نحوه تدریس دروس دینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نحوه تدریس، درس دینی.
پرسش: چگونه درس دینی را تدریس کنیم که احساس
خستگی نکنند و چه عواملی باعث می شود این درس خسته کننده شود؟
پاسخ: عوامل بسیاری در این زمینه نقش دارند که به عنوان نمونه به مواردی میتوان اشاره نمود.
اصول و آموزههای دینی بیشتر جنبه انتزاعی دارند، که
یادگیری شایسته و مناسب آن رشد شناختی بیشتر و برتری را میطلبد،
اما دیده میشود پیش از آنکه ذهنیت کودکان آماده دریافت این مفاهیم و دروس باشند، به آنها عرضه میشود، لذا مناسب است که در
برنامهریزی و
شیوه تدریس ، به ویژگیهای سنی کودکان و دانشآموزان توجه جدّی شود.
علاوه بر آنکه ویژگیهای سنّی و شناختی دانشآموزان مورد توجه واقع نمیشود، درس دینی که به دانشآموزان ارایه میشود، از حجم انبوهی برخوردار است، به گونهای که درک و فهم آن در زمان کوتاه اختصاص یافته در برنامههای درسی دشوار میباشد.
یکی از عوامل اصلی آنکه دانشآموزان درس دینی را خسته کننده و مشکلآفرین میدانند، عدم آشنایی آنان با این موضوعات و اهتمام اندک
خانوادهها به
تربیت دینی فرزندان است.
اگر والدین از سنین پایین فرزندانشان را با مفاهیم و آموزههای دینی آشنا کنند و آموزش موضوعات دینی را در قالب
تربیت دینی ارایه کنند، کودکان بهصورت طبیعی با این مفاهیم و موضوعات آشنا میشوند و در مدرسه احساس خستگی نمیکنند.
آموزش درس دینی شیوه و سبک خاصی را میطلبد که میبایست مربیان و معلمان علاوه بر آشنایی با اصول و مبانی رشد و یادگیری، از مهارتهای لازم برخوردار باشند اما شواهد نشان میدهد که عمده آموزگاران و معلمان درس دینی از آموزشهای علمی و شغلی کافی که آنان را برای انجام صحیح و شایسته تدریس موضوعات دینی مهیّا سازد، برخوردار نیستند. تعداد اندکی از آنان در
علوم تربیتی و
روانشناسی تحصیل کردهاند و شاید اغلب معلمان و مربیان خود با مسایل و موضوعات دینی بهصورت مطلوب آشنایی ندارند، از اینرو درس دینی برای آنان درسی خواهد بود که بهصورت سطحی ارایه میشود و تنها به حفظ و
تلقین اکتفا میکند، بیآنکه به درک صحیح یا فراگیری کامل، توجهی داشته باشند.
بسنده کردن به حفظ،
تلاوت و بیان ساده و سطحی موضوعات درس دینی بیآنکه حکمت و فایده موضوعات دینی در حدّ قابل فهم دانشآموزان، ارایه شود، از دیگر مشکلات و عوامل اصلی بیعلاقه شدن و احساس خستگی دانشآموزان از درس دینی است. بیان موضوعات و
احکام دینی بدون توجه به حکمتها و ابعاد تربیتی آن، باعث خستگی و کاهش علاقه دانشآموزان به این درس میشود، زیرا دانشآموزان برداشتشان از درس دینی یک سری مفاهیم خشک و بیروحی است که هیچ اثر و نتیجهای در زندگی واقعی آنها ندارد. لذا نگرش و نحوه برخوردشان با درس دینی تا حدودی منفی است.
یکی دیگر از عواملی که باعث شده درس دینی خسته کننده باشد و دانشآموزان علاقه چندانی از خود نشان ندهند، ماهیت و محتوای درس دینی است که تشکیل یافته از یک سری مفاهیم و موضوعات انتزاعی و ذهنی میباشد، موضوعاتی که در دروس دینی مطرح میشود، کمتر با موضوعات ملموس و محسوس که دانشآموزان با آنها سر و کار دارند، در ارتباط است، لذا فهم و درک آنها برای دانشآموزان که از نظر رشد شناختی به مرحله درک مسایل انتزاعی و رشد عملیات عینی نرسیدهاند، بسیار مشکل میباشد.
