• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی‌آدم و ناس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: بنی‌آدم، ناس، قرآن.
پرسش: در قرآن فرق بین بنی‌آدم و ناس چیست؟
پاسخ: «ناس»، اسم جمع و به معنای مردم است. در قرآن کریم گاهی در عموم استعمال شده، و گاهی در گروه خاصی از افراد بشر بکار رفته است. برخلاف بنی‌آدم که لفظ عام است و دلالت بر عموم افراد بشر از زن و مرد، کوچک و بزرگ و... دارد، و در استعمالات قرآنی همیشه در معنای عموم بکار رفته است.






« ناس »، اسم جمع است
[۱] یعنی دلالت بر مجموعی از افراد می‌کند و دارای معنای جمعی است، ولی از جنس خودش مفرد ندارد؛ مانند نساء که به معنای زنان است ولی از جنس خودش مفرد ندارد؛ سیوطی، جلال الدین، البهجة المرضیه، ج ۱، ص ۳۲، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ ششم، ۱۳۷۰ ش،(پاورقی).
و به معنای مردم یا جماعت مردم می‌آید.
[۲] مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۸۹۰.
[۳] قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۷، ص ۱۲۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.



صل «النّاس»، «أناس» از « انس » است، در اثر دخول الف و لام تعریف، همزه آن ساقط شده و لام تعریف در نون ادغام شده است.
[۴] قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۷، ص ۱۲۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.



در قرآن مجید، آیه‌ای وجود ندارد که لفظ ناس، بدون «الف و لام»، ذکر شده باشد؛ بلکه در تمام آیاتی که این لفظ، ذکر شده همراه با «الف و لام»، بیان شده است.


«ابن»، مفرد است، به معنای پسر که دارای دو جمع است؛ یکی، «ابناء» و دیگری «بنون» که در حالت نصبی و جری به جای «واو»، «یاء» می‌گیرد.


«بنی»، در اصل، «بنین»، بوده که در حالت اضافه شدن به آدم، نون آن حذف شده است.


«آدَم»، کلمه‌ای است غیر عربی .


اکثر اهل لغت آن‌را عَلَمِ شخص گرفته و گفته‌اند نام آدم ابوالبشر است.
[۹] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۵۱، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ ش.
برخی هم احتمال داده‌اند که آدم؛ مانند انسان و بشر، عَلَمِ نوع باشد.
[۱۰] . قاموس قرآن، ج ‌۱، ص ۳۸.
که منافاتی با هم ندارند.


در قرآن کریم از واژه «الناس»، دو معنا اراده شده است.

۹.۱ - أ. معنای عموم

« رَبَّنا إِنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فیهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ »؛ پروردگارا! تو مردم را، برای روزی که تردیدی در آن نیست، جمع خواهی کرد؛ زیرا خداوند از وعده خود، تخلف نمی‌کند.
بدون تردید خداوند سبحان، در روز قیامت ، تمام انسان‌های اولین و آخرین از مرد و زن، حتی جنین سقط شده و دیوانگان را جمع می‌کند، نه گروه خاصی از آنان را، پس کلمه «الناس»، در این آیه به معنای عموم مردم آمده است.
[۱۲] طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۱۷، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.


۹.۲ - ب. اراده گروه خاصی

اراده گروه خاصی از مردم؛ مانند:

۹.۲.۱ - ۱. نمونه اول

« قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ »؛ بگو:پناه می‌برم به پروردگار مردم. برخی از مفسران معتقدند؛ در این آیه از لفظ ناس اراده بچه‌های در شکم مادر شده است نه تمام مردم.
[۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۸۶۹ ؟؟؟، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۹.۲.۲ - ۲. نمونه دوم

« وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحین »؛ و با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت (و میان‌سال شدن) سخن خواهد گفت و از شایستگان است.
مراد از ناس در آین آیه، بنی‌اسرائیل و افراد حاضر در زمان زندگانی حضرت عیسی ـ علیه‌السلام ـ است.
[۱۶] بروجردی، سیدمحمدابراهیم، تفسیر جامع، ج ۱، ص ۴۳۲ ـ ۴۳۳، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم، ۱۳۶۶ ش.


۹.۲.۳ - ۳. نمونه سوم

« أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه »؛ یا این‌که نسبت به مردم پیامبر و خاندانش‌]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‌ورزند؟
از نگاه شیعه مراد از ناس، در این آیه، پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و خاندان پاکش می‌باشد.


لفظ «بنی‌آدم»، چندین مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است. این لفظ، عام، است، به معنای تمام فرزندان آدم و حوا ـ علیه‌السلام ـ می‌باشد، چه کسانی که زنده‌اند و چه کسانی که مرده‌اند و چه کسانی که بعداً موجود می‌شوند تا روز قیامت ، اعم از مرد و زن.
[۲۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۴، ص ۶۳۱ ؟؟؟، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۲۵] سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۳، ص ۱۳۱، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.


