تحدّی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تحدی، آیات تحدی.
پرسش: سه آیه کاف، انه لمعجز، و ما کان لکم بمنذر، را خودم تنظیم کردم، آیا دارای اشکال است؟
پاسخ: در برخی آیات، دعوت به تحدی و مبارزهطلبی شده است که به
آیات تحدی معروفاند و با بیان بسیار قاطع و صریح تمام جهانیان در همه زمانها و مکانها و کلیه کسانی را که در پیوند آن با مبدأ جهان
آفرینش تردید داشتند، دعوت به مقابله به مثل کرده است و به گواه
تاریخ مثلی را برای قرآن نیاوردهاند. در آیات تحدی، تحدی به قرآن و یک سوره و ده
سوره شده است و نتیجه میدهد که
تحدی قرآن به یک کلمه یا یک جمله نیست تا کسی ادعا کند من میتوانم مثل آن را بیاورم.
در چند آیه از آیات
قرآن کریم دعوت به تحدی و مبارزهطلبی شده است که به آیات تحدی معروفاند و با بیان بسیار قاطع و صریح تمام جهانیان در همه زمانها و مکانها و کلیه کسانی را که در پیوند آن با مبدأ جهان
آفرینش تردید داشتند، دعوت به مقابله به مثل کرده است و به گواه
تاریخ مثلی را برای قرآن نیاوردهاند.
و در نمونههای عرضه شده که تاریخ آنها را معرفی نموده است، در آن سستی
آشکار است.
اما اشکالات وارده بر این چند جمله، عبارتند از:
این
الفاظ، شبیه
الفاظ قرآن است که تنها گاهی به جابهجایی مکانی اکتفا شده است.
در آیات تحدی، تحدی به قرآن و یک سوره و ده
سوره شده است و نتیجه میدهد که تحدی قرآن به یک کلمه یا یک جمله نیست تا کسی ادعا کند من میتوانم مثل آن را بیاورم.
حروف مقطعه در صدر جمله فوق، تنها به شبیهسازی لفظی با قرآن، اکتفا شده است.
مرجع ضمیر «انه» مشخص نشده است، اگر به «قرآن» راجع باشد، نقض ادعای خودتان میشود. از یک طرف میگویید قرآن
معجزه است که یکی از شرایط
اعجاز این است که بشر عادی نتواند مانند آن را بیاورد و از طرف دیگر مانند
قرآن را میآورید.
مفهوم جمله مشخص نیست که چه مقصد و هدفی را دنبال میکند و هیچ ارتباطی بین این دو جمله نیست، اگر «ما» موصوله باشد، احتیاج به خبر دارد که خبر آن نیامده است و اگر نافیه باشد که میگویید قرآن برای شما انذارکننده نیست؛ درحالیکه از شأن
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله و آیات قرآن،
انذار و تبشیر است.
در
قرآن کلمه «معجز» و کلمه «منذر» صفت
قرآن مجید نیامده است.
پس از این همه اشکالات، شاید بگویید تمام اشکالات فوق قابل جواب است، که در این صورت دو جواب دیگر که جنبه عمومیت (از لحاظ بلاغت و
فصاحت و نظم و نثر) داشته باشد، بدان گفته میشود که یکی از آنها از مرحوم
آیة الله خویی در
البیان است که میفرماید:
شبههای را ابتداءً مطرح میسازد مبنی بر اینکه
عارف و آشنای به لغات و واژههای عربی قادر است که مثل کلمات و جملات قرآن را بیاورد، آنگاه در پاسخ میفرمایند که این شبهه سزاوار ذکر نیست؛ زیرا قدرت برآوردن به مانند کلمهای از کلمات قرآن بلکه برآوردن به مثل جملهای از جملات قرآن اقتضای قدرت برآوردن به مثل قرآن یا به سورهای از سوره قرآن نیست؛ زیرا قدرت بر ماده (و الفاظ
عربی) لازمهاش این نیست که بتواند این ترکیب قرآنی را بیاورد؛
ظاهر
آیات تحدی این است که بشر نمیتواند چنین قالبی را بسازد، نه اینکه
خدا نمیگذارد؛ بلکه منوط به این کرده است که قرآن با
علم الهی نازل شده است، و استدلال به تحدی، استدلال بر این است که قرآن از ناحیه خدا نازل شده، نه اینکه
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آن را از خود تراشیده است؛
چنانکه این معنا در آیه ۱۴
سوره هود آمده است:
«فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ»؛ «و اگر آنها دعوت شما را نپذیرفتند، بدانید با علم الاهی نازل شده».
۱. جوادی آملی، عبدالله،
تفسیر موضوعی قرآن کریم قرآن در قرآن، ج ۱.
۲. جلالالدین سیوطی، جلالالدین،
الاتقان فی علوم القرآن، ج ۱ و ۲.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تحدی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۷/۱۸.