رمز موفقیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: موفقیت، توکل، توسل، تقوی، نظم.
پرسش: رمز
موفقیت چیست، چیزی که با آن به همه چیز برسم، شاه کلید موفقیت را بیان کنید، زیرا هر کسی چیزی میگوید، یکی میگوید توکل، دیگری میگوید
توسل، یکی میگوید
تقوی و دیگری در جواب میگوید
نظم. براستی عصاره همه اینها چیست، یک چیزی که با آن به همه چیز برسیم؟
درذهن خود فرض کنید کسی به شما رجوع کند و بگوید میخواهم ساختمانی ایده آل و مطلوب بنا کنم، یک چیزی به من بگویید که کلیدیترین عنصر باشد تا بتوانم با آن ساختمان مورد نظر خود را بنام کنم، (و فقط به دنبال اساسیترین عنصر باشد) شما در جواب چه خواهید گفت؟ آیا میتوان به ذکر یک ماده و عنصر اساسی اکتفا کرد که با آن بتوان ساختمان مورد نظر را ساخت یا چنین چیزی عملاً امکان ندارد؟ اگر اساسیترین عنصر را فنداسیون و پی بدانیم آیا میتوان فقط با آن به هدف مطلوب رسید یا خیر؟ همانقدر که پی کلیدی و ضروری است سقف، آجر و سیمان و... نیز ضروری است و عملاً هر کدام از اینها بدون دیگری کارایی خود را از دست خواهند داد و نبود هر یک ما را در رسیدن به هدف معطل میکند. بهتر است با مثال دیگری مطلب را توضیح دهیم، شما بهترین ماشین سواری را دراختیار دارید، اگر بخواهید روی اجزاء ماشین به طور جداگانه قیمتگذاری کنید بدون شک ارزش بعضی قطعات صدها برابر قطعات دیگر است، اما آیا این به معنای غیر ضرور بودن قطعات کمارزش است. فرض کنید با بالاترین سرعت در حال حرکت هستید و برف در حال باریدن، آیا ماشین شما بدون برفپاکن در چنین شرایطی میتواند شما را به مقصد برساند؟ برفپاکنی که در حالت عادی ارزش چندانی ندارد در چنین حالتی حیاتیترین وسیله برای سالم و سریعتر به مقصد رسیدن شما میباشد و نبودن آن خطر آفرین و هلاکتبار خواهد بود. با این دو مثال میتوان گفت: از یک نگاه به دنبال شاه کلید موفقیت رفتن شاید چندان کار مطلوب نباشد؛ چرا که ممکن است ما را از توجه به دیگر ابعاد و موفقیت غافل کند و همین غفلتها در لحظات حساس خطر آفرین باشد. البته
منکر آن هم نیستیم که در کل برخی از مؤلفهها از دیگر مؤلفههای موفقیت با اهمیتترند.
توفیق در ابعاد زندگی مادی و معنوی در گرو توجه به همه مسائل مادی و معنوی میباشد و نادیده گرفتن بعضی امور میتواند خسارتبار باشد. اینکه بعضی از علماء راه رسیدن به مقصد را توکل، توسل، تقوا و یا... میدانند و هرکسی چیزی را بیان میکند از چند زاویه قابل بحث است.
اول اینکه نبود هر یک از این موارد درجایگاه خود میتواند
انسان را از رسیدن به هدف باز دارد و چنانکه در شکستهای معنوی افراد این قضیه بخوبی قابل درک است.
خداوند از سقوط
بلعم باعورا خبر میدهد، کسی که به درجهای رسیده بود که
قرآن میفرماید: «و اتل علیهم نبأ الّذی اتیناه ایاتنا فأنسلخ منها فأتبعهُ الشیطان فکان من الغاوین؛
و خبر آن کس را که آیات خود را به او داده بودیم برای آنان بخوان که از آن عاری گشت، آنگاه
شیطان او را دنبال کرد و از گمراهان شد.»
با اینکه او به مقام بلندی رسیده بود که
خداوند بعضی از آیات خود را به او داده بود ولی در موقعی حساس،
هویپرستی او باعث سقوط او گردید. او که در مقامی عالی بوده است خیلی از شرایط موفقیت را داشته است ولی نداشتن برخی از عوامل برای سقوط او کافی بود.
