• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دریای سرخ یا رود نیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حضرت موسی علیه‌السلام، بنی‌اسرائیل ، دریای سرخ ، رود نیل.
پرسش: آیا حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ بنی‌اسرائیل را از دریای سرخ عبور داد یا رود نیل ؟
پاسخ:



معجزه گشودن آب دریا بر قوم بنی‌اسرائیل، از بزرگ‌ترین معجزات در میان انبیای الاهی به‌شمار می‌آید که توسط حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ انجام شد؛ اما پیرامون اینکه این دریا کجا بوده، اختلافاتی وجود دارد.


عده‌ای دریای سرخ (که از آن تعبیر به دریای قلزم نیز می‌شود) را نام می‌برند و عده‌ای نیز به گشوده شدن رود نیل معتقدند که به جهت بزرگی به آن دریا نیز گفته می‌شود.


قرآن با دو تعبیر «یَم» و «بحر» از این دریا یاد کرده است. این دو تعبیر اگرچه در مورد دریا به‌کار می‌روند، اما قابلیت صدق بر رود نیل را نیز دارند و به‌صورت مجاز بر آن نیز صادق‌اند؛ لذا قرآن کلمه «یم» را در مورد رود نیل نیز به‌کار برده است. در نهایت باید گفت که قرآن به‌صراحت هیچ‌یک از دو احتمال را بر دیگری مقدم نمی‌کند.


کتاب مقدس در بیان معجزه موسی و گشوده شدن دریا تصریح می‌کند که خداوند دریای سرخ را بر بنی‌اسرائیل گشود:«خداوند به موسی فرمود:به قوم من بگو... به میان مَجدَل و دریای سرخ... برگردند و در کنار دریا خیمه بزنند... و تو عصای خود را به طرف دریا دراز کن تا آب شکافته شود و قوم اسرائیل از راهی که در وسط دریا پدید می‌آید، عبور کنند...».
[۴] سِفْر خروج، ۱۴:۱ ـ ۱۸.
با تصریحی که در کتاب مقدس وجود دارد، پایبندان این کتاب از جمله مسیحیان و یهودیان نیز اعتقادشان همین خواهد بود.


همچنین کتاب مقدس شهری که موسی و بنی‌اسرائیل در آن زندگی می‌کردند را (رَعَمْسیس) می‌داند. در تعیین مکان دقیق این شهر، اختلافاتی وجود دارد؛ ولی به احتمال زیاد، در حوالی شهر اسماعیلیه در اطراف خلیج سوئز است.
[۵] بشای أفندی فام، فیثوم و رعمسیس، ص ۶۹۱، مجله الهلال، ۱۳۱۲ ق.
با فرض قبول این شهر نیز باید حکم را بر دریای احمر قرار داد.


حال از آنجا که قرآن در این مورد تصریحی نکرده، اختلافاتی در میان مفسران و محققان به‌وجود آمده که در ذیل تعدادی از آنها را بیان می‌کنیم:

۶.۱ - دیدگاه اول

«همانا فرعون و سپاهیانش در دریای سرخ غرق شدند».
[۶] ابن عاشور محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۸، ص ۲۶۰، بی‌جا، بی‌تا.
«( وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ ) یعنی ما بنی‌اسرائیل را از دریای سرخ عبور دادیم».
[۷] رشیدالدین میبدی، کشف الأسرار و عدة الأبرار، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ش.
‌ «بسیاری از مفسران گفته‌اند که دریایی که بنی‌اسرائیل از آن عبور داده شدند، دریای سرخ بوده است».
[۸] محمدجواد، مغنیه، تفسیر الکاشف، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ ق.


۶.۲ - دیدگاه دوم

تعداد زیادی از مفسران نیز رود نیل را مقصود دانسته‌اند:
«( وَجاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ ) یعنی نیل».
[۹] بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، دار إحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ ق.
«( وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ ) الْبَحْرَ یعنی نیل».
[۱۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.
«قوله تعالی وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ و هو نیل مصر».
[۱۱] شبر، سیدعبدالله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، مکتبة الألفین، کویت، چاپ اول، ۱۴۰۷ ق.

اما بیشتر مفسران در علت انتخاب نیل یا دریای سرخ، دلیلی اقامه نکرده‌اند. تنها در برخی از تفاسیر ، چهار دلیل بر احتمال دوم مطرح می‌کند که به نظر ما هریک از اینها دچار مشکلاتی است که بعد از هر دلیلی آنها را ذکر می‌کنیم:




۷.۱ - دلیل اول

۱. «محل سکونت فراعنه که مرکز آباد شهرهای مصر بوده حتماً نقطه‌هایی بوده است که با رود نیل فاصله زیادی نداشته، و اگر معیار را محل فعلی اهرام یا حوالی آن بگیریم بنی‌اسرائیل ناچار بودند برای رسیدن به سرزمین مقدس نخست از نیل عبور کنند؛ زیرا این منطقه در غرب نیل واقع شده و برای رسیدن به سرزمین مقدس باید آنها به‌سوی شرق بروند». این دلیل نمی‌تواند چندان مورد پذیرش قرار گیرد؛ زیرا این امکان وجود دارد که آنها در شرق رود نیل زندگی می‌کردند. همچنین بنای اهرام مصر به قرن‌ها قبل از حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ برمی‌گردد و هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها در کنار اهرام می‌زیستند.

۷.۲ - دلیل دوم

۲. «فاصله مناطق آباد مصر که طبعاً در نزدیکی نیل است با دریای احمر به قدری است که بسیار بعید به نظر می‌رسد بنی‌اسرائیل بتوانند آن را در یک شب و یا نصف یک شب طی کنند». در ارتباط با این دلیل نیز باید گفت:امروزه مناطقی از رود نیل وجود دارد که فاصله چندانی با دریای سرخ ندارد و البته با گذشت هزاران سال از آن واقعه، امروزه نمی‌توان در مورد مکان و فاصله این دو در آن زمان نظر دقیقی ارائه داد.

