زندگینامه ایوب نبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رحمت،
صبر، استقامت، زندگینامه،
اواب،
حضرت ایوب، لیا، مبتلی، صابر.
پرسش: خلاصهای از زندگینامه ایوب نبی (علیهالسّلام) و مشکلاتی که ایشان در زندگی با آنها روبرو شد را بیان کنید.
پاسخ: ایوب (علیهالسّلام) یکی از پیامبران الهی است که
قرآن کریم او را مظهر صبر و استقامت در راه خدا معرفی میکند. نام ایوب ۴ بار در قرآن آمده و گزارشهایی نیز در مورد حضرتشان ارائه شده است که متقنترین بخش تاریخ زندگی ایشان همان است. در منابع تاریخی دیگر گزارشهای متفاوتی از زندگی ایشان وجود دارد که اگرچه میتوان بسیاری از آنها را پذیرفت، ولی در مواردی با هم تفاوت داشته و یا قرائن و شواهدی بر خلاف آن دلالت میکند که در پاسخ تفصیلی به برخی از آنها خواهیم پرداخت. قرآن کریم مقام
عبودیت، صبر، و بازگشت پیاپی به سوی خدا را از صفات برجسته ایوب اعلام میدارد.
آنچه از ایوب نبی (علیهالسّلام) قهرمان صبر و استقامت ساخت، تحمل او در برابر مشکلات و بیماریای بود که به مدت هفت یا هیجده سال به طول انجامید و ایوب بر آن صبر کرد، بدون آنکه لب به شکوه بگشاید.
ایوب (علیهالسّلام) یکی از پیامبران الهی است که قرآن کریم او را مظهر صبر و استقامت در راه خدا معرفی میکند. نام ایوب ۴ بار در قرآن، و در سورههای
نساء آیه ۱۶۳
،
انعام آیه ۸۴
،
انبیاء آیه ۸۳
و سوره
صاد آیه ۴۱
آمده است.
ایوب را از آن جهت ایوب نامیدند که در همه احوال بازگشت به سوی خداوند داشت (که در این صورت باید از ریشه «اوب» باشد).
کنیه آنحضرت را نیز ابوعبدالله ذکر کردهاند
که شاید ترجمه عربی کنیه ایشان باشد.
در مورد نسب ایوب، اختلاف نظر شدیدی وجود دارد. به عنوان نمونه، برخی جدّ ششم وی را
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) دانستهاند: «ایوب بن
زارح بن
اموص بن
لیفزن بن
عیص بن
اسحاق بن ابراهیم (علیهمالسّلام)»؛
اما برخی دیگر نسب وی را اینگونه معرفی میکنند: «ایوب بن
موص بن
رازح بن عیص بن اسحاق بن ابراهیم»،
«ایوب بن موص بن
رغویل (رعویل) بن عیص ابن اسحاق بن ابراهیم»؛
لذا ابراهیم (علیهالسّلام) جد پنجم وی بود. برخی نیز نسب وی را اینگونه میدانند: «ایوب بن موص بن رغویل بن عیص از نسل
قیدار بن اسماعیل (علیهالسّلام)».
و نیز گفته شد که مادرش از فرزندان
لوط (علیهالسّلام) بود.
گزارش دیگری وجود دارد که پدر ایوب در روزی که ابراهیم (علیهالسّلام) را به آتش میافکندند، به آنحضرت (علیهالسّلام) ایمان آورد.
در فرض پذیرش این گزارش، نمیتوان ایوب را از نسل ابراهیم دانست.
در مورد عصر زندگی ایّوب (علیهالسّلام) هم احتمالهایی دادهاند، از جمله اینکه حضرت «ایوب» در زمان حضرت «
یعقوب بن اسحاق» زندگی میکرد.
برخی نیز معتقدند ایوب (علیهالسّلام) بعد از
یونس (علیهالسّلام) و
سلیمان (علیهالسّلام) زندگی میکرد.
همچنین برخی گفتهاند، در زمان
فرعون همعصر
موسی (علیهالسّلام) (ولید بن ریان بن مصعب) میزیست و به پیامبری مبعوث شد.
و نیز گفته شده است که وی اهل
روم بود،
و محل زندگی او قریهای از نواحی
دمشق به نام «
بثنه»
(بثنیه)
بود.
از اهل کتاب نقل شده است که ایوب (علیهالسّلام) قدی بلند داشت؛ قوی هیکل، سری بزرگ و گردن کوتاه داشت؛ چشمانش زیبا، و خوش اندام بود و بر پیشانی او نوشته شده بود: «المتبلی الصابر».
ایوب نبی (علیهالسّلام) دارای احشام و چهارپایان بسیار بود و همواره از حیلههای شیطان به خداوند پناه میبرد. تنها کسانی که به او گرویده بودند بیش از سه نفر نبودند
که یکی از آنها به نام «الیفن» از اهالی یمن بود و دو تن دیگر به نامهای «بلدد» و «صافن» از همشهریهای وی بودند.
این اسامی در منابع دیگر اینگونه بیان شده است: «یلدد (بلدد)»
، «الیفر» و «صافر».
