حضرت یونس و ترک اولی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:
حضرت یونس ،
پیامبر ،
خطاپرسش: خطای حضرت یونس چه بود؟ مگر نه این است که پیامبران از اشتباه مصوناند؟
پاسخ: حضرت
یونس بن متی علیهالسلام، سالها
در میان قومش در سرزمین
نینوا در
عراق ، به دعوت و
تبلیغ مشغول بود،(
میبدی از
عبدالله مسعود ، نقل میکند که حضرت یونس، ۳۳ ساله بود که به پیامبری
مبعوث شد و ۳۳ سال، قومش را دعوت کرد، در این مدت جز دو مرد، کسی دیگر به وی
ایمان نیاورد.) اما هرچه کوشش کرد، ارشادهایش در دل امتش مؤثر نیفتاد، فقط دو نفر به او ایمان آوردند؛ یکی
ملیخا بود و دیگر
روبیل ، یکی عابد بود و دیگری عالم؛
به خاطر اینکه آن حضرت از دعوت قومش خسته و مأیوس شده بود (به جهت تبلیغ طولانی مدت) بر آنها غضبناک و خشمگین گردید و از میان آنها بیرون رفت، وی با آنکه مأمور نبود از آنها
اعراض کند و از آنجا
هجرت نماید، این کار را کرد؛ چون تصوّر میکرد خداوند بر او تنگ نمیگیرد؛ مانعی ندارد که خروج حضرت یونس از منطقه مأموریتش
ترک اولی باشد که از او سر زده؛ مانند برخی از
انبیا که ترک اولی نمودند.
بنابراین، از نظر اینکه یونس علیهالسلام درباره قوم متمرد خود،
نفرین کرد و بدون کسب دستور از مقام کبریائی، از قوم خود اعراض نموده و هنگام اجرای
عقوبت ، آنان را رها نمود و به سوی آنان باز نگشت، با اینکه تمرد نبوده، ولی یونس پیامبر علیهالسلام، آن را درباره خود لغزش شناخت و در مقام
توبه و عذر خواهی برآمد.؛ در صورتی که مقام پیامبران منزه از خطور لغزش است.
شایان توجه است که «لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ» در جمله «إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ»، به معنای تنگ گرفتن است.
امام رضا علیهالسلام «فَظَنَّ» را به «
یقین » و «لَنْ نَقْدِرَ» را به «
ضیق » و «تنگنا» معنا نموده است: «قَالَ الرِّضَا (ع) ذَاکَ یُونُسُ بْنُ مَتَّی (ع) ذَهَبَ مُغاضِباً لِقَوْمِهِ فَظَنَّ بِمَعْنَی اسْتَیْقَنَ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ أَنْ لَنْ نُضَیِّقَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ وَ مِنْهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ أَیْ ضَیَّقَ وَ قَتَر»؛ امام رضا علیهالسلام فرمود:ذا النّون یونس بن متی بود که از روی غضب، از قوم خود، روی پنهان نمود و یقین نمود که ما رزق او را در هر مکان و محلّ که باشد مضیق نخواهیم کرد. لفظ
ظنّ اینجا به معنای استیقن است و از اینجا است قول خدای عزّ و جلّ: «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ»، یعنی رزق او را مضیّق و مقتر گردانید. آنحضرت با استناد به قول خداوند متعال در آیه «وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ؛
و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد....» فرمودند:«قدر» در روزی، در این آیه به معنای تنگی و مضیقه روزی است.
با توجه به این معنا، وجهی برای این توجیه باقی نمیماند که این جمله در مقام تمثیل باشد، چنانکه برخی از مفسران گفتهاند جمله «إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ» در مقام تمثیل است (و معنایش این است که رفتن یونس و جدایی او از قومش مانند رفتن کسی بود که از مولایش قهر کرده باشد و پنداشته باشد که مولایش بر او دست نمییابد و او میتواند با دور شدن از چنگ وی بگریزد) چون یونس مقامش بالاتر از این است که حقیقتاً و واقعاً از مولایش قهر کند و به راستی بپندارد که خدا بر او قادر نیست و او میتواند با
سفر کردن از مولایش بگریزد؛ زیرا ساحت پیامبران منزه از چنین پندارها است، آنان به
عصمت خدا
معصوم از خطا هستند. بنابراین،
آیه شریفه از باب تمثیل است نه حکایت یک واقعیت خارجی.
به هر حال، یونس یقین کرد که خداوند بر او تنگ نخواهد گرفت. او گمان میکرد تمام
رسالت خویش را در میان قوم نافرمانش انجام داده است و حتی ترک اولایی در این زمینه نکرده، و اکنون که آنها را به حال خود رها کرده و بیرون میرود چیزی بر او نیست، در حالیکه اولی، این بود که بیش از این در میان آنها بماند و
صبر و استقامت به خرج دهد، شاید بیدار شوند و به سوی خدا آیند. سرانجام برای همین ترک اولی، خداوند او را در فشار و تنگنا قرار داد، نهنگ عظیمی او را بلعید.
پایگاه اسلام کوئیست