• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مصادر احکام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: من لا یحضر الفقیه، مصادر احکام، حدیث.
پرسش: آیا کتابی که مصادر احکام وارده در من لا یحضر الفقیه و روایات مربوط به آن احکام را نوشته باشد و صحیح بودن حدیث را بررسی کرده باشد، وجود دارد؟

پاسخ:





۱.۱ - اول

کتاب من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، کتابی به سبک توضیح المسائل و احکام نیست؛ بلکه کتابی حدیثی است که اغلب احادیث آن در موضوع فقه است، بنابراین الفاظ این کتاب عین روایات است.

۱.۲ - دوم

از طرفی همان‌طور که می‌دانیم، کتاب «الفقیه» از کتاب‌های چهارگانه حدیثی است و این چهار کتاب (کافی، الفقیه، تهذیب و استبصار ) کتاب مرجع در حدیث‌اند.

۱.۳ - سوم

به عبارت دیگر، با توجه به استفاده شیخ صدوق از کتاب‌های معتبر برای تدوین کتاب الفقیه و از بین رفتن تعداد زیادی از منابع اولیه که شیخ صدوق از آنها استفاده کرده است و مرجع بودن این کتاب در حدیث، محققان به دنبال مستندسازی احادیث آن نیستند.
بله! می‌توان گفت تعداد قابل توجهی از احادیث شیخ صدوق، قبلاً در کتاب کافی و سپس در کتاب تهذیب و استبصار شیخ طوسی وارد شده است.



اشکال ابتدایی که بر کتاب الفقیه وارد می‌شود، مرسل بودن روایاتش است و شاید به همین خاطر است که مصادر احکام آن جست‌وجو می‌شود؟
در این کتاب شیخ صدوق سلسله سند را قطع کرده و مستقیماً از امام ـ علیه‌السلام ـ یا با واسطه یک یا چند راوی نقل می‌کند.
اما در آخر کتاب «الفقیه»، ایشان با بیان مشیخه خود به نوعی سند‌ش را تا روایات ذکر کرده است. پس مشیخه شیخ صدوق برای خروج احادیث از ارسال و مستند کردن آنهاست.


اما نکته‌ای که در رجوع به مشیخه شیخ صدوق قابل توجه است، آن که طریق شیخ در مشیخه، طریق او به روایات و راوی است نه به کتاب؛ یعنی در کتاب «الفقیه» گفته است: سَأَلَ إِسْمَاعِیلُ‌ بْنُ‌ عِیسَی‌ ـ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه‌السلام، سپس در مشیخه می‌گوید: آنچه را از اسماعیل‌بن عیسی نقل کرده‌ام از طریق د بن موسی‌بن المتوکّل ـ رضی‌اللّه عنه ـ و او از علی بن إبراهیم و او از پدرش و او از إسماعیل‌بن عیسی‌. است. با این‌که می‌دانیم اسماعیل بن عیسی صاحب کتاب نبوده
[۵] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۸۱، مرکز نشر آثار شیعه، قم، ۱۴۱۰ق.
و شیخ خواسته طریق خود را به اسماعیل به‌عنوان یکی از راویان بیان کند.
با دانستن مشیخه شیخ صدوق و بررسی صحت آن تا راوی، می‌توان روایات آن را ارزیابی کرد. علاوه بر این‌که برخی از کتاب‌ها به شرح روایات آن پرداخته‌اند، از جمله می‌توان به کتاب «الحاشیة علی من لا یحضره الفقیه» اثر شیخ بهائی و «روضة المتقین» تألیف علامه محمدتقی مجلسی اشاره کرد.



۱. صدوق، محمد بن علیف، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۷۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق؛ «عنْ جَمِیلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ:الْبَعِیرُ بِالْبَعِیرَیْنِ‌ وَ الدَّابَّةُ بِالدَّابَّتَیْنِ یَداً بِیَدٍ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ».    
۲. کافی، محمد بن یعقوب، ج ۵، ص۱۹۰، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ق؛ «عنْ جَمِیلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ:الْبَعِیرُ بِالْبَعِیرَیْنِ‌ وَ الدَّابَّةُ بِالدَّابَّتَیْنِ یَداً بِیَدٍ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ».    
۳. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج ۷، ص ۱۱۸، تحقیق خرسان، دارالکتب الاسلامیه، تهران،۱۴۷۰ق؛ «عنْ جَمِیلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ:الْبَعِیرُ بِالْبَعِیرَیْنِ‌ وَ الدَّابَّةُ بِالدَّابَّتَیْنِ یَداً بِیَدٍ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ».    
۴. صدوق، محمد بن علیف، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۴۸، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق.    
۵. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۸۱، مرکز نشر آثار شیعه، قم، ۱۴۱۰ق.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : حدیث شناسی | کتب حدیثی شیعه




جعبه ابزار