علت مستحب بودن نذر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نذر، شرایط نذر، آداب نذر، واجبات، ریاضت غیر شرعی.
پرسش: خداوند نمیخواهد بیش از واجبات خودش، چیزی را بر خود واجب کنیم، پس چرا نذر کردن (که واجب کردن عمل غیر واجبی است) مستحب بوده و به آن سفارش شده است؟
پاسخ: درباره مطلبی که در پرسش آمده باید بگوییم که به طور یقین این مسئله شامل نذر نمیشود و نذر در شرع اسلام و حتی پیش از اسلام بوده است و اگر کسی به وسیله نذر، عمل جایز و مباح را بر خود واجب کند، هیچ منع شرعی ندارد؛ بلکه حتی توصیه شده انسان برای برخی امور (همچون برآورده شدن حاجت و مانند آن) نذر کند؛ اما آنچه در پرسش آمده، احیاناً ربطی به مسئله نذر ندارد و شاید مربوط به مسائل دیگر (مثل جریان ریاضتهای غیر شرعی که در میان برخی اهل تصوف معمول است) بوده و اشتباهاً به مسئله نذر ارتباط داده شده است.
نذر آن است که انسان خود را ملتزم کند که کار خیری را برای
خدا به جا آورد یا کاری را که نکردن آن بهتر است، برای خدا ترک کند.
بنابراین
نذر یکی از عقود اسلامی است که با خواندن صیغه خاصی باید انجام شود؛ لذا برخی
علما گفتهاند: لازم نیست صیغه نذر به
عربی خوانده شود؛ پس اگر بگوید چنانچه مریضی من خوب شود، برای خدا بر من است که ده تومان به
فقیر بدهم، نذر او صحیح است.
نذر اقسام مختلفی دارد؛ لذا گفتهاند: نذر دو قسم است،
اول: نذری که به صورت مشروط انجام میشود، که خود دو قسم است:
مثلاً میگوید: چنانچه بیماری من بهبود یابد، انجام فلان کار، برای خدا بر عهده من است. اینگونه نذر را
نذر شکر میگویند.
یا اگر مرتکب فلان کار زشت شوم، فلان کار
خیر را برای خدا انجام خواهم داد. اینگونه نذر کردن را
نذر زجر گویند.
دوم نذر مطلق است و آن نذری است که بدون هیچ قیدوشرطی بگوید: من برای خدا نذر میکنم که
نماز شب بخوانم، همه این نذرها صحیح است.
برای نذر همانند سایر اعمال انسان، شرایطی وجود دارد از جمله اینکه:
۱. شخصی که نذر میکند باید عاقل،
بالغ، دارای
اختیار و
اراده باشد و با قصد، نذر کند (مثلاً از روی
شوخی نباشد).
۲. و شیء منذور یعنی چیزی که نذر میشود، باید یا انجام آن
واجب باشد یا
مستحب و یا
مباح؛ به گونهای که از نظر امور دینی یا دنیایی انجام آن کار رجحان داشته باشد.
۳. دیگر اینکه نذرکننده باید قدرت بر انجام آن کار داشته باشد.
نذر ریشه قرآنی دارد؛ زیرا در
قرآن کریم از زبان همسر عمران چنین آمده: «
اِذْ قالَتِ امْرَاَتُ عِمْرانَ رَبِّ اِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی اِنَّکَ اَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»؛
یعنی زن عمران گفت:
پروردگارا! آنچه در شکم خود دارم، نذر تو کردم تا آزاد شده باشد؛ پس از من بپذیر که تو خود شنوای دانایی.
از این
آیه معلوم میشود که مسئله نذر قبل از
اسلام نیز مطرح بوده است.
نذر آثار و برکات عملی و معنوی فراوانی دارد و چهبسا کسانی به وسیله نذر کردن به حاجتهای مهمی دست یافتهاند که از راههای عادی و معمولی دسترسی به آنها امکانپذیر نبوده است، که در اینجا به چند نمونه اشاره میشود:
در مقدمه کتاب
مفاتیح الغیب، اثر
صدرالمتألهین شیرازی آمده است که پدر آن حکیم ژرفنگر در شیراز دارای مقام وزارت بوده است؛ اما فرزند ذکور نداشت و همواره آرزو میکرد که فرزند پسر داشته باشد، برای رسیدن به این آرزو نذر کرد که مقداری از
ثروت خویش را به
فقرا و طلاب متدین فقیر بدهد و از خداوند
حاجت خواست که پسری به او بدهد، از حُسن قضای الهی نذر او قبول شد و خداوند به او پسر پربرکت مانند صدرالمتألهین شیرازی را عنایت کرد که بیش از چهارصد سال است که نظر فلسفی او در جهان علم و
فلسفه همچنان پرفروغ میدرخشد.
بالاتر از جریان یادشده مسئله شفا یافتن
امام حسن و
امام حسین (علیهماالسلام) به واسطه
روزه نذر حضرت امیرمؤمنان (علیهالسلام) و فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) است که درباره آن آمده:
ابنعباس میگوید حسن و حسین (علیهماالسلام) مریض شدند،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با عدهای از یاران به
عیادت آنها آمدند و به
علی (علیهالسلام) فرمود: ای ابوالحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود میکردی. علی (علیهالسلام) و
فاطمه و
فضه که خادمه آنها بود، نذر کردند که اگر آنها شفا یابند، سه روز
روزه بگیرند (و طبق برخی
روایات حسن و حسین (علیهمالسلام) نیز گفتند ما هم نذر میکنیم روزه بگیریم). چیزی نگذشت که هر دو
شفا یافتند؛ در حالی که از نظر مواد غذایی دست خالی بودند. علی (علیهالسلام) سه من جو قرض کرد و فاطمه (سلاماللهعلیها) یکسوم آن را آرد کرد و نان پخت، هنگام
افطار مسائلی به در خانه آمد، آنچه در اختیار
اهل بیت بود، به سایل دادند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتی که غذا را آماده کرده بودند، یتیمی بر در خانه آمد. آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند. در روز سوم که روزه گرفتند، هنگام افطار اسیری بر در خانه آمد، باز هم سهم غذای خود را به او دادند، صبح شد علی (علیهالسلام) دست حسن و حسین (علیهماالسلام) را گرفت و به خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رسید و همگی به خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) آمدند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از گرسنگی آنها بهشدت ناراحت بود. در این حال
جبرئیل نازل شد و سوره «هل اتی ـ
سوره انسان» را با خود آورد.
اما در مورد این مطلب که خداوند نمیخواهد بیش از
واجبات خودش چیزی را بر خود
واجب کنیم، لازم است به طور مختصر توضیحی داده شود.
به طور
یقین این حرف شامل نذر نمیشود و نذر در شرع اسلام و حتی قبل از اسلام بوده است و اگر کسی از طریق نذر، عمل جایز و
مباح را بر خود واجب کند، هیچ منع شرعی ندارد؛ بلکه حتی توصیه شده
انسان برای اموری همانند برآورده شدن حاجت و مانند آن نذر کند؛ اما آنچه احیاناً شما شنیدهاید، ربطی به مسئله نذر ندارد و شاید مربوط به مسائل دیگر (مثل جریان ریاضتهای غیر شرعی که در میان برخی اهل
تصوف معمول است) بوده و اشتباهاً به مسئله نذر ارتباط داده شده است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علت مستحب بودن نذر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۱۸.