بخش دوم سوال به این مربوط میشود که: با وجود تمامی این مشکلات چگونه باید برخورد کرد؟ آیا برنامههای متنوع و جذّاب جنبی مفید نمیباشد؟
برنامههای متنوع و جذّاب جنبی گرچه میتواند مفید باشد اما به طور کلی مشکل آموزش درس دینی را حل نمیکند و شاید هم در پارهای موارد نتیجه منفی به دنبال داشته باشد و آن اینکه اگر در کنار درس دینی زمینه و امکانات تفریحی برای دانشآموزان فراهم شود بگونهای که جذّابیت آنها بیش از درس دینی باشد، دانشآموزان، بیشتر به سوی آنها علاقه پیدا میکنند و کمتر به درس دینی اهمیت میدهند، بنابراین باید به دنبال راه حلهایی بود که به جای پرداختن به مسایل حاشیهای مشکل اصلی یعنی مشکل در روش تدریس، محتوای متون درس دینی و... را حلّ نمود، عمدهترین راه حلهای مشکل یاد شده عبارتند از:
دانشکدهها و مراکز
تعلیم و تربیت به
تربیت معلمان و مربیان دلسوز و علاقمند به مسایل دینی اقدام نموده، از این پس سعی شود که تدریس موضوعات دینی به افراد با تجربه و کار آزموده واگذار شود. برخوردار بودن از
هنر جذب دانشآموزان و...
بازنگری و اصلاح محتوایی متون درس دینی.
با توجه به مشکلات یاد شده، ضروری به نظر میرسد که محتوای متون درس دینی به سبک روان، قابل فهم و متناسب با ویژگیهای سنّی دانشآموزان تهیه شود؛ و اساساً از گنجانیدن و طرح مفاهیم عمیق و انتزاعی دینی برای دانشآموزان سالهای اول و... جداً خودداری شود.
طرح موضوعات دینی در قالب مثالهای جذّاب و با زبان ساده، در درک دانشآموزان از درس دینی و ایجاد
انگیزه در آنها میتواند بسیار مفید و راهگشا باشد.
الگو و محیط، اثر مستقیمی در شکلگیری
شخصیت دینی فرد دارد، اگر کودک در خانه و خانوادهای رشد یابد که زندگی ناب
اسلامی دارد و به تربیت دینی فرزندان اهتمام میورزند، کودکان به مرور زمان با مفاهیم و موضوعات دینی آشنایی پیدا نموده و به
دین علاقمند میشوند، و هنگامی که به مدرسه میروند نیز به درس دینی از خود علاقه نشان خواهند داد.
ارایه درس دینی به صورت غیر مستقیم
برخی صاحبنظران و کارشناسان مسایل روانشناسی و تربیتی راه حل اصلی را در این میدانند که درس دینی باید به صورت غیر مستقیم ارایه شود. یعنی به جای آنکه کتاب مستقلی و درس خاصی به موضوعات دینی اختصاص داده شود، موضوعات دینی در لابه لای کتابهای دیگر و در قالب مثالهایی متناسب با آن دروس ارایه شود. استدلال این صاحبنظران بر این است که:
۱. استفاده از روش غیر مستقیم بسیار مفید و موثرتر از روش مستقیم است لذا، جذابیت دروس دیگر و علاقمندی دانشآموزان به آنها، باعث میشود که موضوعات دینی را نیز به صورت غیر مستقیم، بیاموزند.
۲. دین و موضوعات دینی با تمام ابعاد زندگی انسان آمیخته است، لذا محدود کردن درس دینی را به کتاب خاص و زمان ویژه، باعث جدایی دین از دیگر ابعاد زندگی
انسان میشود، دین مانند هنر و... نیست که مربوط به بخشی از زندگی انسان باشد و لذا در قالب کتاب خاصی ارایه شود، بلکه دین در همه ابعاد زندگی و همه موضوعات درسی از جمله هنر، ادبیات، علوم و... مطرح است، از اینرو آموزش درس دینی نیز باید در ضمن دروس دیگر انجام شود.
موضوعات دینی به یک سری مباحث اعتقادی خلاصه نمیشود بلکه تمام گستره زندگی انسان و مسایل آن را در برمیگیرد، یکی از عوامل اصلی اینکه برخی نگرش منفی نسبت به دین و مسایل دینی دارند، ناآشنایی آنها با گستره مسایل دینی و نقش آن در زندگی است، باید موضوعات دینی در قالب مسایل ضروری زندگی و با استفاده از هنر و ادبیات در سنین مختلف برای دانشآموزان ارایه شود.
• ناصر باهنر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸.
• جان اچ خلاول، رشد شناختی، ترجمه:فرهاد ماهر، رشد، چاپ اول، ۱۳۷۷.
• عبدالعظیم کریمی، مراحل شکلگیری اخلاق در کودک، تربیت، چاپ دوم، ۱۳۷۶.
• عبدالعظیم کریمی، رویکرد نمادین به تربیت دینی، انتشارات قدیانی، چاپ دوم، ۱۳۷۸.
سایت اندیشه قم.