فرار شاه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فرار شاه.
پرسش: لطف کنید دلیل اصلی فرار شاه از ایران را بهطور کامل توضیح دهید؟
پاسخ: تاریخ نشان داده که عواملی از قبیل
ظلم، استبداد، بیعدالتی و اقدامات نادرست حکام از عمدهترین علل سقوط یک حکومت بوده و این امر یک
فرضیه ثابتشده در تمام دورههای تاریخی است. در ایران هم خیلی از سلسلهها و حکومتهای پیش از
حکومت پهلوی بهخاطر ظلمی که بر مردم روامیداشتند، در نهایت دچار انحطاط شده و عاقبتی غیر از سقوط و سرنگونی نداشتند.
در مورد اینکه چرا
شاه فرار کرد، باید یک بررسی کلی از اوضاع ایران بعد از به
قدرت رسیدن
پهلوی دوم و بالاخص بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ارائه داد و همچنین اقدامات شاه را در زمینههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی بررسی کرد؛ اما چون این مختصر اجازه طولانی شدن کلام را نمیدهد، لذا بهطور اختصار به موارد ذکر شده اشاره میشود.
بعد از
کودتای ۲۸ مرداد محمدرضا به خواست
آمریکا و انگلیس دیکتاتور بلامنازع ایران گردید.
محمدرضا هر کاری که انجام میداد، باید منافع دولتهای خارجی (
آمریکا و
انگلیس) را هم مدنظر میداشت تا آنجا که خود را سرسپرده، نوکر و مطیع فرمان آمریکا نشان میداد. و خود را متکی به آن
قدرت میکرد و در مقابل به خواست ملت که استقلال
وطن و آزادی اجتماعی و انسانی و دینی بود، توجهی نمیکرد تا اینکه در ۱۳۴۲
امام(ره) رسماً وارد صحنه میشوند و در برابر زیادهخواهیهای شاه و تظلمخواهی مردم علیه شاه موضعگیری میکنند و در این راستا موجبات بیداری
علما و اندیشمندان و مردم را فراهم میآورند و در مقابل اقدامات ناصحیح و زیانآور شاه عکسالعمل نشان میدهند.
همانطور که اشاره شد،
حکومت پهلوی دوم یک حکومت دیکتاتوری بود که پایههای اقتدار خود را در
بخش نظامی میدید و به تجهیز هرچه بیشتر آن میپرداخت. هزینههای کلانی از بخشهای اقتصادی و رفاهی جامعه میکاست و به این بخش هزینه میکرد و همچنین پستهای حساس اداری را در اختیار این بخش قرار میداد؛ طوریکه وظیفه اصلی این بخش در کنترل سیاسی جامعه و حفظ
سلطنت خلاصه میشد
و این امر موجب نارضایتی بخشهای دیگر جامعه از جمله طبقات پایین جامعه که از نابرابری رنج میبردند، میشد.
علت دیگر نارضایتی مردم و مخالفان، سوء استفاده شاه از قدرت بود؛ طوری که در زمان
محمدرضا شاه،
قانون اساسی بهطور کامل مورد سوء استفاده قرار میگرفت و در عمل از
استقلال قوا خبری نبود و همه تصمیمات مهم بهوسیله او صورت میگرفت و این یعنی استبداد.
یکی از نتایج
استبداد هم این بود که وزرا برای باقی ماندن بر سرکار، همیشه میکوشیدند
وزارتخانه آنها نظر موافق
شاه را جلب کند؛ بنابراین هرگونه که میخواستند در آمار و حقایق دست میبردند
و بهجای خدمت به مردم و مملکت تمام سعیشان حفظ موقعیت خودشان بود.
از اقدامات دیگر پهلوی که موجب نارضایتی مردم میشد، مبارزه با
مذهب و مظاهر و شعائر آن بود. رواج
فساد و بیبندوباری، از طریق عطای مجوز به عشرتکدهها و...، تغییر
تاریخ هجری به
تاریخ شاهنشاهی و... مذهب مردم را دچار خطر نمود. علاوه بر این مسائل، مسئله کاپیتولاسیون، برتر شمردن عناصر وابسته به بیگانگان و ایرانیان غیر
مسلمان بر ایرانیان مسلمان، نارضایتی را در اقشار مختلف مردم گسترش داد.
در زمینه اقتصاد، هم باید گفت که تنها سرمایه خدادادی و ملی ایران یعنی
نفت در دوره پهلوی با توجه به رابطهای که با بیگانگان داشت و بهخاطر عدم توانایی نیروهای داخلی در
استخراج و تصفیه آن در اختیار خارجیها قرار میگرفت و عایدات کمی به ایران میرسید.
کشاورزی وضع مناسبی نداشت و اغلب زمینها در اختیار مالکان و درباریان قرار داشت و این طبقه هم بهگونهای مردم روستایی را استثمار میکرد. در مقابل روستاییان از حداقل امور رفاهی و امنیتی برخوردار بودند.
این اقدامات و هزاران اقدام دیگر رژیم شاه که در راستای منافع بیگانه و ضرر مردم بود، در نهایت موجب گردید که افرادی مثل
امام(ره) جهت
مقابله با این وضع وارد صحنه شوند و با بیدار کردن مردم پایههای حکومتی را به لرزه درآورند. نارضایتیها به اغلب شهرها سرایت کرد و مردم در تظاهرات خیابانی شرکت میکردند،
رژیم هم نمیتوانست جلوی جوشش مردم را بگیرد؛ چراکه در این تظاهرات افراد میلیونی شرکت میکردند.
وقتی كه اعتراضات اوج گرفت و مردم به
رهبری علما خواستار حقوق خويش شدند و شاه هم روزبهروز از لحاظ
قدرت ضعيفتر میگرديد، بهنحویكه برای وی و مشاوران خارجی او آشكار شد كه شاه در اين
میدان بازنده است، بهترين اقدامی كه میتوانست بدان طرفی بندد، آن بود كه از كشور خارج شود (فرار كند) و بدين شكل
تاریخ يکبار ديگر تكرار شد و حكومتی كه خود را از مردم دور نگه داشت و متكی به
بیگانه بود، در نتيجه اقدامات غلط و ناصحيح بعد از ۳۶ سال
ظلم و بیعدالتی ناگزير از مركب قدرت به زير كشيده شد و با خواری تمام پا به فرار گذاشت.
۱. از سيدضياء تا بختيار، مسعود بهنود.
۲. ايران بين دو انقلاب، اميروند آبراهاميان.
۳. روز شمار انقلاب اسلامی ايران، فرهاد بخشنده.
سایت اندیشه قم.