• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لعن کفار و دوری از رحمت خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: جهنم، لعنت، ضمیر، کفر، سوره بقره.

پرسش: بعد از آنکه در آیه ۱۶۱ سوره بقره به سرنوشت کفار پرداخته شده، در آیه بعدی آمده که «خالِدینَ فیها...». تفسیر مختصری از این دو آیه ارائه کرده و مرجع ضمیر در (فیها) را مشخص نمایید؟

پاسخ اجمالی: اصل در مرجع ضمیر آن است که قبل از ضمیر ذکر شود اما گاهی مرجع ضمیر در لفظ ذکر نشده ولی یک قرینه معنوی وجود دارد که مرجع آن ضمیر را مشخص می‌کند. درباره مرجع ضمیر «ها» در آیه «خالِدینَ فیها» برخی به اصل اوّلی رجوع کرده و مرجع آن‌را لعنتی دانسته‌اند که لفظ آن در آیه قبلی آمده است. برخی دیگر نیز ترجیح داده‌اند که مرجع ضمیر (فیها) را جهنم یا نار (دوزخ یا آتش) بدانند که چنین الفاظی در عبارات قبلی وجود نداشته ولی قرینه معنوی بر آن وجود دارد که از عبارت بعدی «لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ» برداشت می‌شود.
این آیه ۱۶۱ و ۱۶۲ سوره بقره، در بیان سرنوشت کسانی است که بر کتمان حقیقت اصرار ورزیدند و در حال کفر از دنیا رفتند. قرآن کریم در این آیات می‌فرماید: کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود!



اصل در مرجع ضمیر این است که قبل از آن ذکر شود و در تذکیر و تانیث و مفرد و تثنیه و جمع مطابق با مرجعش باشد. اما گاهی مرجع ضمیر در لفظ ذکر نشده ولی یک قرینه معنوی وجود دارد که مرجع آن ضمیر را مشخص می‌کند. درباره مرجع ضمیر «ها» در آیه «خالِدینَ فیها» برخی به اصل اوّلی رجوع کرده و مرجع آن‌را لعنتی دانسته‌اند که لفظ آن در آیه قبلی آمده است. یعنی کافران به صورت جاودانه مشمول لعنت پروردگارند. برخی دیگر نیز ترجیح داده‌اند که مرجع ضمیر (فیها) را جهنم یا نار (دوزخ یا آتش) بدانند که چنین الفاظی در عبارات قبلی وجود نداشته ولی قرینه معنوی بر آن وجود دارد که از عبارت بعدی «لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ» برداشت می‌شود. فایده بلاغی ذکر نکردن مرجع ضمیر و واگذاری آن به فهم مخاطب در آن‌ است که شدت و بزرگی عذاب از آن بیشتر درک می‌شود. برخی مفسران نیز ارجاع همزمان ضمیر به هر دو مرجع آشکار و پنهان را نفی نکرده‌اند؛ چرا که نتیجه هر دو یک چیز است و آن خلود در جهنم و عذاب و لعن الهی که همان دوری از رحمت خداوند است.


این آیه ۱۶۱ و ۱۶۲ سوره بقره، در بیان سرنوشت کسانی است که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند. قرآن کریم در این آیات می‌فرماید: کسانی که کافر شدند، و در حالِ کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! همیشه در آن (لعن و دوری از رحمت پروردگار) باقی می‌مانند، نه در عذاب آنان تخفیف داده می‌شود، و نه مهلتی خواهند داشت.
آنها که بر روی حقیقت پرده کشیدند، دو گروه بودند؛ گروهی از آنان از کرده خود پشیمان شدند و توبه کردند که خدا در آیه پیشین پذیرش توبه آنها را اعلام نمود، ولی گروهی هم بودند که تا آخر عمر به همان حالت عناد و لجاجت و کفر باقی ماندند و بر کفر خود مردند و هرگز از کار زشت خود پشیمان نشدند و بر کتمان حقیقت اصرار ورزیدند. روشن است که همان لعنت و نفرینی که در آیه پیش گفته شد، شامل حال چنین افرادی خواهد بود. در این آیه نیز به همین معنا تاکید می‌کند و چنین افرادی را مستحق لعنت خدا و فرشتگان و مردم می‌داند. آن هم به این صورت که این افراد برای همیشه در این لعنت باقی خواهند ماند و عذابی که خدا به آنها خواهد کرد، هیچ وقت تخفیف نخواهد یافت و به آنها مهلت داده نخواهد شد.
[۱۶] جعفری، یعقوب، کوثر، ج‌۱، ص۴۱۶، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

در معنای جمله «وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ»، برخی معتقدند؛ «ینظرون» از ریشه «نظر» است و منظور نگاه رحمت می‌باشد؛ یعنی مورد رحمت خدای متعال قرار نخواهند گرفت. بعضی نیز گفتند: «ینظرون» از «انظار» به معنای «امهال» است؛ یعنی خداوند به ایشان مهلت ندهند تا توبه کنند و خود را اصلاح نمایند.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۶۱.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۶۲.    
۳. عباس حسن، النحو الوافی، ج۱، ص۲۵۷ - ۲۵۸، دارالمعارف، چاپ پانزدهم.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۶۲.    
۵. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۹۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۵۴، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۹۳، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.    
۸. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۲، ص۳۲، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.    
۹. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۴۲۸، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۶۲.    
۱۱. ر.ک:قمی مشهدی، محمد، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۲، ص۲۰۹، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.    
۱۲. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج۱، ص۲۰۸، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.    
۱۳. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۱، ص۲۶۵، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.    
۱۴. ابوالفتوح رازی، حسین، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج‌۲، ص۲۶۳، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.    
۱۵. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «مراتب لعن».    
۱۶. جعفری، یعقوب، کوثر، ج‌۱، ص۴۱۶، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
۱۷. ابوالفتوح رازی، حسین، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج‌۲، ص۲۶۳، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «لعن کفار و دوری از رحمت خدا »، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۳/۱۱.    






جعبه ابزار