منابع تاریخی و تفسیری نام همسر ایوب را «
لیا بنت یعقوب»،
رحمت بنت یوسف (علیهالسّلام)،
«رحمة بنت افراییم بن یوسف بن یعقوب»،
و یا «ماخیر بنت میشا بن یوسف» ذکر کردهاند.
بر اساس برخی از گزارشها، ایوب هفت پسر و سه دختر قبل از مبتلا شدن به بیماری داشت، و بعد از شفا نیز دارای هفت پسر و سه دختر شد.
البته برخی میگویند؛ سه پسر و چهار دختر داشت.
برخی مورخان،
ذوالکفل که یکی از پیامبران مذکور در قرآن است را نیز از فرزندان ایوب دانسته و نام کامل او را «ذیالکفل بشر بن ایوب» عنوان کردهاند.
خدای متعال در قرآن کریم، ایوب نبی (علیهالسّلام) را به سه صفت مهم وصف کرده است:
«اِنّا وجَدناهُ صابِرًا نِعمَ العَبدُ اِنَّهُ اَوّاب... ؛
او را بندهای صابر یافتیم. او که همواره روی به درگاه ما داشت.»
«اِنّا وجَدناهُ صابِرًا نِعمَ العَبدُ... ؛
او را بندهای صابر یافتیم.»
در اینجا ایوب با «نعم العبد» متصف به مقام
عبودیت و بندگی شده است. گفتنی است که این تعبیر در قرآن کریم تنها در مورد
حضرت سلیمان و حضرت ایوب (علیهالسّلام) بهکار رفته است.
«وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ اِنَّهُ اَوَّاب؛
ما سلیمان را به داوود بخشیدیم، چه بنده خوبی؛ زیرا همواره به سوی خدا بازگشت میکرد.»
بازگشت پیاپی به سوی خدا: «...اِنَّهُ اَوّاب»؛ همواره بازگشتش به سوی ما بود.
در گزارشهای تاریخی و تفسیری برای حضرتشان، اوصاف دیگری هم ذکر شده است؛ مانند:
•ایوب نبی (علیهالسّلام) نسبت به نعمتهای الهی بسیار شکرگزار بود.
• با بندگان خدا با مواسات برخورد میکرد.
•بسیار نیکوکار و مهربان بود.
•مهماننواز، خوش اخلاق، پرهیزکار.
•سرپرستی و تکفل ایتام.
•شرم و حیا از خداوند برای شفای خویش: از دیگر ویژگیهای ایوب نبی، شرم و حیای وی از درخواست عافیت از خدا برای خویش بود. میگویند: در مدّت بیماری او از اطراف و راههای دور و نزدیک، بیماران و کسانی که دارای مشکل بودند، نزد او میآمدند و از او میخواستند برایشان دعا کند، و او برایشان دعا میکرد و خدای متعال به واسطه دعای او آنها را شفا میداد. به او گفتند: چرا برای خودت دعا نمیکنی؟! گفت: شرم دارم از خدای تعالی که هشتاد سال در نعمت و عافیت او بودم، اکنون چند روزی که مرا مبتلا کرد، از او عافیت بخواهم!
قرآن کریم، گرفتار شدن ایوب به درد و رنج را به صراحت گزارش میکند، اما به چگونگی و سبب آن هیچ اشارهای ندارد: «و اَیّوبَ اِذ نادی رَبَّهُ اَنّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ و اَنتَ اَرحَمُ الرّاحِمین؛
و ایوب را یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا داد: به من بیماری و رنج رسیده است و تو مهربانترین مهربانانی.»
بر اساس آنچه از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است، بلایی که بر ایوب وارد شد به دلیل این نبود که کفران نعمتی کرده باشد، بلکه بر عکس به جهت شکر نعمت بود که
ابلیس بر او
حسد برد و به پیشگاه خدا عرضه داشت، اگر او این همه شکر نعمت تو را به جا میآورد، برای آن است که زندگی وسیع و مرفهی به او دادی، و اگر مواهب مادی دنیا را از او بگیری هرگز شکر تو را به جا نخواهد آورد. مرا بر دنیای او مسلط کن تا معلوم شود که مطلب همین است.
خداوند برای اینکه این ماجرا سندی برای همه رهروان راه حق باشد، به شیطان این اجازه را داد، او آمد و اموال و فرزندان ایوب را یکی پس از دیگری از میان برداشت، ولی این حوادث دردناک نه تنها از شکر ایوب نکاست، بلکه شکر او افزون شد! شیطان از خدا خواست بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود، این اجازه به او داده شد و او تمامی آن زراعت را آتش زد و گوسفندان را از بین برد، باز هم حمد و شکر ایوب افزون شد. سرانجام شیطان از خدا خواست که بر بدن ایوب مسلط گردد و سبب بیماری شدید او شود، و این چنین شد، بهطوری که از شدت بیماری و جراحت قادر به حرکت نبود، بدون آنکه کمترین خللی در عقل و درک او پیدا شود.