مطلب دیگری که در این زمینه قابل بحث است این است که اگر کسی توکل را شاه کلید موفقیت میداند به معنای نادیده گرفتن دیگر امور نیست بلکه آنها را مفروض دانسته است و الا صرف توکلِ بدون تقوا، توسل و... معنی نخواهد داشت و یا اگر کسی تقوا را شرط رسیدن به موفقیت میداند در کنار آن توسل، توکل،
نظم،
انگیزه،
هدف و... را ضروری میداند و اینها را به تعبیر ذوقی نمک موفقیت میدانسته است.
علاوه بر مطالب فوق گاهی شخصی موردی را بهعنوان راه موفقیت ذکر میکند که یا آن عامل، باعث موفقیت خود او در زندگیاش شده است و از آن بیشترین بهره را برده و یا اینکه آن عامل را در جواب پرسشگر، مناسبترین حالت با روحیه او تشخیص داده و برای او تجویز میکند و علم و آگاهی دارد که پرسشگر اگر دیگر ابعاد زندگیش را در سایه آن عنصر پرورش دهد توفیق روز افزون مییابد. یا ممکن است کسی که از آن عالم سؤال کرده ابعاد دیگر را رعایت میکرده و آن فرد موفق منظورش این بوده که در کنار آن ابعاد جای توسل و توکل و یا... خالی است.
به نظر میرسد نباید روی یک عامل خاص برای موفقیت تمرکز و زوم کنیم چرا که عوامل موفقیت متنوع هستند و نادیده گرفتن یکی از آنها میتواند ما را از رسیدن به هدف بازدارد ولی به هر حال میتوان چند عامل مهم و اساسی را ذکر کرد که این عوامل میتوانند به دیگر عوامل و موارد ساماندهی کنند تا ما را در رسیدن به هدف کمک کنند.
اساسیترین عامل برای موفقیت شناخت خود و آگاهی از تواناییها و ضعفها و دیگر عوامل انسانی است.
کسب یک طرح فکری منسجم و صحیح مهم است. انسان در زندگی ناچار از تصمیمگیریهای متعدد در مورد مسایل کلی و جزئی، بزرگ و کوچک است همواره در سر راه او دو راهیهایی پدید میآید که باید یکی را برگزیند، تصمیمات و رفتارهای ناشی از آن، از فکر انسان و طرز نگرش او نشأت میگیرد، اگر انسان دارای یک چهار چوبه فکری منسجم و صحیح نباشد در تصیم گیریها دچار تشتت و بلاتکلیفی و یا اشتباهات مکرر شده و همینها کافی است تا اعتدال روانی و حرکت او به سمت موفقیت را دچار خطر و اختلال سازد. شخصیت کسی که دارای یک بینش و طرح جامع و درست فکری نباشد، مثل لشکری است که دارای فرماندهان متعدد با طرز فکر و سلیقههای مختلف بوده در نتیجه شکست میخورد.
وقتی انسان هدف کلی زندگی و اهداف معین و جزئی را تعیین کرد برای رسیدن به آنها به برنامهریزی احتیاج دارد. این برنامهریزی به دو چیز مهم نیاز دارد.
الف) جمعآوری اطلاعات
ب) تفکر و تعمق بر روی اطلاعات به دست آمده با توجه به اهداف.
برای افزایش قدرت تفکر و برنامهریزی این موارد رعایت شود:
۱. افزایش اطلاعات و آگاهیهای خود.
۲. بدون دلیل مطلبی را رد یا قبول نکنیم.
۳. در تفکر بر روی اطلاعات، با آرامش و بدون عجله عمل کنید.
۴. پرهیز از
تخیلات غیر واقعی و رؤیاپردازی.
۵.
توکل به خدا و
توسل به ائمه (علیهمالسّلام).
۶. الگوگیری (الگو باید ذوابعاد باشد).
۷. تلاش.
۸. مشاوره با متخصص آن امر و....
۱. اخلاق موفقیت در زندگی، داریوش عرفانی فر، نشر خرّم، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۲. رمز موفقیت، دیل کارنگی، جیمز آلن، الاوایلر، نشر پارسا، ۱۳۷۳.
۳. زندگی موفق، رازهای خوب زیستن، عباس رحیمی، نشر جمال، چاپ سوم، ۱۳۸۳.
۴. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمد رضا شرفی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۸۱.
۵. رمز موفقیت شهید مطهری، حمید نگارش، موسسه انتشارات امام عصر عجل الله.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رمز موفقیت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۷.