۱۰.۱ - روایتی از زراره

زراره از امام باقر و امام صادق ـ علیه‌السلام ـ نقل می‌کند که این دو بزرگوار در تفسیر «بنی‌آدم» فرمودند:«بنی‌آدم عام است و شامل تمام فرزندان آدم ـ علیه‌السلام ـ می‌شود».


در این‌جا به‌عنوان نمونه تعدادی از آیات قرآن را که در آن واژه بنی‌آدم آمده ذکر می‌شود:

۱۱.۱ - ۱. نمونه اول

« وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی‌ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ و (به‌خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند:«آری، گواهی می‌دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید:«ما از این، غافل بودیم (و از پیمان فطری توحید بی‌خبر ماندیم).
مراد از بنی‌آدم در این آیه تمام فرزندان آدم تا روز قیامت است.
[۲۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۴، ص ۷۶۵ ـ ۷۶۶ ؟؟؟، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۳۰] طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۶، ص ۲۵، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.


۱۱.۲ - ۲. نمونه دوم

« وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‌ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی‌ کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً »؛ ما آدمی‌زادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکب‌های راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم.
در این آیه، مراد نوع فرزندان آدم ـ علیه‌السلام ـ است که شامل تمام آنان می‌شود بدون اختصاص به گروه خاصی از انسان‌ها.
[۳۳] بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۷، ص ۳۳۹، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ش.


۱۱.۳ - ۳. نمونه سوم

« أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‌ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ »؛ آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟
در این آیه نیز بنی‌آدم، شامل تمام اولاد آدم از کافر و مسلمان و... می‌شود.
[۳۵] طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۱، ص ۹۵، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.

نتیجه:«ناس»، اسم جمع و به معنای مردم است. در قرآن کریم گاه در عموم استعمال شده، و گاهی در گروه خاصی از افراد بشر بکار رفته است. بر‌خلاف «بنی‌آدم» که لفظ عام است و دلالت بر عموم افراد بشر از زن و مرد، کوچک و بزرگ و... دارد، و در استعمالات قرآنی همیشه در معنای عموم بکار رفته است.



۱. یعنی دلالت بر مجموعی از افراد می‌کند و دارای معنای جمعی است، ولی از جنس خودش مفرد ندارد؛ مانند نساء که به معنای زنان است ولی از جنس خودش مفرد ندارد؛ سیوطی، جلال الدین، البهجة المرضیه، ج ۱، ص ۳۲، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ ششم، ۱۳۷۰ ش،(پاورقی).
۲. مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص ۸۹۰.
۳. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۷، ص ۱۲۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.
۴. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۷، ص ۱۲۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.
۵. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۷، ص ۳۰۳، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ ق.    
۶. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۱۴۸، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۷۰، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۸. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج ۴ ؟؟، ص ۶، کتاب‌فروشی مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ ش.    
۹. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۵۱، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰ ش.
۱۰. . قاموس قرآن، ج ‌۱، ص ۳۸.
۱۱. آل‌عمران (۳)، آیه ۹.    
۱۲. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۱۷، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
۱۳. ناس (۱۱۴)، آیه ۱.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۸۶۹ ؟؟؟، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۱۵. آل‌عمران (۳)، آیه ۴۶.    
۱۶. بروجردی، سیدمحمدابراهیم، تفسیر جامع، ج ۱، ص ۴۳۲ ـ ۴۳۳، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم، ۱۳۶۶ ش.
۱۷. نساء (۴)، آیه ۵۴.    
۱۸. مکارم، شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۴۲۱، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۱۹. اعراف (۷)، آیه ۲۶ و ۲۷.    
۲۰. اعراف (۷)، آیه ۳۱ و ۳۵.    
۲۱. اعراف (۷)، آیه ۱۷۲.    
۲۲. اسراء (۱۷)، آیه ۷۰.    
۲۳. یس (۳۶)، آیه ۶۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۴، ص ۶۳۱ ؟؟؟، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۵. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۳، ص ۱۳۱، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
۲۶. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی،‌ محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۱۱،‌ المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.    
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، محقق، مصحح، جمعی از محققان‌، ج ۶۰، ص ۲۲۰، دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت‌، چاپ دوم‌، ۱۴۰۳ق.    
۲۸. اعراف (۷)، آیه ۱۷۲.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۴، ص ۷۶۵ ـ ۷۶۶ ؟؟؟، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۳۰. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۶، ص ۲۵، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
۳۱. اسراء (۱۷)، آیه ۷۰.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۵۶، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.    
۳۳. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۷، ص ۳۳۹، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ش.
۳۴. یس (۳۶)، آیه ۶۰.    
۳۵. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۱، ص ۹۵، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | شیوه ادبی قرآن | قرآن شناسی




جعبه ابزار