داستان حدیث کسا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حدیث کسا،
پیامبر اسلام،
امّسلمه،
فاطمه.
پرسش: ماجرای حدیث کسا چیست؟
هیچ یک از احادیثی که پیرامون رویداد کساء رسیده است آن را بطور کامل بیان نکرده و هر یک به بخشی از آن اشاره دارند، لذا ما خواهیم کوشید با بهرهگیری از همه آنها تصویر تقریباً کاملی از این رویداد به دست دهیم.
روزی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خانه همسر گرامی خود امّسلمه آمد. قرار است او در این روز پیام مهمّی از سوی
خداوند متعال درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند، لذا به همسرش تأکید میکند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد.
از سوی دیگر درست در همین روز فاطمه دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تصمیم میگیرد برای پدر عزیزش غذای مناسبی به نام عصیده (
کاچی) تهیه کند. او این غذا را در یک دیگ کوچک سنگی تهیه کرد و روی طبقی گذاشت و برای پدر آورد.
امّسلمه میگوید: من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم، آخر او چگونه میتوانست میان پیامبر و پاره تنش مانع ایجاد کند! اصولاً منع پیامبر شامل فاطمه نمیشد بلکه پیامبر امروز خانه را به خاطر فاطمه و
شوهر و فرزندانش خلوت کرده است. باری فاطمه (سلاماللهعلیهم) همراه با طبقی از کاچی خدمت پدر رسید لیکن تنها حضور او کافی نیست، از اینرو به دخترش فرمود برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور. فاطمه (سلاماللهعلیهم) بی درنگ به منزل بازگشت و طولی نکشید که همراه دو فرزندش که درآن وقت کودکانی خرد بودند با شوهرش به خانه پدر وارد شد. امّ سلمه با اشاره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برخاست و در کناری مشغول
نماز شد.
مجلس کاملاً خصوصی شد، مجلس انس و قدس. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با علی که او را نفس خود میدانست و فاطمه که وی را جزئی از خود معرفی میکرد با دو فرزندش
حسن و
حسین (علیهالسّلام) که آنها را دو ریحانه خود نامیده بود کنار سفره فاطمه (سلاماللهعلیهم) نشستند.
عادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این بود که بدون همسرش غذا نمیخورد ولی امروز وضع به گونهای دیگر است و سفره سفرهای دیگر، اگر امروز امّ سلمه بر این سفره بنشیند فردا سخن خدا درباره
اهل بیت پیامبر به گونهای دیگر تفسیر خواهد شد، از اینرو پیامبر امروز استثناً از همسرش برای تناول غذا دعوت نمیکند.
جبرئیل امین نازل شد و این آیه را خواند: «انّما یریدُ اللّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمْ الرِّجْسَ اهْلَ البیتِ و یطَهِّرَکم تَطْهیراً».
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کساء خیبری را بر داماد و دختر و فرزندانش میکشد و با دست راست به
آسمان اشاره میکند و میفرماید: اینان اهل بیت من هستند، پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان. در روایت دیگری آمده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: بار خدایا! اینان اهلبیت و خواصّ من هستند، خدایا! هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان.
در روایت دیگری آمده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: خدایا! اینان خاندان محمّد هستند، پس درود و برکات خود را بر محمّد و خاندان محمّد قرار ده که تو ستوده بزرگواری.
تا این جا امّ سلمه در کنار اتاق کم و بیش ناظر این رویداد نورانی و معنوی بود، این جا دیگر تاب نیاورد، جلو آمد و گوشه کساء را بلند کرد تا او نیز از این فضای نورانی بهرهمند گردد، ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با قاطعیت کساء را از دست او کشید و مانع از ورود او به فضای اهلبیت قرآنی خود شد.
گویا امّ سلمه از این برخورد دلگیر شد و عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: تو به سوی خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.
تأمل در متن واقعه کساء و احادیثی که در این رابطه وارد شده است به روشنی اثبات میکند که این واقعه آن گونه که برخی از نویسندگان تصوّر کردهاند یک رویداد معمولی که بعدها اهمیت پیدا کرده است نیست، بلکه به دلیل فضای خاصّ این رویداد وارتباط آن با نزول آیه تطهیر یکی از استثناییترین رویدادهای تاریخ زندگی پیامبر اسلام در رابطه با معرفی پیشوایان و راهنمایان آینده جامعه اسلامی است.
متن دعای پیامبر و بسیاری از احادیثی که واقعه کساء را روایت کرده است به روشنی نشان میدهد که این رویداد در پی نزول
آیه تطهیر و در جهت تفسیر و تبیین آن تحقّق یافته است. نقل شده که پیامبر تا پایان عمر پر برکتش اصحاب کساء را تا پگاه (سپیدهدم) دعا میفرموده است و آنها را اهل بیت میخوانده است و این دلالت بر اهمیت این رویداد دارد.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «داستان حدیث کسا» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۹/۱۷.