• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حیا از منظر آیات و روایات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حیا نفس اخلاق تغیرانکسار درونی انقباض نظارت خداوند نظارت فرشتگان


پرسش: معنای «حیا» با توجه به لغت، اخلاق، آیات و روایات چیست؟


پاسخ: در لغت، سه معنا برای حیا وجود دارد: «تغیر و انکسار (اثرپذیری) درونی»؛ «انقباض (گرفتگی) نفس از زشتی‌ها»؛ «عامل بازدارندگی در برابر گناه».
در منابع اخلاقی در تعریف حیا از تعبیرهای گوناگونی استفاده شده است؛ مانند این که حیا، عبارت است از محصور شدن نفس و انفعال آن در ارتکاب حرام‌های شرعی، عقلی و عرفی، به جهت ترس از سرزنش و نکوهش مردم.
روایات درباره شرم و حیا دو رویکرد دارند. دسته‌ای از روایات، به نظارت خداوند می‌پردازند؛ جهان را در محضر خداوند معرفی می‌کنند و مردم را به حیا کردن از خداوند، فرا می‌خوانند. دسته‌ای دیگر، مردم را به حضور و نظارت فرشتگان توجه می‌دهند و از این راه آنان را به حیا دعوت می‌کنند.



مطالعه دیدگاه لغت شناسان در تعریف حیا، نشان می‌دهد که تقریبا همه آنان در یک مسیر حرکت کرده و تعریف‌های نزدیک به هم ارائه کرده‌اند. در این جا به برخی از این تعریف‌ها اشاره می‌شود:
۱. حیا، عبارت است از دگرگونی حال و اثرپذیری که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده و نکوهش می‌شود، حاصل می‌گردد.
[۱] طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۱۳، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.

۲. حیا، انقباض (گرفتگی) نفس از زشتی‌ها و ترک آن به جهت زشت بودن.
۳. حیا، عبارت است از انقباض (گرفتگی) و انزوا (دوری گزینی) از کار زشت، به جهت ترس از مذمت مردم.
[۳] طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۱۶.


۱.۱ - سه محور قول اهل لغت

در تعاریف اهل لغت، سه محور وجود دارد: ۱. «تغیر و انکسار (اثرپذیری) درونی»؛ ۲. «انقباض نفس»؛ ۳. حیا «عامل بازدارنده». لذا می‌توان گفت: این سه محور، بیانگر جنبه‌های مختلف حیا می‌باشند که به ویژگی‌های روانی و کارکرد و خودنگه‌داری حیا پرداخته‌اند.


در منابع اخلاقی در تعریف حیا از تعبیرهای گوناگونی استفاده شده است، که در این جا نمونه‌هایی از آنها را می‌آوریم:
۱. «حیا، عبارت است از حصر (محصور شدن) نفس و انفعال (درماندگی) آن در ارتکاب حرام‌های شرعی و عقلی و عرفی، به جهت ترس از سرزنش و نکوهش مردم»؛ یعنی ترس از سرزنش مردم موجب می‌شود که انسان در مواجهه با امور سه گانه حرام شرعی، عقلی و عرفی، منفعل شده، از نظر روانی دچار حصر و تنگنا گردد.
۲. «حیا، ملکه‌ نفسانی است که موجب انقباض نفس از فعل قبیح (کار زشت) و انزجار (بیزاری) آن از کار خلاف ادب می‌گردد. این کار به جهت ترس از سرزنش صورت می‌گیرد».
در این تعریف از واژه انقباض استفاده شده است. روان انسان هنگام مواجهه با اموری که خوشایند ارزیابی می‌شوند، منبسط (گشوده و باز) می‌گردد و در مقابل، هنگام مواجهه با اموری که ناخوشایند ارزیابی می‌شوند، منقبض (گرفته و بسته) می‌گردد. هنگام حیا، روان انسان منقبض می‌گردد؛ از این رو در این تعریف از این واژه استفاده شده که بیانگر حقیقت یاد شده است. همچنین از واژه انزجار نیز استفاده شده که غیر از انقباض است و نشان می‌دهد که از دیدگاه این تعریف؛ حیا، همراه با انزجار و نفرت از موضوع حیا نیز هست.
[۶] پسندیده، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیا، ص۱۸ – ۱۹، قم، دار الحدیث، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.

۳. «حیا، نوری است که جوهرش صدر ایمان است و تفسیرش توقف در هر چیزی که مخالف توحید و معرفت باشد».
در این تعریف، فقط به جنبه بازدارندگی حیا اشاره شده و از بیان حالت‌های روانی آن و همچنین ویژگی‌های موضوع حیا، چیزی به چشم نمی‌خورد.
۴. «حیا، خصلتی است که انسان را بر ترک کردن فعل قبیح و جلوگیری از کوتاهی کردن در حق دیگران بر می‌انگیزد».
[۸] نووی، ابو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف، ریاض الصالحین، ص۲۲۹، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.
[۹] گروهی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم ، ج۵، ص۱۷۹۷، جده، دار الوسیلة للنشر و التوزیع، چاپ چهارم، بی تا.

