• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عدم تنافی بی نهایت بودن خدا با مخلوقات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:وجود بی نهایت، وجود محدود، ممکنات، واجب الوجود.
پرسش:اگر خداوند بی نهایت است و همه جا را پر کرده است پس موقعیت بقیه موجودات چیست؟
پاسخ:



معنای بی نهایت بودن خدا این است که ذات خدا ذاتی است نامتناهی از هر جهت و دارای تمام کمالات.
[۱] مکارم شیرازی ،ناصر ، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص ۳۸.
و وجود او از هر جهت که فرض کنیم نامحدود است، جایی نیست که نباشد، زمانی نیست که وجود نداشته باشد، کمالی نیست که دارا نباشد
[۲] مکارم شیرازی ،ناصر ، خدا را چگونه بشناسیم، انتشارات محمدی (ص)، ۱۳۴۳، ص ۴۲.
لذا ذات خدا هیچ حد و مرزی ندارد و به فرموده قرآن کریم "ُوَ الله فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ" و " فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله، خدا در همه جا وجود داشته و محدود به حد و مرز خاصی نیست و از جمله، فوق زمان و مکان است، اما معنای بی نهایت بودن خدا این نیست که خدا همه مکان ها را اشغال کرده باشد بلکه اساسا هیچ مکانی را اشغال نکرده است زیرا این جسم (موجود دارای ابعاد سه گانه طول ،عرض،ارتفاع) است که مکان اشغال می کند و خداوند جسم نیست تا مکانی را اشغال نماید.

۱.۱ - خداوند جسم نیست

استاد مکارم شیرازی می فرماید: اما این که خدا جسم نیست به خاطر این است که هر جسمی محدود است، محدود از نظر زمان، مکان، کیفیات و خواص و آثار و هر جسمی ابعاد معینی دارد در حالی که ذات خداوند وجودی است از هر نظر بی پایان و نامحدود و بدیهی است چنین وجودی را نمی توان در ابعاد جسم و در زندان زمان و مکان محصور کرد.
[۵] مکارم شیرازی، ناصر، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص ۴۳.


۱.۲ - دلیل اول بر مکان نداشتن خدا

لازمه مکان داشتن اشیاء، محدودیت اشیاء در آن مکان خاص بوده و اگر خدا مکان داشته باشد، یعنی محدود به مکان خاصی است که این با نامحدود بودن ذات خدا سازگار نیست.
[۶] مکارم شیرازی ،ناصر ، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص ۴۷.
امام کاظم (علیه السلام) می فرماید: "به درستی که خداوند متعال همیشه وجود داشت، بدون زمان و مکانی و الآن نیز همانگونه است، هیچ مکانی از او خالی نیست و در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نکرده است." شخصی از امام علی (علیه السلام) سؤال کرد پروردگار ما ،قبل از آنکه آسمان و زمین را بیافریند کجا بود؟ حضرت فرمودند: کجا، سؤال از مکان است، خداوند وجود داشت و هیچ مکانی وجود نداشت.
[۸] قائمی اصغر ، اصول اعتقادات، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸، ص ۶۱.


