نبود خورشید در بهشت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بهشت،
خورشید،
آیه.
پرسش: بر اساس آیه «لا یرون فیها شمساً و لا زمهریراً» در بهشت، خورشیدی وجود ندارد، پس چرا در برخی آیات از نعمتی به نام سایه یاد شده است؟!
پاسخ اجمالی: آیه فقط در صدد بیان معتدل و ملایم بودن هوای بهشت است که گویا از خورشید خبری نیست، یا بهشتیان به جهت هوای معتدل و ملایم، وجود خورشید را احساس نمیکنند. همچنین ممکن است منبع نور بسیار زیباتر از خورشیدی که اکنون در
دنیا میبینیم در بهشت وجود داشته باشد و بهشتیان بتوانند گاه مستقیماً در زیر آن نور زیبا و بدون حرارت بنشینند و گاه در زیر شاخساری آرام گرفته و محیط را تغییر دهند.
«مُتَّکِئینَ فیها عَلَی الْاَرائِکِ لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً وَ لا زَمْهَریرا؛
بهشتیان در آنجا بر تختها تکیه زده، نه هیچ آفتابی میبینند و نه سرمایی»
در این آیه، خدای متعال در بیان یکی از ویژگیهای بهشت میفرماید که بهشتیان در آنجا خورشیدی را نمیبینند، در حالیکه آیات دیگری به وجود سایه در بهشت تصریح دارند:
«وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها؛
و سایههای درختانش بر سرشان افتاده.»
«وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً؛
و در سایهای داخلشان میکنیم که گسترده و دائمی است.»
حال چگونه است که در بهشت با آنکه خورشیدی وجود ندارد، و لازمه وجود سایه، وجود خورشید است، از سایه به عنوان نعمتی بهشتی یاد شده است؟!
در پاسخ به این پرسش، مفسران پاسخهایی را مطرح کردهاند که بهطور خلاصه، اشارهای به برخی از آنها خواهیم داشت:
معنای آیه «لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً وَ لا زَمْهَریرا» این نیست که خورشیدی در بهشت نیست، بلکه منظور آن است که با وجود سایههای گسترده درختان بهشتی، گرمای سوزان و تابش ناراحتکننده خورشید وجود ندارد و «شمس»
کنایه از حرارت و گرمای آزاردهنده و «زمهریر» کنایه از سرمای شدید میباشد.
به عبارتی آیه به صورت کنایی تنها در صدد بیان معتدل و ملایم بودن هوای بهشت است که گویا از خورشید خبری نیست، و معنای «لا یَرَوْن» (نمیبینند) آن نیست که خورشیدی وجود ندارد، بلکه یا بهشتیان به جهت هوای معتدل و ملایم، وجود خورشید را احساس نمیکنند، و یا به جهت پوشیده بودن بهشت از درختان، در حقیقت آنها مستقیماً خورشید را با چشم نمیبینند، بلکه تنها از نور و هوای ملایمی که ایجاد کرده بهرهمند میشود.
البته با توجه به وسعتی که در مورد بهشت گزارش شده است، خورشید فعلی ما نمیتواند تمام آنرا پوشش دهد و ممکن است منبع نور بسیار زیباتر از خورشیدی که اکنون در دنیا میبینیم در بهشت وجود داشته باشد و بهشتیان بتوانند گاه مستقیماً در زیر آن نور زیبا و بدون حرارت بوده و گاه در زیر شاخساری آرام گرفته و محیط را تغییر دهند و میدانیم که همین تغییر محیط با توجه به تنوعطلبی انسان نیز میتواند لذّتبخش و شادیآفرین باشد، از اینرو میبینیم که در برخی بوستانها با نورپردازیهای ویژه، محیطی را به وجود میآورند که شبهنگام نیز در آنجا میتوان در سایه درختی آرمید.
از طرفی میدانیم که با برپایی
قیامت، خورشید دنیا از بین میرود؛ به دلیل آیهای که میفرماید: «اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت؛
آنگاه که خورشید خاموش و بیحرارت گردد.» لذا در بهشت این خورشید به جهت خاموش شدن دیگر وجود ندارد و نه بهشتیان آنرا خواهند دید و نه دوزخیان و از این لحاظ، تفاوتی میان آنان نیست.
پس این برداشت بیشتر تایید میشود که مراد از «شمس» در آیه مورد پرسش، گرمای سوزان است که در بهشت از آن خبری نیست و نه جسمی نورانی که بتوان سایهای را نیز ایجاد کند!
بنابر این، معنای آیه آن خواهد بود که بهشت خودش ذاتاً نور است و احتیاج به نور خورشید و ماه ندارد و قابل گفتن است که برخی مفسران، «زمهریر» در این آیه را به
ماه تفسیر کردهاند، چنانکه در شعر شاعر آمده است: «و لیلة ظلامها قد اعتکر/ قطعتها و الزمهریر ما زهر؛
و در شبی که تاریکیاش مانع دیدن میشد، به راه افتادم در حالیکه ماه هم نمیتابید.»
در راستای آنچه گفته شد، از
ابنعباس نقل شده است اهل بهشت در بهشت روشنایی میبینند مانند روشنایی آفتاب، پس میگویند کهای پروردگار ما! در قرآن فرمودهای که «لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِیراً»، پس این نور چه چیز است؟
جبرئیل (علیهالسّلام) از سوی پروردگار نازل میشود و میگوید که این نور آفتاب نیست، بلکه این نوری است که از خندیدن
علی (علیهالسّلام) با
فاطمه (سلاماللهعلیهم) ظاهر شده و اثر تبسم ایشان است که نور آن بهشت و بهشتیان را فرا گرفته است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نبود خورشید در بهشت» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۰/۱۰.