خوابیدن امام علی در بستر پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت علی،
مکه،
پیامبر،
اهلبیت.
پرسش: آیا پیش از آنکه حضرت علی (علیهالسّلام) در مکه در بستر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بخوابد، آیا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او اطمینان داده بود که گزندی به او نمیرسد؟ با این حساب آیا میتوان این کار امام علی (علیهالسّلام) را فضیلت برای او شمرد؟
پاسخ اجمالی: خوابیدن امام علی (علیهالسّلام) در بستر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از فضایل ایشان شمرده شده است در میان اهلسنت
عمرو بن بحر جاحظ و
ابنتیمیه با تمسک به روایت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که به علی فرمود: «بخواب که گزندی به تو نمیرسد». این فضیلت را نمیپذیرند.
در پاسخ گفته شده:
۱. در منابع بسیاری آمده است که آیه ۲۰۷ سوره بقره در این فضیلت نازل شده است.
۲. روایت مستمسک ابنتیمیه در بیشتر منابع مهمّ تاریخی نیامده است و در منابع شیعی نیز این جمله نیست.
۳. این عبارت و نیز دستور به بازگرداندن امانتها را پیامبر خدا بعد از حادثه و در یکی از شبهای اختفا در غار، به علی (علیهالسّلام) فرموده است.
۴. بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، مشرکان با علی (علیهالسّلام) درگیر شدند و ایشان را در بستر، با سنگ زدند.
فضیلت ستیزی و تلاش برای زدودن فضایل علی (علیهالسّلام) از صفحه تاریخ و صفحه ذهن انسانها، به انگیزههای مختلف و علل گوناگون، جریان همیشگی حقستیزان بوده است.
از جمله کسانی که این نغمه ناموزون را درباره آن همه فضیلتهای سترگ سر داده و کوشیده است تا «فضیلت بودن» خوابیدن مولا بر بستر پیامبر خدا را انکار کند و از پرتو خیرهکننده آن به پندار باطل خود بکاهد، عمرو بن بحر جاحظ (م ۲۵۵ ق) است. او در نگاشته خُرد خود،
العثمانیة، نوشته است:
این کار او، طاعتِ بزرگی نیست؛ چون نقل کردهاند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به علی فرمود: «بخواب که گزندی به تو نمیرسد».
ابنتیمیه نیز که در تلاش برای کم سو ساختن
فضایل امام علی (علیهالسّلام) و اهلبیت (علیهمالسلام)، از هیچ کوششی دریغ نمیورزد، بر این افزوده است که:
علی از طریق دیگری نیز میدانست که کشته نمیشود؛ زیرا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به وی گفته بود که فردا در جایگاه معیّنی اعلام کند هر کس نزد محمّد امانتی دارد، بیاید و بازگیرد. او از این مأموریت، به خوبی دریافته بود که گزندی به وی نمیرسد.
و اینک سخن ما با این دو:
۱. منابع بسیاری آمده است که نزول آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»،
در شان علی (علیهالسلام)
و برای نشان دادن عظمت این حادثه بوده و این، هیچگونه تردیدی را برنمیتابد.
بدینسان،
خداوند، کار علی (علیهالسّلام) را «شِراء نفس (
جانبازی)» میداند و فرشتگان را به دیدن این «
ایثار» شگفت، فرا میخواند؛ ولی جاحظ و ابن تیمیه،
اجتهاد در مقابل نص کردهاند و آن را «شراء نفس» نمیشمرند و به این بهانه واهی که علی (علیهالسّلام) پیشتر میدانست که گزندی به او نخواهد رسید، فضیلت بودن آن را انکار میکنند!
۲. جمله «آنان نمیتوانند گزندی به تو برسانند» که دستاویز این دو نفر شده است، در بیشتر منابع مهمّ تاریخی نیامده است و در منابع شیعی نیز این جمله نیست. (این جمله را پیامبر خدا بعد از ماجرای آن شب و پس از آنکه در غار به علی (علیهالسّلام) توصیه کرد تا امانتها را باز گرداند، گفته است.)
