنند، و در زبان متداول به معناى نوعى میمون است.
[۱] بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، مترجم: مهیار، رضا، ص ۹۱۲، واژه «النَّسْنَاس»، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.



مخلوقاتی که از جهتی شبیه به انسان بودند و از جهت دیگری با آن فرق داشتند، و از نسل بنی آدم نبوده اند. لذا براساس برخی روایات و دیدگاه برخی از مفسّران، پیش از آفرینش آدم (علیه السلام)، موجوداتی به نام «نسناس» در زمین زندگی می کرده اند که بسیار مرتکب فساد و قتل و خونریزی می شده اند. به همین جهت، پس از آنکه خداوند فرمود: «من در روى زمین، جانشینى -نماینده‌ اى‌- قرار خواهم داد»، فرشتگان گفتند: «پروردگارا! آیا کسى را در آن قرار مى‌ دهى که فساد و خونریزى کند؟!». بنابراین، پرونده سوء پیشینه این مخلوقات، سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به انسان شد، و او را به نسناس قیاس کردند.
[۵] ر.ک: بلاغى نجفى، محمد جواد، آلاء الرحمن فى تفسیر القرآن، تحقیق: واحد تحقیقات اسلامى، ج ۱، ص ۸۳، بنیاد بعثت‌، چاپ اول، قم، ۱۴۲۰ ق.

گفتنی است که در برخی از روایات درباره نسل پیش از آفرینش آدم (علیه السلام)، نام «نسناس» ذکر شده و در برخی دیگر فقط به این گروه از موجودات پیش از خلقت آدم (علیه السلام) به صورت کلّی و بدون نام خاصّی اشاره شده است. در این جا، به دو روایت اکتفا می شود:
حضرت امام علی (علیه السلام) فرمود: «همانا -هنگامی که- خداى تبارک و تعالى دوست داشت تا موجودى را با قدرت بیکرانش بیافریند، در زمانى بود که از آفرینش جنّ و نسناس هفت هزار سال گذشته بود». این حدیث، زمان آفرینش گروهی از موجودات به نام «نسناس» را پیش از آفرینش آدمیان معرفى مى ‌نماید.

امام محمد باقر (علیه السلام) در پاسخ به پرسش جابر بن یزید جعفی در این زمینه فرمودند: «گویا تو گمان می ‌کنی خداوند تنها این عالم را آفریده است و گمان می ‌کنی خداوند غیر از شما بشر دیگری نیافریده است. به خدا سوگند خداوند هزار هزار عالم آفریده است و هزار هزار آدم و تو در آخرین این عالم و از آخرین این آدم‌ ها هستی». ، در این حدیث، فقط اشاره به موجوداتی پیش از انسان هایی از نسل حضرت آدم (علیه السلام) اشاره شده و نامی از نسناس نیامده است.


با استناد به حدیثی، نسناس، نوعى از انسان ها و از نسل بنی آدم بودند که به جهت مسخ دارای یک دست و یک پا بوده و مانند حیوانات می چریدند .
[۱۳] حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۹، ص ۱۱، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
طبق این معنا، می توان گفت که، مصداقی از نسناس، در قوم عاد وجود داشتند و منافاتی با موجودات پیش از خلقت حضرت آدم (علیه السلام) ندارد؛ چرا که بنابر برخی از روایات، گروهی از انسان ها به دلیل انجام گناهان زیاد و تقویت جنبه های حیوانی و دوری از جنبه های ملکوتی، از مصادیق نسناس و آیه «إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا»، دانسته شده اند.
[۱۶] محقق سبزوارى، هادی المضلین، ص ۲۵۶ و ۲۵۷، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
[۱۷] طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۸۸، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.




۱. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، مترجم: مهیار، رضا، ص ۹۱۲، واژه «النَّسْنَاس»، انتشارات اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
۲. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۷، ص ۲۰۰، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ ق.    
۳. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۳۰۶.    
۴. سوره بقره/۲، آیه۳۰.    
۵. ر.ک: بلاغى نجفى، محمد جواد، آلاء الرحمن فى تفسیر القرآن، تحقیق: واحد تحقیقات اسلامى، ج ۱، ص ۸۳، بنیاد بعثت‌، چاپ اول، قم، ۱۴۲۰ ق.
۶. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۱۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۷. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی، ج ۱، ص ۱۰۶، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، ۱۴۱۵ ق.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۷۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۹. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۰۴، نشر کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.    
۱۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۶۵۲، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.    
۱۱. حدیث این گونه است:« دسته‌ ای از قوم عاد که در اثر مخالفت با پیامبر خود، خداوند آنها را مسخ نموده و به صورت نسناس در آورد که هر کدام از آنها دارای یک دست و یک پا بودند و از یک طرف بدن مانند پرنده چنگ به زمین می زدند و مانند چهار پایان می چریدند»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۹۶، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۲. مجمع البحرین، ج ۴، ص ۳۰۶.    
۱۳. حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۹، ص ۱۱، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۱۴. سوره فرقان/۲۵، آیه۴۴:«آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراه ترند».    
۱۵. ر.ک:الاصول من الکلینی، محمد بن یعقوب، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۸، ص ۲۴۴ و ۲۴۵، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۶. محقق سبزوارى، هادی المضلین، ص ۲۵۶ و ۲۵۷، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
۱۷. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۸۸، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : آفرینش انسان | انسان شناسی




جعبه ابزار