۱.۳ - دلیل دوم بر مکان نداشتن خدا

خدا موجودی، غنی و بی نیاز از غیر است و تمام ممکنات محتاج به اویند و اگر بخواهد مکانی داشته باشد برای وجود خود نیاز به آن مکان خواهد داشت، که در این صورت دیگر خدا واجب الوجود و غنی نبوده، بلکه نیازمند به مکان خواهد بود، مثل ما انسان ها که برای وجود خود نیازمند به مکان می باشیم . امیرالمؤمنین (علیه السلام) به یکی از دانشمندان یهود می فرماید: خداوند متعال مکان را آفرید بنابراین ممکن نیست خودش مکانی داشته باشد و برتر از آن است که مکانی او را در خود جای دهد، آیا در یکی از کتاب های دین خود ندیده ای که روزی موسی بن عمران (علیه السلام) نشسته بود فرشته ای از شرق آمد، حضرت موسی فرمود از کجا آمده ای؟ گفت از نزد پروردگار، سپس فرشته ای از غرب آمد فرمود از تو کجا آمده ای؟ گفت از نزد پروردگار، فرشته ای دیگر آمد فرمود تو از کجا آمده ای؟ گفت از آسمان هفتم و از نزد پروردگار، باز فرشته ای دیگر آمد فرمود تو از کجا آمده ای؟ گفت از زمین هفتم از نزد پروردگار، در اینجا فرمود منزه است کسی که هیچ مکانی از او خالی نیست و هیچ مکانی به او نزدیک تر از مکان دیگر نیست.
[۹] اجتماع طبرسی (ره)، ج ۲، ص ۳۱۳.
در حالی که اگر خدا یک موجود مکان دار باشد اولا؛ محدود به آن مکان بوده و دیگر نمی تواند در مکان های دیگر وجود داشته باشد و ثانیاً؛ او نیازمند به مکان خواهد بود نه خالق و آفریدگار مکان تا مکان نیازمند به او بوده باشد.

۱.۴ - دلیل سوم بر مکان نداشتن خدا

دلیل دیگر این است که مکان حادث است (ابتدا نبوده و بعد به وجود آمده است) و قدیم و ازلی نیست در حالی که خداوند هم ازلی (قدیم) و هم ابدی است و اگر خداوند متعال بخواهد مکان داشته باشد، همانطوری که مکان امری حادث است، خدا نیز حادث بوده و قدیم بالذات و ازلی نخواهد بود در حالیکه خدا قدیم بالذات و ازلی است لذا نمی تواند مکان داشته باشد.
[۱۱] شیخ طوسی (ره)، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، انتشارات شکوری، زمستان ۱۳۷۳، ص ۳۱۸.


۱.۵ - خدا در همه جا هست

اینکه می گوییم خدا در همه جا هست یعنی اساساً خدا مافوق مکان است لذا مکان ها در برابر او یکسان است و همه جا را پر کرده و وجود خدا در همه جا هست.
[۱۲] مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، ص ۸۱.
امام صادق (علیه السلام) در جواب ابوشاکر که از او سؤال کرده بود آیا خداوند یکتای نادیده در درون سنگ است؟ فرمود: در درون همه چیز و همه جا هست همانطور که هوایی که دیده نمی شود در همه جا هست خداوند متعال نیز در همه جا هست.
[۱۳] محمدی ری شهری، بحث آزاد در اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تیرماه ۱۳۷۲، ص ۵۸

قرآن کریم در این باره می فرماید: "مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست! خداوند بى‌نیاز و داناست"‌.


بدون شک موجودات عالم دارای کثرت و تعدد و اختلاف انواع و اصناف هستند اما همه ظهور تجلی صفات پروردگار متعال و فیضی از افاضات نامتناهی او به شمار می آیند. جابر از امام صادق (علیه السلام) پرسید شما قبول دارید که خداوند در همه جا هست؟ امام فرمود: آری، جابر پرسید: بنابراین باید تصدیق کنید که خدا در همه چیز نیز هست؟ امام فرمود: آری، جابر پرسید: بنابراین باید عقیده کسانی که می گویند آفریده و آفریدگار یکی است، صحیح باشد چون وقتی معتقد شدیم که خدا در همه چیز است باید تصدیق کنیم که همه چیز، حتی سنگ و آب و گیاه خدا است؟ امام فرمود: چنین نیست، خدا در سنگ و آب و گیاه هست ولی سنگ و آب و گیاه خدا نیست، همانطورکه روغن در چراغ هست ولی چراغ، روغن نیست.
[۱۵] محمدی ری شهری، بحث آزاد در اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تیرماه ۱۳۷۲، ص ۹۰.

