• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ذلک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن ، عظمت، ذلک، هذا.
پرسش: چرا در سوره بقره فرموده‌اند: « ذلک الکتاب» و گفته نشده هذا الکتاب؟
پاسخ:



درباره این سؤال که چرا به‌جای هذا (این) از کلمه ذلک (آن) استفاده شده، جواب‌های متعددی داده شده است:

۱.۱ - ۱. دلیل اول

کلمه "ذلک" در این‌جا به معنای "ذا" (این) است و مورد اشاره در این‌جا قرآن حاضر است. چنین چیزی در اشعار و ادبیات عرب نظیر دارد؛ مانند این شعر :
"اقول له و الرمح یأطر متنه تأمل خفافاً اننی انا ذلکا"
وقتی او را نیزه زدم و پشتش خم شد، با نیزه خودم را به او معرفی کردم.
شاهد در کلمه "ذلکا" است که به معنای "این" آمده است.

۱.۲ - ۲. دلیل دوم

چون خدا به پیامبرش وعده داده بود که بر او کتابی نازل کند که آب آن را محو نکند و حوادث ایام از بینش نبرد و کهنه‌اش نگرداند، پس از نازل کردن قرآن فرمود: این همان کتابی است که به تو وعده داده بودیم.

۱.۳ - ۲. دلیل سوم

معنای " ذلک " این است که این همان کتابی است که ما در کتاب‌های آسمانی قبلی وعده داده بودیم.
[۲] ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱، ص ۵۸.


۱.۳.۱ - سخنی در تفسیر صافی

نزدیک به این معنا و احتمال، مطلبی است که در تفسیر صافی آمده است: «یعنی قرآنی که با الف، لام و میم شروع شده، آن کتابی است که موسی و پیامبران ـ علیهم‌السلام ـ بعدش به آن خبر دادند: ای محمد آنها به بنی‌اسرائیل خبر دادند که به‌زودی من کتابی را بر تو نازل می‌کنم که به‌خاطر آشکار بودنش نزد آنها هیچ شکی در آن راه ندارد».

۱.۴ - ۴. دلیل چهارم

گاهی از اسم اشاره بعید برای بیان عظمت چیز یا شخصی استفاده می‌شود؛ یعنی آن‌قدر مقام آن بالا است که گویی در نقطه دور‌دستی در اوج آسمان‌ها، قرار گرفته است، در تعبیرات فارسی نیز نظیر آن را داریم؛ برای نمونه، در حضور افراد بزرگ می‌گوییم:" اگر آن سرور اجازه دهند، چنین کاری را انجام می‌دهیم". در‌حالی‌که باید "این سرور" گفته شود، این تنها برای بیان عظمت و بلندی مقام است.

۱.۴.۱ - تعبیر به "تلک"

در بعضی دیگر از آیات قرآن تعبیر به "تلک" شده که آن‌هم اشاره بعید است؛ مانند " تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ ".


به عبارتی دیگر، قرآن در عظمت، مقامی بس والا دارد. در ادبیات عرب، «ذلک» اسم اشاره به دور است. در اینجا به قرآن که در پیش روی ماست، با «ذلک» اشاره می‌کند که حکایت از عظمتِ دست‌نایافتنی قرآن می‌کند.
[۶] تفسیر نور، ج ‌۱، ص ۴۳.

در هر حال این نظریات در مورد این آیه مطرح شده است که پذیرش و قبول آنها محذوری ندارد.


۱. بقره (۲)، آیه ۲.    
۲. ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱، ص ۵۸.
۳. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج ‌۱، ص ۹۱.    
۴. لقمان (۳۱)، آیه ۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۶۶.    
۶. تفسیر نور، ج ‌۱، ص ۴۳.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : شیوه ادبی قرآن | قرآن شناسی




جعبه ابزار