در این تعریف، به جنبه بازدارندگی اشاره شده و به یکی از مصادیق آن نیز تصریح شده است.

۲.۱ - نکته‌ها

از مجموع تعریف‌های اخلاقی چند نکته به دست می‌آید:
یکم: حیا، هنگام مواجه شدن با یک فعل قبیح رخ می‌دهد.
دوم: در این حالت، روان انسان، حالت انکسار، انفعال، انقباض، انزجار و انحصار پیدا می‌کند.
سوم: این نوع برانگیختگی در عمل، هم موجب انجام دادن یک کار است و هم موجب ترک یک کار که از آن به عنوان تنظیم رفتار یاد می‌شود.
چهارم: حیا، زیر مجموعه ترس است؛ زیرا علت برانگیختگی هنگام مواجهه با یک کار زشت؛ یا ترس از سرزنش و نکوهش مردم است، و یا ترس از ارتکاب آن.
پنجم: منشا زشت دانستن یک عمل، یا شرع است یا عقل و یا عرف و آداب یک جامعه.
[۱۰] پسندیده، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیا، ص۲۱ – ۲۲.



روایات درباره شرم و حیا دو رویکرد دارند:
الف. دسته‌ای از روایات، به نظارت خداوند می‌پردازند و جهان را در محضر خداوند معرفی می‌کنند و مردم را به حیا کردن از خداوند، فرا می‌خوانند.
ب. دسته‌ای دیگر، مردم را به حضور و نظارت فرشتگان توجه می‌دهند و آنان را به حیا فرا می‌خواند.
در این جا به برخی از آیات و روایات در دو دسته اشاره می‌شود:

۳.۱ - دسته اول

در بررسی آیات قرآن به داستان حضرت یوسف و آیه ۹۶ سوره علق اشاره می‌کنیم:

۳.۱.۱ - داستان حضرت یوسف

قرآن مجید، هنگام طرح داستان خلوت کردن زلیخا با حضرت یوسف (علیه السلام)، در بیان علت امتناع حضرت یوسف (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «آن زن قصد او کرد؛ و او (یوسف) نیز، اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی می‌نمود».
در این آیه شریفه، از «برهان پروردگار»، به عنوان عامل بازدارندگی از گناه اشاره شده است. امام زین العابدین (علیه‌السّلام) در تفسیر «برهان پروردگار» می‌فرماید: «زن عزیز مصر به سوی بت رفت و پارچه‌ای بر روی آن انداخت. یوسف از او پرسید: "برای چه این کار را کردی؟ ". پاسخ داد: شرم دارم از این که این بت، ما را ببیند! در این هنگام، یوسف به وی گفت: "آیا تو شرم می‌کنی از چیزی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه می‌فهمد و نه می‌خورد و نه می‌نوشد؛ ولی من شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟! ". این، معنای سخن خداوند است که می‌فرماید: اگر برهان پروردگارش را ندیده بود».
آنچه باعث حیای زلیخا شد، ناظر بودن بت بود، هر چند نظارت او بر اعمال بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف (علیه‌السّلام) شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است.

۳.۱.۲ - نظاره‌گر بودن خدا

با توجه به تحلیل ماهیت و معنای حیا؛ آیه شریفه «ا لم یعلم بان الله یری» (مگر ندانسته که قطعا خدا(همه کارهایش را) می‌بیند؟) با موضوع حیا رابطه تنگاتنگ دارد و بیانگر آن است؛ بدون این که از واژه حیا استفاده شده باشد.
در آغاز رسالت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ، هنگامی که ایشان مورد آزار یکی از مشرکان قریش قرار گرفتند، خداوند، وی را به حیا فراخواند و فرمود که آیا نمی‌داند که خدا او را می‌بیند؟!
[۱۵] طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳۰، ص۱۶۴، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.


۳.۱.۳ - روایت پیامبر اکرم

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) : «شرم کنید امروز از این که خداوند از تمام امور شما آگاه است».

۳.۱.۴ - روایت امام علی

امام علی (علیه‌السّلام) : «از خدایی پروا داشته باشید که در دید او هستید و زمام شما به دست اوست و حرکات شما در اختیار او است: اگر پنهان سازید، آگاه است و اگر آشکار سازید، می‌نگارد. برای این کار، نگهبانان و مراقبان ارجمندی قرار داده که هیچ حقی را فرو نمی‌گذارند و هیچ چیزی را به باطل ثبت نمی‌کنند».