۷.۳ - دلیل سوم

۳. «برای گذشتن از سرزمین مصر و رسیدن به اراضی مقدس نیازی نیست که از دریای احمر بگذرند؛ چراکه قبل از حفر کانال سوئز باریکه خشک قابل ملاحظه‌ای در آنجا وجود داشته است.» در این ارتباط نیز باید گفت که چه‌بسا فرعونیان ، بنی‌اسرائیل را قبل از رسیدن به آن باریکه در محاصرۀ خویش قرار داده و راهی جز دریا فراروی آنان نبود.

۷.۴ - دلیل چهارم

۴. «قرآن در داستان افکندن موسی به آب تعبیر به(یم) کرده است (طه، ۳۹) و در مورد غرق فرعونیان نیز تعبیر به (یم) کرده است و با توجه به اینکه هر دو در یک داستان، و حتی در یک سوره (سوره طه) است، و هر دو بطور مطلق نقل شده به نظر می‌رسد که هر دو یکی باشد».
این دلیل نیز، دلیل قطعی نبوده و تنها حدسی است از ظواهر قرآن که نمی‌توان بر آنها تکیه کرد. علاوه بر آنکه در آیه ۹۷ سورۀ طه نیز آیه‌ای وجود دارد که در آن نیز تعبیر از "یم" شده است که گوسالۀ سامری در آن افکنده شد و با توجه به اینکه این واقعه بعد از مهاجرت بنی‌اسرائیل صورت پذیرفته، بسیار بعید به نظر می‌رسد که مراد از آن، رود نیل باشد.
در نهایت باید گفت که این مسئله، مجمل بوده و نمی‌توان دلیل قطعی بر آن اقامه کرد.


البته در اینجا نکات بسیار مهمی وجود دارد که کمتر مورد دقت قرار گرفته است:

۸.۱ - نکته اول

۱. برای این حکم، توجه به فاصله زمانی ما و حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ ضروری است. در تاریخ حیات حضرت موسی اختلافاتی وجود دارد؛ اما به‌طور قطع حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ بیش از ۳۵۰۰ سال قبل می‌زیست. در این مدت به‌یقین تحولات زیست محیطی جدی روی داده و مسیر رودها و خلیج‌ها و... عوض شده است. با این احتمال، بحث کردن به لحاظ جغرافیا یی بسیار سخت خواهد بود و نمی‌توان به صورت قطع نظری را بیان کرد.

۸.۲ - نکته دوم

۲. همچنین حضرت موسی و قوم بنی‌اسرائیل نمی‌توانستند از قسمت‌های عریض دریا عبور کرده باشند که مسافت آن، گاه به ده‌ها بلکه صدها کیلومتر نیز می‌رسد؛ بلکه باید از قسمت‌های کم‌عرض‌تر عبور کرده باشند. به بیان دیگر، آنها یا از خلیج سوئز که متصل به دریای سرخ است ـ البته بنابراین که در آن زمان نیز تنها خلیج سوئز وجود داشت ـ و یا رود نیل می‌توانستند عبور کرده باشند و فرضیه عبور از خود دریای سرخ که گاه ده‌ها کیلومتر عرض آن است، نمی‌تواند درست باشد.

۸.۳ - نکته سوم

۳. در شرق و غرب رود نیل، مصریان دارای شهرهایی بودند و تمدن مصر در هر دو طرف وجود داشت و اینان با یکدیگر ارتباط داشتند. پس مطمئناً قسمت‌هایی وجود داشت که دو طرف را به یکدیگر متصل می‌کرد.
آنچه را که در نهایت می‌توان گفت این است‌که اینها تنها نکاتی بود که هرکدام مبنایی را تأیید می‌کنند و هیچ‌کدام به عنوان دلیل قطعی حساب نمی‌شوند.



۱. اعراف (۷)، آیه ۱۳۶؛ «فَانتَقَمْنَا مِنهْمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فیِ الْیَمّ‌ِ بِأَنهَّمْ کَذَّبُواْ بِایَاتِنَا».    
۲. اعراف (۷)، آیه ۱۳۸؛ «جَاوَزْنَا بِبَنیِ إِسْرَ ءِیلَ الْبَحْرَ».    
۳. قصص (۲۸)، آیه ۷.    
۴. سِفْر خروج، ۱۴:۱ ـ ۱۸.
۵. بشای أفندی فام، فیثوم و رعمسیس، ص ۶۹۱، مجله الهلال، ۱۳۱۲ ق.
۶. ابن عاشور محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۸، ص ۲۶۰، بی‌جا، بی‌تا.
۷. رشیدالدین میبدی، کشف الأسرار و عدة الأبرار، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ش.
۸. محمدجواد، مغنیه، تفسیر الکاشف، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ ق.
۹. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، دار إحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ ق.
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.
۱۱. شبر، سیدعبدالله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، مکتبة الألفین، کویت، چاپ اول، ۱۴۰۷ ق.
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۲۴۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۲۴۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۲۴۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۱۵. طه (۲۰)، آیه ۳۹؛ «أَنِ اقْذِفِیهِ فیِ التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فیِ الْیَم».    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۲۴۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۱۷. طه (۲۰)، آیه ۹۷؛ «أَنِ اقْذِفِیهِ فیِ التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فیِ الْیَم».    



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تاریخ انبیاء | حضرت موسی | قصص قرآنی




جعبه ابزار