راه مقابله با مشکلات جوانی از دیدگاه نهج البلاغه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نهج البلاغه،
امام علی (علیهالسّلام)،
روح، روان.
پرسش: برخی مشکلات دوران جوانی که در کلام امام علی (علیهالسّلام) آمده است را توضیح دهید؟
پاسخ: وقتی نوجوان آرام آرام دوران نوجوانی را پشت سر میگذارد و وارد مرحله حساس و زیبای جوانی میشوند از نظر روانی مشکلات فراوانی مثل
خجالتزدگی،
انزواگرایی،
ترس و ... دامنگیر آنها میشود که امروزه در کشورهای پیشرفته، شناسائی این مشکلات و شیوههای درمان آن برعهده روانشناسان و روانکاوان است این در حالی که بسیاری از این بیماریهای روانی، و شیوههای درمان آن در حدود چهارده قرن قبل در مجموعه تعالیم حضرت امیرالمومنین (علیهالسّلام) مطرح شده است.
وقتی که نوجوان آرام آرام دوران نوجوانی را پشت سر میگذارد و وارد مرحلهای حساس و زیبا به نام جوانی میشود که کانون قدرت و تحرک و عواطف و احساسات است. مشکلات فراوانی از نظر روانی دامنگیر اوست که اگر به درستی شناسائی نشود، و با روشهای صحیح اخلاقی، تربیتی با آن مقابله نگردد، خطرات فراوانی بر سر راه تکامل او قرار خواهد گرفت که در آینده زندگی آنان نقش تخریبی غیرقابل جبرانی دارد.
امروز در کشورهای پیشرفته، شناسائی برخی از مشکلات روانی جوانان و شیوههای درمان آن برعهده روانشناسان و روانکاوان است که با کاوش در روان جوانان با شیوههای صحیح آنالیز (
پسی کانالیزم) تلاش دارند تا ریشههای بداندیشیها، اضطرابها، و بیماریهای روانی را کشف کنند، سپس با روشهای کاربردی «
روان درمانی» آن را از ناخودآگاه روح آدمی بزدایند.
در صورتی که مسئله بیماریهای روانی، و شیوههای درمان روح آدمی در چهارده قرن قبل در مجموعه تعالیم حضرت امیرالمومنین (علیهالسّلام) مطرح بوده است که امروز افق علم روانشناسی روز، میخواهد به مرزهای دانش علوی نزدیک شود که به برخی از نمونههای آن اشاره میکنیم.
درگذشتههای دور باور نمیکردند که انسان دارای روح و روان است و با اصالت دادن به ماده «
ماتریالیسم» و رواج مکاتب مادی، اصالت روح «
اسپریتیسم» را انکار میکردند و پس از آنکه به روح و اصالت روح ایمان آوردند، نمیدانستند که روح چونان جسم آدمی بیمار میشود، آفتزده میگردد، خسته میشود، زنگار میگیرد. اما اکنون با پیشرفت علوم روانشناسی و روانکاوی، حقائق یاد شده را باور کردند.
امام علی (علیهالسّلام) در نهج البلاغه در چهارده قرن قبل، هم به اصالت روح آدمی اشاره فرمود، و هم بیماریهای روانی را برشمرد، و هم روانشناسی درمانی، یا روان درمانی را مطرح کرد، و شیوههای صحیح روانکاوی و پالایش روح را از نظر کاربردی به بحص و بررسی گذاشت.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحکم؛
همانا این روحهای شما چونان بدنهای شما خسته و افسرده میشوند، برای درمان آنها از کلمات زیبا و حکمتآمیز استفاده کنید.»
بزرگان اخلاق می فرمایند: هرگاه ناراحت و افسردهاید، روح و روان را با شنیدن یک نوار اخلاقی، از یک استاد خودساخته اخلاق، دگرگون و شاداب سازید. در خدمت عارف پاک باختهای زانو زده سخنان زیبا و پرجاذبه اخلاقی، عرفانی بشنوید. اشعار زیبا و حکیمانهای را مطالعه کنید یا بشنوید) در این رهنمود، امام (علیهالسّلام) به (اصالت روح) و (بیماریهای روانی) و روش درمان بیماریهای روانی اشاره فرمود.