۳.۱.۵ - روایت امام زین العابدین

امام زین العابدین (علیه‌السّلام ) : «از خداوند متعال بترس، چون بر تو قدرت دارد، و از او شرم کن، چون به تو نزدیک است».

۳.۱.۶ - روایت امام باقر

امام باقر (علیه‌السّلام) : «از خدا شرم کن، به آن اندازه که به تو نزدیک است، و از او بترس، به اندازه‌ای که بر تو قدرت دارد».

۳.۱.۷ - روایت امام صادق

امام صادق (علیه‌السّلام) : «بدان که تو در پیشگاه کسی هستی که تو را می‌بیند، هر چند تو او را نمی‌بینی».

۳.۲ - دسته دوم

امام صادق (علیه‌السّلام) با اشاره به نظارت فرشتگان بر اعمال آدمی می‌فرماید: «هر کسی که در خلوت، زمینه گناه برایش فراهم شود و خداوند متعال را مراقب خود بداند و از فرشتگان نگهبان، حیا کند، خداوند، همه گناهان او را می‌آمرزد، هر چند به اندازه گناهان جن و انس باشد».
همچنین از دیدگاه امام صادق (علیه‌السّلام) اساسا فلسفه ناظر قرار دادن فرشتگان، همین است که مردم با توجه به وجود و حضور آنان، دست از گناه بردارند.

۳.۳ - جمع بندی از این دسته احادیث

یک. توجه به دیدن خداوند و درک حضور او، حیا را بر می‌انگیزد. در حقیقت، خداوند پیش از آن که مردم را به ترس فرا بخوانند، به حیا فراخوانده است و این، جایگاه و اهمیت حیا را در نظام تربیتی اسلامی می‌رساند.
دو. در این احادیث؛ به دو صفت از صفات خداوند ، اشاره شده است: یکی قدرت خداوند و دیگری نزدیکی خداوند که نشان از آگاهی و اطلاع خداوند از رفتار بشر دارد. آن گاه، قدرت، عامل ترس دانسته شده و نزدیک بودن و اطلاع خداوند، عامل حیا و شرم. بنابر این، عامل برانگیختن ترس، توجه قدرت خداوند است و عامل برانگیختن حیا، آگاهی و نظارت خداوند.
سه. از دیدگاه روایات، فصل مقوم و وجه تمایز حیا از دیگر بازدارنده‌ها، عنصر «نظارت» است؛ یعنی آنچه حیا را بر می‌انگیزد، حضور و نظارت ناظر است. معمولا رفتار انسان در جمع، با رفتار او در خلوت ، تفاوت می‌کند. تفاوت رفتار در خلوت و جلوت ، به جهت تفاوت در حضور و عدم حضور است. آن جا که تنها باشد و حضور هیچ کس را حس نکند و هیچ چشمی را ناظر رفتار خود نداند، کارهایی را به راحتی انجام می‌دهد که ممکن است در حضور دیگران، حاضر به انجام دادن آن نباشد. اگر در تنهایی و خلوت خود، آماده انجام دادن کاری شده باشد که به نظر نادرست می‌آید و ناگهان متوجه شود کسی وارد شده و ناظری وجود دارد، دست از آن کار می‌کشد. یا اگر بعدا بفهمد کسی ناظر اعمال او بوده است، سرافکنده می‌شود و عرق شرم بر پیشانی او می‌نشیند.


۱. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۱۳، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۴۰.    
۳. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۱۶.
۴. ضدها نراقی، ملا محمد مهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۴۶، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی تا.    
۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۶. پسندیده، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیا، ص۱۸ – ۱۹، قم، دار الحدیث، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.
۷. منسوب به امام صادق (علیه السلام)، مصباح الشریعة، ص۱۸۹، اعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.    
۸. نووی، ابو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف، ریاض الصالحین، ص۲۲۹، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.
۹. گروهی از نویسندگان، نضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم ، ج۵، ص۱۷۹۷، جده، دار الوسیلة للنشر و التوزیع، چاپ چهارم، بی تا.
۱۰. پسندیده، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیا، ص۲۱ – ۲۲.
۱۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۲۴.    
۱۲. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج۱، ص۴۹، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۱۳. علق/سوره۹۶، آیه۱۴.    
۱۴. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۴۳۰ – ۴۳۱، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.    
۱۵. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳۰، ص۱۶۴، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۱۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۹، ص۳۳۳.    
۱۷. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، خطبه ۱۸۳، ص۴۱۴.    
۱۸. حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص۸۹، قم، مدرسة الامام المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۱۹. حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص۱۱۰، قم، مدرسة الامام المهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۲۰. شیخ صدوق، الامالی، ص۵۸۹.    
۲۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۲۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵، ص۳۲۳.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حیا از منظر آیات و روایات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۰۷/۲۵.    



جعبه ابزار