خلاصه، نعمتها یکی بعد از دیگری از ایوب گرفته میشد، ولی به موازات آن مقام شکر او بالا میرفت. تا اینکه جمعی از راهبان به دیدن او آمدند و گفتند: بگو ببینیم تو چه گناه بزرگی کردهای که این چنین مبتلا شدهای؟! ایوب گفت: به عزت پروردگارم سوگند که من هیچ لقمه غذایی نخوردم، مگر اینکه
یتیم و ضعیفی بر سر سفره با من نشسته بود، و هیچ طاعت الهی پیش نیامد، مگر اینکه سختترین برنامه آنرا انتخاب نمودم. در این هنگام بود که ایوب از عهده تمامی امتحانات در مقام شکیبایی و شکرگزاری برآمده بود، زبان به مناجات و دعا گشود و حل مشکلات خود را با تعبیری بسیار مؤدبانه و خالی از هر گونه شکایت از خدا خواست.
به دنبال آن، درهای رحمت الهی گشوده شد، مشکلات به سرعت برطرف گشت و نعمتهای الهی افزونتر از آنچه بود به او روی آورد.
پس از آنکه ایوب (علیهالسّلام) از آزمون دشوار الهی سربلند بیرون آمد، خداوند به او دستور داد پایش را بر زمین بکوبد تا چشمه آبی خنک بجوشد که هم برای شستوشوی تنش مفید و هم برای نوشیدن گوارا باشد: «اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب».
گزارش شده است که ایوب (علیهالسّلام) از این چشمه آب گوارا قدری نوشید و چیزی نگذشت که سلامت و جوانی خود را باز یافت.
«
انس بن مالک» از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: رنج و بیماری ایوب را ۳ سال،
۷ سال،
یا ۱۸ سال
طول کشید،
و همسرش تنها کسی از اهل و اطرافیانش بود که ایّوب را ترک نکرد، بلکه در همه سختیها و هنگام درد و رنج و مصیبت همگام با همسرش صبر کرد. در قرآن هیچ نامی از همسر ایوب برده نشد، اما در
تفسیر آیه ۴۴
سوره ص: «وخُذ بِیَدِکَ ضِغثًا فَاضرِب بِهِ و لا تَحنَث...» نقلها و گفتههای بسیاری درباره همسر ایوب در تاریخ به جای مانده است که نمیتوان همه آنها را پذیرفت.
البته گفتنی است که بیماری حضرت ایوب (علیهالسّلام) به گونهای نبود که باعث تنفر و باعث دوری مردم از وی شود؛ زیرا چنین حالتی زیبنده پیامبران نیست، اما بیماری، از بین رفتن مال و سرمایه، و از بین رفتن فرزندان و خانواده برای
امتحان است.
از قرآن کریم استفاده میشود، پس از آنکه خداوند همه بیماریهای ایوب را شفا داد، فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب، او را رها کرده بودند، به گردش جمع شدند: «و ءاتَیناهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم؛
و خاندانش را به او بازگرداندیم و مانندشان را بر آنها افزودیم.» «و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم؛
و خانوادهاش را به او بخشیدیم، و مانند آنها را بر آنان افزودیم.»
در همین راستا از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده است: خداوند خانواده و فرزندان ایوب را چه آنانکه پیش از ابتلا مرده بودند، و چه آنانکه هنگام ابتلا از دنیا رفته بودند، زنده گردانید.
دعاهایی نیز به حضرت ایوب (علیهالسّلام) منتسب است:
ا«للَّهُمَّ اِنِّی اَعُوذُ بِک الْیوْمَ فَاَعِذْنِی وَ اَسْتَجِیرُ بِک الْیوْمَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَاَجِرْنِی وَ اَسْتَغِیثُ بِک الْیوْمَ فَاَغِثْنِی وَ اَسْتَصْرِخُک الْیوْمَ عَلَی عَدُوِّک وَ عَدُوِّی فَاصْرُخْنِی وَ اَسْتَنْصِرُک الْیوْمَ فَانْصُرْنِی وَ اَسْتَعِینُ بِک الْیوْمَ عَلَی اَمْرِی فَاَعِنِّی وَ اَتَوَکلُ عَلَیک فَاکفِنِی وَ اَعْتَصِمُ بِک فَاعْصِمْنِی وَ آمَنُ بِک فَآمِنِّی وَ اَسْاَلُک فَاَعْطِنِی وَ اَسْتَرْزِقُک فَارْزُقْنِی وَ اَسْتَغْفِرُک فَاغْفِرْ لِی وَ اَدْعُوک فَاذْکرْنِی وَ اَسْتَرْحِمُک فَارْحَمْنِی».
پس از آنکه خدای متعال به ایوب عافیت بخشید و ثروت و فرزندانش را به وی بازگرداند، ۱۴۰ سال زیست و با چهار نسل بعد از خود زندگی کرد.
میگویند ایوب در کل (قبل و بعد از ابتلا و عافیت) ۲۰۰ سال عمر کرد.
و بعد از وفات، بدن وی در کنار همان چشمهای که با آن بدنش را شستوشو داده بود و شفا یافت، به خاک سپردند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «زندگینامه ایوب نبی»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱۲/۸.