امام در رهنمود دیگری، قرآن و آشنائی با معارف گرانسنگ آن را درمان انواع بیماریهای روانی معرفی میکند زیرا که مباحث در راستای شناخت روح و روان و روشهای درمان بیماریهای روانی است.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب؛
قرآن را بیاموزید که بهترین گفتههاست، و در قرآن فراوان بیاندیشید که بهار دلهاست.»
شنیدن آیات قرآن و مطالبه و ارزیابی مطالب آن از نظر «گفتار درمان» فوائد و آثار فراوانی دارد.
در اینجا برخی از مشکلات دوران جوانی و کلمات امام علی (علیهالسّلام) در این رابطه رابرسی میکنیم:
یکی از بیماریهای روانی که ممکن است مشکلات اخلاقی در روابط اجتماعی برای جوانان پدید آورد خجالت کشیدن افراطی است.
البته بسیاری خجالت میکشند و در هر کاری و در هر اجتماعی شرکت نمیکنند، هر حرفی را نمیزنند که نوعی خویشتن داری و حفظ نفس است و.میتواند پسندیده باشد و تا حدودی بخصوص برای بانوان لازم است.
اما خجالت کشیدن افراطی که عامل انزواطلبی و کنارهگیری از جامعه میشود، برای جوانان خطرساز است و میتواند آنان را از روابط اجتماعی دور نگه داشته و تبدیل به انسانهای خود محور و ایدهالگرا نماید.
روانشناسان تربیتی میگویند: اگر جوانان دچار حالت «خجالت کشیدن افراطی» شدند یکی از راههای درمان آن، کشاندن آنها به زندگی اجتماعی و شرکت دادنشان به مراسم عمومی و اجتماعات گوناگون در مناسبتهای سیاسی است، تا روح انزواطلبی در زندگی اجتماعی تعدیل شود. امام نیز زندگی اجتماعی را توصیه میکنند.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و الزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعه؛
به جمعیتهای بزرگ بپیوندید زیرا دست خدا با جماعت است.»
پس از طرح ضرورت زندگی اجتماعی، به خطرات انزواگرائی و تنهائی میپردازد و هشدار میدهد که انسانهای تنها و خودمحور به کمال اخلاقی نخواهند رسید. و در انواع مشکلات درهم شکسته خواهند شد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و ایاکم و الفرقه، فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب؛
از تنهایی و پراکندگی بپرهیزید، زیرا انسان تنها طعمه
شیطان است چونان که گوسفند تنها طعمه گرگ میباشد.»
پس نوجوان یا جوانی را که دچار خجالت افراطی است باید به اجتماعات کشاند، تا در اجتماعات شرکت کند، در میان دوستان و آشنایان مقالهای بخواند، در روابط اجتماعی خانوادگی، مهمانها را پذیرایی کند تا به تدریج خجالت کشیدن او تعدیل شود.
یکی دیگر از آفات جوانی، ترسیدن است. درست است که ترس در انسان ریشه در غریزه دارد، و تا حدودی غریزه ترس و ترسیدن برای انسان مفید است و عامل بازدارندهای است که دست به هر کاری نزند، و با احتیاطهای لازم زندگی کند.
اما اگر غریزه ترس از اعتدال خارج شد، و جوان تبدیل به انسانی ترسو و بزدل گردید، دیگر نمیتواند در بازسازی جامعه خود نقشی داشته باشد و جرات کارهای مفید و لازم را نیز ندارد و تبدیل به انسانهایی ذلتپذیر و بیتفاوت میگردد که خطر بسیار مهمی است.
