حسنین و جنگ عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تاریخ طبری، حسنین علیهماالسلام، جنگ، عمر.
پرسش: آیا تاریخ طبری قابل اطمینان است؟ مثلاً در مورد این مطلب که در تاریخ طبری آمده است که
امام حسن علیهالسلام و
امام حسین علیهالسلام در جنگ عمر علیه ایران شرکت کردهاند و اگر این مطلب درست است؛ چرا
امام علی علیهالسلام این اجازه را به فرزندانش داد؟
گناه مردم ایران چه بود که کشته شدند؟
پاسخ: ۱. اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکر شده در آن صددرصد قطعی و مورد تأیید است. تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنا نیست. علاوه بر این، خبر فوق در منابع شیعی وجود ندارد. ۲. برخی
راویان،
راوی این خبر یعنی علی بن مجاهد را
توثیق نمیکنند. یحیی بن معین، یحیی بن ضریس، علی بن حسن هسنجانی دریاره وی میگویند او کذاب و جاعل است.
تبیین این مسئله تاریخی از چند جهت قابل تأمل و دقت است:
همانگونه که میدانید اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکرشده در آن صددرصد قطعی و مورد تأیید است. تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنا نیست.
تاریخ طبری یکی از کتابهای تاریخی معتبر و از منابع
اهل سنت است که خبر شرکت امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ در نبرد سپاه خلیفه دوم به ایران در آن ذکر شده است؛ اما در هیچیک از منابع معتبر شیعی چنین چیزی نیامده است. عدم درج این خبر در متون شیعی حاکی از آن است که این موضوع مورد تأیید عالمان و مورخان
شیعه نیست.
برخی
راویان، مانند یحیی بن معین، یحیی بن ضریس، و...، راوی این خبر یعنی علی بن مجاهد را توثیق نمیکنند. یحیی بن معین دریاره او میگوید: وی جعل
حدیث میکرد. یحیی بن ضریس میگوید: او
کذاب است و جعل سند میکرد. علی بن حسن هسنجانی میگوید: از أباجعفر جمال یعنی محمد بن مهران از علی بن مجاهد، پرسیدم، گفت: وی کذاب است.
بنابراین خبر چنین شخصی که رجال شناسان نیز او را تأیید نمیکنند، چگونه قابل
اعتماد است؟!
بر فرض صحت چنین خبری، یعنی شرکت امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ در چنین نبردی این مسئله از زوایای مختلف قابل توجیه است:
آنان اگرچه فرزندان شخصیتی مانند امام علی ـ علیهالسلام ـ بودند و آن حضرت به عنوان نفر اول مخالف حکومت شناخته میشد، و از نظر وی حکومت خلفای سه گانه مشروعیت نداشت، اما این بدان معنا نیست که آن حضرت و فرزندان و علاقهمندانش از حوادث و رخدادهای جامعه به دور باشند و به قوانین شهروندی پایبند نباشند؛ بلکه در امور شهروندی آنان نیز چون دیگران
عمل میکردند و بر فرض صحت شرکت
فرزندان امام علی علیهالسلام در
جنگ ایران و یا هر نبرد دیگری، از این زاویه قابل توجیه است. این مسئله در تمام
دنیا پذیرفته شده است. هیچ مخالف حکومتی نمیتواند به بهانه مخالفت از قوانین حکومتی سرپیچی کند و خود را از مسائل و حوادث جامعه تبرئه کند.
بر فرض صحت چنین خبری، شرکت آنان در این نبرد همراه دیگر نیروهای رزمنده میتوانست جنبه فرهنگی داشته باشد؛ یعنی آنان بهعنوان سرباز در کنار دیگر نیروهای سپاه
اسلام تعدیلکننده نیروهای رزمنده از تعرضهای بیجا و بیمورد هنگام ورود به شهرها در برخورد با جان و
مال مردم باشند؛ چنانکه امروزه نیز تمام نیروهای نظامی دارای سربازان امدادی و فرهنگی، حتی بخشهای فرهنگی و عقیدتی هستند. همانگونه که امام علی ـ علیهالسلام ـ در عین مخالفت با حکومت در بسیاری از موارد با
خلفا همکاری در جهت تعدیل آنها در امور حکومت داشت. فرزندانش نیز در این جنگ میتوانستند نقش تعدیلکننده داشته باشند، نه نیروی جنگنده.
در کدام
تاریخ ثبت شده است که نیروها و سربازان ایران به دست آن دو
امام کشته شدهاند. تا ما درصدد احقاق
حق آنها باشیم، حتی در تاریخ طبری که خبر شرکت آنها در جنگ علیه ایران آمده است، اشاره نشده است که کسی با شمشیر آنان کشته شده باشد.
پایگاه اسلام کوئست.