• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منظور از فساد بعد از اصلاح در آیه ۵۶ سوره اعراف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن کریم، فساد، اصلاح، سوره اعراف.

پرسش: در قرآن کریم آمده است: «و لا تُفْسِدُواْ فِی الاَرْضِ بَعْدَ اِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفًا وَ طَمَعًا اِنَّ رَحْمَتَ الله قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» ؛ منظور از فساد بعد از اصلاح در آیه ۵۶ سوره اعراف چیست؟ «رحمت» در عربی مؤنث است، بنابراین کلمه «قَرِیبٌ» باید شکل مؤنث داشته باشد؛ یعنی «قریبة»، اما در این آیه شریفه چنین نیست؟

پاسخ اجمالی: برخی مفسران در مورد معنای فساد و اصلاح معتقدند که مصالح دین و دنیا منحصر در پنج چیز است: نفوس، عقول، اموال، انساب، و ادیان و منظور از «لا تفسدوا» نهی از افساد بع از اصلاح همه این موارد است و منظور از اصلاح این باشد که خلقت زمین بر اساس منافع انسان و موافق با مصالح آنها است. نیز احتمال دارد اصلاح زمین به ارسال رسل و انزال کتب باشد.
برای مذکّر آوردن «قریب» نیز چند وجه بیان شده است: این کلمه را مذکّر آورده، تا میان «قریب» که از «قرابة» است و «قریب» که از «قرب» است، فرق باشد. یا اینکه «رحمت» و «عفو» و «غفران» یک معنا دارند، بنابراین «رحمت» مؤنث حقیقی نیست؛ لذا مذکر و مؤنث در او یکسان است و...



خدای متعال پس از آن‌که در آیات پیشین تاکید بر حاکمیت و ربوبیت خداوند بر انسان و جهان داشته، و از مردم می‌خواهد که پروردگار خود را از روی تضرع و زاری و به صورت پنهانی بخوانند، در این آیه از مردم می‌خواهد که از فساد و تباهی در روی زمین، بعد از اصلاحی که صورت گرفته بپرهیزند: «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْاَرْضِ بَعْدَ اِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً اِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ؛ و در زمین از پس اصلاح آن، فساد مکنید، خدا را با بیم و امید بخوانید که رحمت خدا به نکوکاران نزدیک است.»
اکنون این پرسش مطرح می‌شود که منظور از فساد و اصلاح در زمین چیست؟
برخی از مفسران قرآن در این زمینه معتقدند: مصالح دین و دنیا منحصر در پنج چیز است: نفوس، عقول، اموال، انساب، و ادیان و منظور از «لا تفسدوا» نهی از افساد همه اینها است؛ یعنی به وسیله قتل و قطع اعضاء، نفوس را از بین نبرید؛ از طریق غصب و سرقت و تدلیس و خدعه و اکل مال به باطل نخورید؛ از راه القای شک و شبهه، کفر و بدعت، دین را منحرف نسازید؛ از طریق زنا، لواط و قذف، نسبت‌ها را مخدوش نکنید؛ و با شرب مسکرات؛ مانند مشروبات الکلی، مواد مخدر و... عقل‌هایتان را زایل نکنید و خلاصه، با داخل کردن مفاسد در چیزهای خوب، طاعات، عبادات و معاملات، عالم و آدم و اهل زمین را خراب نکنید.