یکی از راههای درمان ترسیدن، تماس مستقیم یا دخالت کردن در همان کاری است که انسان از آن میهراسد، باید نزدیک شد و از نظر کاربردی در عمل به مقابله پرداخت تا ترس زایل گردد.
• اگر از تاریکی میترسد، سعی کند در تاریکی راه برود، قدم بزند.
• اگر از آب رودخانه یا دریا میترسد سعی کند با وسائل لازم در آنجاها شنا کند.
• وارد آب شود، و با عمق آبها آشنا گردد.
• اگر میترسد کاری را خراب انجام دهد، به همان کار بپردازد، و بارها و بارها تمرین کند تا ترس و واهمه از جان او رخت بربندد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«اذا هبت امرا فقع فیه فان شده توقیه اعظم مما تخاف منه؛
هرگاه از چیزی میترسی، خود را در آن بیفکن که گاهی ترسیدن از آن چیز مهمتر از واقعیت خارجی است.»
انسان باید بداند که قابلیتهای وجودی او والاتر از انواع ترسهاست، چیزی نیست که قابل حل شدن نباشد، مشکلی نیست که آسان نگردد، و ترسی نیست که برطرف نشود. پس ترسیدن یکی از غرائز روان آدمی، و یکی از نعمتهای الهی است که برای ارزیابی صحیح مسائل، و احتیاطهای ضروری در امور زندگی، لازم است، اما نباید در وجود آدمی طغیان کند و انسان را موجودی ترسو و کم جرأت مبدل سازد.
یکی دیگر از روشهای مقابله با ترس،
یاد خدا، و توجه به قدرت لایزال الهی است. که هرگونه ترسی را از دلها میزداید، انسانی که تنها از
خدا میترسد، از چیز دیگری هراس ندارد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و کل رجاء الا رجاء الله تعالی فانه مدخول، و کل خوف محقق الا خوف الله فانه معلول؛
هر امیدی جز امید به پرودگار، بیهوده است، و هر ترس قطعی جز ترس از خدا نادرست است.»
غریزه شهوت، یکی از نعمتهای الهی عطا شده به انسان است، تا:
• نسل آدمی تداوم یابد.
• زندگی زناشوئی شکل گیرد.
• خانه و خانواده سامان یابد.
• بخشی از لذتهای حلال و سرگرمیهای مفید انسان تحقق پیدا کند.
ازاینرو غریزه شهوت چونان دیگر غرائز مشترک میان انسان و دیگر حیوانات، باید کنترل و تعدیل شود، و در پرتو قوانین و مقررات الهی مانند، ازدواج دائم یا موقت، تک همسری یا تعدد زوجات، ارضاء شود، و جایگاه شایسته خود را بازیابد.
در
اسلام هرگز با غریزه شهوت برخوردهای غیرمنطقی نشده است که عدهای به ریاضت کشیدن تن در دهند و یا ترک لذت و ترک شهوت را تبلیغ کنند. غریزه شهوت باید چونان غریزه
علمخواهی، تشنگی و گرسنگی، یا
دوستیابی، شناسائی و تعدیل گردد.
اما آنچه که برای نسل جوان خطرساز است، طغیان شهوت و روی آوردن به شیوههای غلط استفاده از آن است، اگر همه وجود جوان را تحریکات شهوانی پرسازد، و با مشاهده عکسهای مبتذل و فیلمهای مسموم، تحریک شود، و شهوت تعدیل نگرد، نسل جوان به انواع آلودگیها مبتلا شده و همه سرمایههای علم و عقل و ارزشهای انسانی خود را از دست میدهد و اصالت خانواده و سلامت نسل، ضربهپذیر میشود. امام نسبت به کنترل شهوت رهنمود میدهد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«فرحم الله امرا نزع عن شهوته، و قمع هوی نفسه؛
خدا رحمت کند کسی را که شهوت خود را کنترل کند و هوسهای سرکش را در جان خود ریشهکن سازد.»