بدینسان، کلام
اسکافی معتزلی استوار است که در این باره و در نقد کلام جاحظ نوشته است:
«این سخن، دروغ محض و تحریف حقیقت و افزودن چیزی از خود بر روایت است.»
۳. این عبارت و نیز دستور به بازگرداندن امانتها را پیامبر خدا بعد از حادثه و در یکی از شبهای اختفا در غار، به علی (علیهالسّلام) فرموده است.
شیخ طوسی (رحمهالله)، این بخش از ماجرا را این گونه گزارش کرده است:
«...پس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به علی (علیهالسّلام) فرمان داد و علی (علیهالسّلام) بهای شتران را به
ابو بکر داد. سپس
[
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
]
به علی (علیهالسّلام) درباره حفظ
عهد و پیمان و ادای امانتهایش سفارش کرد...و فرمود: «آنان از اکنون
[
تا آنگاه که بر من درآیی
]
، نمیتوانند هیچ گزندی به تو برسانند».
۴. بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، چون مشرکان در بامداد بر خانه هجوم بردند و علی (علیهالسّلام) را در بستر دیدند و نقشه شوم خود را نقش بر آب یافتند، با علی (علیهالسّلام) درگیر شدند و پیش از آن، بارها علی (علیهالسّلام) را در بستر، با سنگ زدند. اِسکافی مینویسد:
«...و اگر این درست بود، هیچ گزندی به او نمیرسید، در حالی که
اجماع است که کتک خورد و تا پیش از آنکه بدانند او کیست، با سنگ، وی را زدند تا آنجا که از درد به خود پیچید و آنان به وی گفتند: ما دیدیم که از درد به خود میپیچی، در حالی که ما به محمّد، سنگ میزدیم و او به خود نمیپیچید.
ابنجریر طبری نیز نوشته است:
«بر سرش فریاد کشیدند و کتکش زدند و او را به
مسجد الحرام بردند و ساعتی در آن جا زندانیاش کردند و سپس رهایش کردند.
علی (علیهالسّلام) خود نیز در گفتاری به این درگیری اشاره کرده و فرموده است:
«وامَرَنی ان اضطَجِعَ فی مَضجَعِهِ واقِیَهُ بِنَفسی، فَاَسرَعتُ الی ذلِکَ مُطیعا لَهُ مَسرورا لِنَفسی بِاَن اُقتَلَ دونَهُ؛
و به من فرمان داد که در خوابگاهش بخوابم و با
[
گذشتن از
]
جانم از او محافظت کنم. پس به سرعت و از سرِ اطاعت و شادمانیِ اینکه به پای او کشته میشوم، به این کار، مبادرت کردم.»
و روشنتر از همه آنچه آوردیم، اشعار ارجمند خود علی (علیهالسّلام) در وصف این فضیلت والاست که:
با جانم بهترین کسی را که بر ریگزار قدم گذارده است، حفظ کردم
و گرامیترین کسی را که گِرد
کعبه و
حجر اسماعیل،
طواف کرده است.
فرستاده خدا بیم آن داشت که با او نیرنگ کنند ••• امّا خدای بخشنده، او را از نیرنگ نجات داد.
و پیامبر خدا شب را ایمن و آسوده در غار به سر برد ••• محافظت شده و در حراست و استتار الهی.
و شب، مشرکان را میپاییدم و گمان نمیبردند که من هستم ••• و خود را آماده کشته شدن و اسارت کرده بودم».
امام (علیهالسّلام) در این اشعار صریح و روشن، دلیل حضور خود در بستر پیامبر خدا را آمادگی برای کشته شدن، اسارت وفداکاری در جهت محافظت از جان پیامبر خدا اعلام کرده است.
سایت حدیثنت، برگرفته از مقاله «خوابیدن امام علی در بستر پیامبر» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۴/۲۲.