عمران صابی از امام رضا (علیه السلام) سؤال کردند که آقا بفرمائید آیا خدا در خلق است یا خلق در خدا قرار دارد؟ فرمود: عمران خداوند منزه از چنین حرفهاست، اینک به لطف خدا برایت مثالى مى‌ زنم که درک کنى. بگو ببینم وقتى به آینه نگاه مى‌ کنى و خود را در آن مى‌ بینى تو در آینه هستى یا آینه در تو قرار دارد؟ اگر هیچ کدام از شما دو تا در هم قرار ندارید پس به چه چیز خود را در آن مى‌ بینى؟! عمران گفت به وسیله نورى که بین من و آینه قرار دارد. حضرت رضا علیه السلام فرمود: آیا آن نورى که در آن آینه است بیشتر از نورى است که در چشم خود مى‌ یابى؟ گفت آرى. فرمود: پس به ما نشان ده. عمران نتوانست جوابى بگوید. حضرت رضا علیه السلام فرمود: پس در واقع نور واسطه شده که خود و آینه را ببینى بدون اینکه در یکى از شما دو تا داخل شود (پس امکان دارد خداوند نیز تأثیر در آفرینش نماید بدون اینکه او در آنها باشد یا آنها در او باشند).
[۱۶] احتجاجات، ترجمه جلد چهارم بحار الانوار، ج‌۲، ص: ۳۰۷.

حضرت علی (علیه السلام) در این باره می گوید: لَیْسَ فِی الْأَشْیَاءِ بِوَالِجٍ وَ لا عَنْهَا بِخَارِج
[۱۷] نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶.
؛ او در اشیاء داخل نیست و از آنها بیرون نیست‌.
نکته پایانی این که وجود حقیقی فقط از آن خدا بوده و بقیه موجودات، مرآت و آینه ای هستند که عکس رخ یار در آن افتاده است. آنها نمایانگر و تجلی ذات ربوبی هستند. و این معنای کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که می فرماید: "من هیچ موجودی را ندیدم مگر اینکه خدا را قبل از آن و بعد از آن و همراه آن دیدم .
[۱۸] وحدت وجود و بداء، ص ۱۳-۱۷.
[۱۹] جعفری ،محمد تقی، ترجمه‌ و تفسیر نهج‌ البلاغه، ج ۱۴ ، ص ۲۹۰، ما رایت شیئا الا و رایت الله قبله و بعده و معه.
چرا اگر خدا نبود هیچ موجودی نبود.


۱. مکارم شیرازی ،ناصر ، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص ۳۸.
۲. مکارم شیرازی ،ناصر ، خدا را چگونه بشناسیم، انتشارات محمدی (ص)، ۱۳۴۳، ص ۴۲.
۳. سوره انعام/۶، آیه۳.    
۴. سوره بقره/۲، آیه۱۵۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص ۴۳.
۶. مکارم شیرازی ،ناصر ، عقیده یک مسلمان، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ص ۴۷.
۷. صدوق (ره)، توحید باب ۲۸، حدیث ۱۲. " ان الله تبارک و تعالی کان لم یزل بلازمان و لامکان و هو الآن کماکان لایخلوا منه مکان و لایشغل به مکان و لایحل فی مکان."    
۸. قائمی اصغر ، اصول اعتقادات، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸، ص ۶۱.
۹. اجتماع طبرسی (ره)، ج ۲، ص ۳۱۳.
۱۰. سوره حدید/۵۷،آیه ۳. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلیم.    
۱۱. شیخ طوسی (ره)، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، انتشارات شکوری، زمستان ۱۳۷۳، ص ۳۱۸.
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، ص ۸۱.
۱۳. محمدی ری شهری، بحث آزاد در اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تیرماه ۱۳۷۲، ص ۵۸
۱۴. سوره بقره/۲، آیه۱۵۵.وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیم    
۱۵. محمدی ری شهری، بحث آزاد در اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تیرماه ۱۳۷۲، ص ۹۰.
۱۶. احتجاجات، ترجمه جلد چهارم بحار الانوار، ج‌۲، ص: ۳۰۷.
۱۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶.
۱۸. وحدت وجود و بداء، ص ۱۳-۱۷.
۱۹. جعفری ،محمد تقی، ترجمه‌ و تفسیر نهج‌ البلاغه، ج ۱۴ ، ص ۲۹۰، ما رایت شیئا الا و رایت الله قبله و بعده و معه.



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : خداشناسی | صفات الهی | کلام




جعبه ابزار