پس از طرح اصل تعدیل و کنترل شهوت به یکی از راههای مقابله اشاره میکند و آن آخرت طلبی و توجه به بهشت جاویدان است.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«فمن اشتاق الی الجنة سلا عن الشهوات، و من اشفق من النار اجتنب المحرمات؛
کسی که مشتاق
بهشت است از شهوات ناروا فاصله میگیرد، و کسی که از آتش جهنم هراس دارد از حرام الهی پرهیز میکند.»
نام انسان از واژه «انس» گرفته شد و در انسان غریزه دوستیابی وجود دارد و آنگاه که «هورمون بلوغ» در خون نوجوان ریخته شد، غریزه «همسرخواهی» در جوان رشد میکند، به دنبال یافتن همسر و شریک زندگی است.
پس عشقورزی یک غریزه است، از نعمتهای الهی است که انسان آثار خود را دوست دارد و به آن عشق میورزد. انسان زن و فرزند خود را دوست دارد و نسبت به آنان عشق میورزد. پس چرا در روانشناسی تربیتی و تعالیم اسلامی، رهنمودهای نسبت به کنترل و تعدیل عشقورزی وجود دارد؟
اصل «غریزه عشق ورزی» در انسان یک حقیقت زیباست اما اگر چونان دیگر غرائز طغیان کند، و جایگاه اصلی خود را بازنیابد، و در هرجا و نسبت به هرکسی رنگ تعلق پذیرد خطرناک است.
غریزه عشقورزی چون غریزه شهوت باید قانونمند شود.
بودند انسانهایی که با عشقورزی جاهلانه نسبت به زنی آلوده، زندگی خود را تباه کردند، یا کشوری را به آتش کشیدند.
یا چون
طاغوت زمان
حضرت یحیی (علیهالسلام) که میخواست با دختر خود ازدواج کند و چون آن بزرگ پیامبر الهی مخالفت کرد، سر مقدس او را برید و برای طاغوت دیگری هدیه فرستاد.
با عشقورزی کورکورانه، و به طغیان آمده، خانوادههایی بر باد رفت، و آمار طلاق در بسیاری از کشورها سیر صعودی پیمود، و فرزندان فراوانی بیسرپرست شدند که امام رهنمود داد:
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و من عشق شیئا اعشی بصره، و امرض قلبه، فهو ینظر بعین غیر صحیحه؛
کسی که به چیزی عشق ناروا پیدا کند، چشم او را کور کرده و قلب او بیمار میگرد پس آنگاه با چشمی معیوب به مسائل مینگرد و نمیتواند واقعیتها را درست مشاهده کند.»
پس باید جایگاه عشق و عشقورزی را شناخت. باید دانست که به چه چیزهایی میتوان عشق داشت؟ و در کجاها باید عشق ورزید؟
از دیدگاه
نهج البلاغه محبت و دوستی، عشق و عشقورزی باید در چهارچوب حلال الهی تعدیل شود و از محدوده
حرام فاصله گیرد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«ان الجنه حفت بالمکاره، و ان النار حفت بالشهوات؛
همانا بهشت در انجام اعمال دشوار، و آتش
جهنم در پرتو
شهوات است.»
یکی از آفتهای دوران جوانی، خودپسندی و غرورزدگی است. چون انسان خود را دوست دارد، آثار و کردار خود را دوست دارد. اگر غریزه خود دوستی «حب ذات» تعدیل نگردد، انسان تبدیل به موجودی مغرور، مستبد، خود محور شده و از انواع زمینههای رشد اجتماعی محروم میگردد. به مشورت کردن روی نمیآورد و از رهآوردهای تجربیات دیگران در علوم و فنون محروم است، نه خود راه سعادت را میپیماید و نه میتواند در آینده جامعه خود نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
یکی از راههای مبارزه با
غرور توجه به رهآورد شوم آن است.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و الشقی من انخدع لهواه و غروره؛
انسان سعادتمند آنکه از رفتار و کردار دیگران پند گیرد، و انسان بدبخت و بدکار کسی که تسلیم
هوای نفس و
غربزدگی باشد.»
