علل خودفراموشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خودفراموشی.
پرسش: علل خودفراموشی را ذکر کنید؟
پاسخ: خودفراموشی، عبارت است از بیگانه شدن انسان از شخصیت واقعی، انسانی و الهی خویش و توجه به شخصیتِ پنداری، خیالی و غیر واقعی خود.
اینکه چرا انسان دچار «خودفراموشی» میشود، میتوان به دو علت اشاره کرد:
یکی از علتهای خودفراموشی، زمینههای تربیتی و روانشناختی
نوجوانان است؛ زیرا روانشناسان، سنین نوجوانی را زمان جستوجوی
هویت دانستهاند. نوجوان درصدد است تا در دنیای پرآشوب و درعینحال متغیری که او را احاطه کرده است، جایگاه واقعی خود را بیابد و هویتی از خویش به دست آورد. نوجوانان برآناند تا هویت مورد نظر خود را به گونهای که مایل هستند، ایجاد کنند و بدین سؤال همیشگی پاسخ دهند که «ما کیستیم؟ و برای چه زندگی میکنیم؟».
به گفته روانشناسان، اگر دوران حساس نوجوانی با کمک اولیا و مربیان، بهخوبی و
سلامت طی نشود و نوجوان شخصیت واقعی خویش را درنیابد، پیامدهای ناگوار،
زندگی او را متلاطم خواهند ساخت و او در نهایت دچار
خودفراموشی یا از خود بیگانگی خواهد شد.
علت اساسی خودفراموشی،
خدافراموشی است؛ اولین مرحله سقوط انسان به پرتگاه
فسق و
ضلالت، در اثر فراموش کردن خود و بیتوجهی به جایگاه و شرافت و مقامی است که به او داده شده است.
گوشجان به کلام نورانی
خداوند متعال در
قرآن کریم میسپاریم که میفرماید:
«
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَاَنْسَاهُمْ اَنْفُسَهُمْ اُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»؛
«و همچون کسانی نباشید که
خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرده. آنان به حقیقت بدکاران عالماند».
آری، فراموش کردن خدا سبب «خودفراموشی» میشود. انسان در اثر غوطهور شدن در لذات مادی و شهوات حیوانی
هدف آفرینش خود را به دست
فراموشی میسپارد؛ چرا که فراموش کردن خدا همواره با فراموش کردن صفات جمال و جلال او همراه است؛ ازاینرو انسانی که خدا را فراموش میکند، خود را مستقل و
غنی و بینیاز خواهد شمرد و بدین ترتیب، واقعیت و هویت انسانی خویش را از یاد خواهد برد.
چنین انسانی از فراهم آوردن توشهای برای فردای
قیامت خود غافل خواهد ماند.
حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرمایند:
«
مَن نَسِیَ اللّه سبحانَهُ انساهُ اللّهُ نفسَهُ و اعمی قَلبَهُ کسی که خدا را فراموش کند، خدا هم او را فراموش میکند و چشم قلبش را نابینا میسازد».
منشا تمام شرارتها،
غفلت از خدا ست. براساس توجه به خداست که
انصاف،
عدالت، رحم و
مروت در انسان زنده میشود.
همانگونه که گیاه در تاریکی میخشکد و برگهایش میریزد و ثمراتش از بین میرود، انسان نیز با فراموش کردن خدا تمام صفات خویش را از بین میبرد. شیطان وقتی میخواهد انسان را به
گناه دعوت کند، اولین کاری که انجام میدهد این است که فکر انسان را از خدا برمیگرداند و به سمت مصالح و منافع و تعلقات سوق میدهد. وقتی انسان به خود توجه کرد، کوچک، حقیر و ضعیف میشود، همتش پایین میآید، مسائل بزرگ را فراموش میکند و مسائل کوچک برای انسان تلخ میشود.
انسان به واسطه التفات به خود،
یاد خدا را فراموش میکند و دقیقاً با چیزی که برای حفظ خود انجام میدهد صدمه میبیند.
چرا
خداوند متعال مسئله حضرت آدم را در
بهشت مکرر در
قرآن ذکر میکند؟ برای این است که اول انسان فکر کند که من از
حضرت آدم بالاتر نیستم و مواظب و مراقب باشد.
دل وقتی با خدا ارتباط برقرار کرد و به خداوند متعال مربوط شد، خود انسان متوجه است که چه کار باید بکند و چه نباید بکند. این دل به انسان
امر به معروف و
نهی از منکر میکند.
برخی زمینهها و علل دیگر، عبارتاند از:
غفلت، بیماریهای روانی، داشتن
خانواده و دوستان عیاش و خوشگذران، گرفتارهای زندگی مدرن، نداشتن برنامه و مدیریت زمان، و ... .
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علل خودفراموشی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۲۳.