احتمال دارد منظور از اصلاح این باشد که خلقت زمین بر اساس منافع انسان و موافق با مصالح آنها است. نیز احتمال دارد اصلاح زمین به ارسال رسل و انزال کتب باشد؛ یعنی زمانی که خدای متعال مصالح زمین را با ارسال رسل و انزال کتب و تفصیل شرایع اصلاح نمود، پس شما اطاعت نمایید و اقدام به تکذیب پیامبران و انکار کتاب‌های آسمانی و سرپیچی از دستورات دین ننمایید؛ زیرا این‌کار باعث هرج مرج و اخلال نظام شده و چنین چیزی از نظر عقل پذیرفته نیست.
بنابر‌این، فساد تمام ناهنجاری‌هایی را که در زندگی فردی و اجتماعی، به دست بشر رخ می‌دهد، شامل می‌شود؛ اعم از تخریب عقل، عقاید، اخلاق، اقتصاد، تجارت و هر آنچه را که مربوط به زندگی مادی و معنوی، فردی و اجتماعی است و اصلاح نیز چنین است؛ یعنی تمام اموری که به زندگی مادی و معنوی، فردی و اجتماعی بشر مربوط می‌شود؛ از فرستادن دین، ارسال رسل، اکمال دین با فرستادن پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که رحمة للعالمین است؛ نعمت‌های مادی جهان، از دریاها و اقیانوس‌ها، جنگل‌ها و مراتع، سرزمین‌های پهناور، معدن‌ها و... که خدای متعال آنها را به بهترین نحو و بر اساس نظام احسن خلق نموده و در اختیار بشر قرار داده است.
البته، مفسران احتمالات دیگری را نیز مطرح کرده‌اند که به نظر می‌رسد، از باب مصداق باشد و تحت این نظری که بیان شد می‌گنجد؛ مانند این‌که:
• منظور از «فساد» گناه است؛ زیرا گناه و معصیت موجب می‌شود خداوند باران رحمتش را قطع کند، و قطع باران باعث قحطی می‌شود، بعد از آبادی سرزمین.
• مراد از «اصلاح» اسلام است؛ یعنی با بدعت‌ها و کفریات، اهل زمین که به سبب دین اسلام و ایمان اصلاح شده‌اند، را به باطل و کفر برنگردانید. به همین معنا اشاره شده است آن‌جا که امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «انّ الارض کانت فاسدة فاصلحها اللّه بنبیّه». در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است: «اصلحها برسول الله و امیرالمؤمنین فافسدوها حین ترکوا امیرالمؤمنین و ذریته»؛ خداوند زمین را با فرستادن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) اصلاح کرد، اما مردم با کنار گذاشتن علی و فرزندانش (علیهم‌السّلام) آن‌را به فساد و تباهی کشیدند!
• زمین را فاسد نکنید به سبب ظلم و ستم و تجاوز، بعد از آن‌که به عدل و انصاف اصلاح شده است.
• اصلاح اهل زمین را مبدل به فساد نکنید، به وسیله شر، کفر، نفاق، فسق و دعوت به باطل، بعد از بعث رسل، انزال کتب و شرایع و احکام.
[۹] حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج۴، ص۹۲، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.



«وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»؛ و بخوانید خدا را در حالی‌که ترسان و امیدوار باشید.
مفسران در تفسیر این جمله از آیه نیز وجوهی را بیان کرده‌اند:
• بخوانید حق تعالی را در حال ترس از عدل، و امیدوار به فضل او.
• ترسناک از جهنم و امیدوار به بهشت.
• در حال خوف از رد اعمال و امیدوار به اجابت.
• ترسناک از ریا و امیدوار به قبول.
[۱۰] حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج‌۴، ص۹۳.

«اِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ»؛ یعنی انعام و احسان الهی به نیکوکاران در دنیا نزدیک است، به سبب اجابت دعاهای مخلصانه ایشان، و در آخرت به رسیدن ثواب آن.
گفتنی است آیه شریفه دلالت بر این دارد که بنده باید در طاعت و عبادت بین بیم و امید باشد.


برای مذکّر آوردن «قریب» در آیه شریفه نیز چند وجه بیان شده است:
• این کلمه را مذکّر آورده، تا میان «قریب» که از «قرابة» است و «قریب» که از «قرب» است، فرق باشد.
• «رحمت» و «عفو» و «غفران» یک معنا دارند، بنابراین «رحمت» مؤنث حقیقی نیست؛ لذا مذکر و مؤنث در او یکسان است.
• نیز گفته شده است؛ همان‌طور که طالق و حائض بر نسبت دلالت دارند و مذکر ندارند، همچنین کلمه «رحمت» نیز بر نسبت دلالت دارد و دلالت بر تانیث ندارد.
• «قریب» صفت برای «امر» ی است که محذوف است؛ یعنی «امر قریب» و...
در کتاب‌های مرتبط با ادبیات قرآنی، حدود پانزده وجه برای مذکر آوردن «قریب» بیان شده است.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۵۶.    
۲. اعراف/سوره۷، آیه۵۶.    
۳. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۱۴، ص۲۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۴. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۱۴، ص۲۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۵. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج‌۸، ص۱۷۸، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا.    
۶. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج‌۲، ص۱۹.    
۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۱، ص۲۳۶، تحقیق، موسوی جزایری، سید طیب، قم، دار الکتاب، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.    
۸. ‌ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۲، ص۱۳۰، تحقیق، المهدی‌، عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۹. حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج۴، ص۹۲، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
۱۰. حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج‌۴، ص۹۳.
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص۶۶۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۱۲. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۱۴، ص۲۸۶.    
۱۳. نحاس، احمد بن محمد، اعراب القرآن، ج‌۲، ص۵۸، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.    
۱۴. ر.ک:قاسمی، محمد، محاسن التاویل، ج۵، ص۱۰۵، تحقیق، عیون السود، محمد باسل، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «منظور از فساد بعد از اصلاح در آیه ۵۶ سوره اعراف»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۴/۹.    






جعبه ابزار