چون انسان مغرور و خودپسند به نصیحتهای دیگران گوش فرانمی دهد، از حوادث روزگار عبرت نمیگیرد ازاینرو جز تیره روزی و
عذابالهی در انتظار او نمیباشد.
گوشی که از نصیحت پیران نه پند برد • • • • روزی بود که میدهدش چرخ مالشی
یکی از راههای مقابله با خودپسندی و غرور توجه به قیامت و مرگ و رفتن از دنیاست، اگر بداند سرانجام باید در دل خروارها خاک آرام گیرد، و زندگی او به چند روزه دنیا محدود است، هرگز دچار غرورزدگی نخواهد شد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«لو رای العبد الاجل و مصیره لابغض الامل و غروره؛
اگر بنده خدا به پایا عمر و سرانجام زندگی بنگرد، آرزوهای دروغین و غرور را دشمن میدارد.»
انسان به امید و امیدواری زنده است و حرکت و تلاش مداوم انسان به روح امیدواری متکی است؛ همچنین اگر امید از انسان گرفته شود، نمیتواند به زندگی ادامه دهد.
جوانان که آیندهسازان کشورند باید سرشار از امید باشند، تا نیروی جوانی را در راه بازسازی کشور بهکار گیرند، خود را بسازند، و فردای بهتری را پدید آورند.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«الرجاء مع الجائی، و الیاس مع الماضی؛
باید به آینده امیدوار، و از گذشته مأیوس بود.»
زیرا فرصتهای از دسترفته بازنمیگردد، باید به آینده نظر دوخت و از دست رفتهها را جبران کرد و هرگز نباید دچار یأس و ناامیدی شد زیرا شکست و پیروزی همواره در زندگی انسان وجود دارد اگر در گذشته نسبت به انتخابی، نسبت به کاری شکست خوردیم نباید مسئله را تمام شده تصور کنیم و ناامید گردیم که شکست مقدمه پیروزی است. باید آینده را دریافت، و به افق روشن آینده نظر دوخت و با کار و تلاش، با استقامت و پایداری بازسازی و سازندگی حتی برای یک لحظه فراموش نکرد.
یکی از راههای مبارزه با ناامیدی
صبر و بردباری است که
سعدی نیکو سرود.
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند •••• بر اثر صبر نوبت ظفر آید
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«فان صبرک علی ضیق امر ترجو انفراجه و فضل عاقبته خیر من غدر تخاف تبعته؛
صبر و بردباری تو در تنگناها که امید گشایشی به پیروزی وجود دارد بهتر از پیمانشکنی است که از مجازات آن میهراسی.»
چون جوانان کانون عواطف و احساسات میباشند ممکن است دستخوش طغیانها و زیادهرویها گردند، در محبتورزیدن یا در دشمنی و
کینهتوزی دچار افراط و تفریط گردند، گرچه اصل دوستی با دوستان، و دشمنی با دشمنان بر اساس جاذبه و دافعهای است که در هر انسانی وجود دارد اما از زیادهرویها باید پرهیز کرد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«و اتقوا مدارج الشیطان و مهابط العدوان؛
از گام نهادن به راههای شیطان و از وارد شدن به پستیهای بیمورد بپرهیزد.»
آنگاه به یکی از راههای پرهیز از کینهتوزی و دشمنیهای بیمورد اشاره میکند و آن یاد قیامت است.
اگر همه اعمال ما در روز قیامت بررسی میشود و پاداش یا مجازات اعمال در انتظار ماست پس باید از دشمنیها و کینهتوزیها پرهیز کنیم که توشه خطرناکی برای آن روز است.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد؛
بدترین توشه روز قیامت، دشمنی کردن بیمورد با بندگان خداست.»
هر انسانی سعی دارد تا از دیگران پیشی گیرد و امتیازاتی به دست آورد حس مسابقه و سرعت گرفتن «تفوق طلبی» یک احساس ظریف و زیبای روح آدمی است که عامل اصلی تحرک و تلاش است.
هر انسانی باید تلاش کند که از دیگران در علم و دانش و ارزشها سبقت گیرد، و نسبت به آنانکه از او برترند، پیشی گرفتند باید احساس
محبت کند، و با خود بیاندیشد که چرا نتوانست چونان انسانهای برتر و ممتاز به مراحل نهائی تکامل رسد که این غبطه خوردن است که بگوید: ای کاش من هم مانند آزادگان و سرفرازان موفق بودم!!
اما اگر این غریزه هدایت نشود انسان دچار حسادت میگردد، و در حسادت انواع دشمنیها شکل میگیرد که میگوید
چرا باید دیگران از من بهتر باشند؟
چرا باید دیگران پیشرفت کنند؟
حسادت اگر ریشه کن نگردد میتواند سلامت جسم و روح انسان را تهدیدکند که امام علی (علیهالسّلام) رهنمود داد:
«و لا تحاسدوا فان الحسد یاکل الایمان کما تاکل النار الحطب؛
نسبت به یکدیگر حسادت نورزید که همانا حسد ایمان را نابود میکند چونانکه آتش هیزم را.»
یکی از راههای مقابله با صفت ناروای حسد، شناخت آثار شوم و خطرناک آن است. جوان اگر بداند که حسد ورزیدن چگونه روان او را بیمار میسازد، و زمینه انواع بیماریها را فراهم میکند هرگز به حسدورزیدن روی نمیآورد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«صحه الجسد، من قله الحسد؛
سلامت جسم در پرهیز از حسد است.»
زندگی انسان بخصوص نسل جوان پر از تلخیها و شیرینیهاست و تحولات مهم سیاسی و نگرانکننده همواره با زندگی انسان همراهاند که البته انواع اضطرابها و نگرانیها را به همراه دارند.
تحولات فراوانی که یا بر اثر عوامل طبیعی مانند، زلزله و طوفانها پدید میآیند یا در حواث روزمره مانند تصادفهای ناگوار در زمین و هوا مطرح میشود و یا در جنگ و تجاوز بیگانگان انواع اضطرابها انسان را محاصره میکند و یا ریشههای بینشی دارد، انسانهایی که دارای باورهای عمیق معنوی نیستند، نسبت به آینده و تحولات آن دچار تزلزل و اضطراب میشوند.
چه باید کرد تا اضطرابهای گوناگون، روح ما را متزلزل نسازند؟ و سلامت روانی ما را تهدید نکند؟
یکی از راههای مقابله با اضطرابهای روانی،
یاد خدا در همه حالات است.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«افیضوا فی ذکر الله فانه احسن الذکر؛
در یاد خدا غرق شوید که یاد خدا بهترین یادهاست.»
یکی دیگر از راههای مقابله با اضطرابهای روانی یاد مرگ و توجه به
قیامت است.
آنانکه به آینده زندگی انسان توجه ندارند و مرگ و پایان زندگی را باور نمیکنند، و فراموش کردند که باید روزی از این دنیا بروند و زمان رفتن نیز معلوم نیست و فکر میکنند که همیشه هستند، از تحولات گوناگون رنج میبرند، و برای از دست دادن مال یا موقعیتهای سیاسی نگران شده دچار اضطراب میگردد و آرامش روانی را از دست میدهند. که یاد قیامت، انسان را به واقعبینی نزدیک و با واقعیتها آشنا میسازد.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود:
«یا بنی اکثر من ذکر الموت و ذکر ما تهجم علیه و تفضی بعد الموت الیه؛
ای پسرم، فراوان مرگ را به یاد آور، و به یاد آن باش که به سوی آن میروی و برای پس از مرگ فراهم کردهای.»
محمد دشتی، راه مقابله با مشکلات جوانی از دیدگاه نهج البلاغه، ص۷، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۲۳.