بعثت پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بعثت پیامبر، مکارم اخلاق، تهذیب نفس، تعلیم کتاب و حکمت.
پرسش: منظور پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از مکارم اخلاق در این
حدیث نبوی که پیامبر میفرمایند: «بعثت لاتُمم مکارم الاخلاق» چیست؟ آیا این ۲۳ سال فقط در همین مسیر بوده است؟
پاسخ:
آنچه که در زندگی
انسان بسیار اهمیت دارد، داشتن اخلاق کریمانه است؛ زیرا ارتباطات درونی و بیرونی چه در
خانواده و جامعه منوط به برقرار کردن یک رابطة حسنه در سایة داشتن خلقوخوی پسندیده میباشد. روی این اصل پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بهعنوان یک انسان نمونه و تمام عیار از جهت ارتباط اخلاقی چه در محیط
خانواده و چه در محیط اجتماع زبانزد عام و خاص است. اما پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ با داشتن چنین اخلاق کریمانهای هدف و برنامهای را داشته است و علت بعثت را در تکمیل مکارم اخلاق ابراز میکنند.
خداوند متعال در آیة ۲ از
سوره مبارکه جمعه علت بعثت را اینطور بیان میکنند: «هُوَ الذی بعث فی الاُمیّن رَسوُلاً مِنهُمْ یَتلوُا عَلَیْهمِ ءایتهِ وَ یُزَکّیهِمْ وَ یُعَلمُهم الکتب و الحکمة و ان کانوُا مِنْ قبلُ لَفی ضَلالِ مُبین»؛ «او پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ برانگیخت از میان شما که برایتان آیات خدا تلاوت کند و تهذیب و
تزکیه نفس و تعلیم کتاب و حکمت را به شما بیاموزد، قبل از این در
ضلالت و
گمراهی آشکار به سر میبردید».
خداوند در این
آیه علت بعثت را در سه امر خلاصه میکند:
أ. تلاوت
آیات که جنبة مقدماتی دارد.
ب. تهذیب و تزکیه نفوس.
ج. تعلیم کتاب و حمکت.
قدر مسلم است که تهذیب و تزکیة نفوس شالودة حرکت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در
زندگی خویش است تا الگویی برای انسانها باشد. یکی از موارد داشتن اخلاق کریمانهِ تهذیب نفس است، شکی نیست که
انسان برای سازندگی و اصلاح نفس، جهت رسیدن به
سعادت حقیقی باید چیزهایی را از حیث فعل و ترک مراعات کند، باید آمر نفس خویش باشد نه مأمور، اگر انسان همة علوم و فنون را فرا گیرد، اما حاکم درونش نباشد به سعادت واقعی نخواهد رسید، همة ترقیات و
پیشرفت علمی و صنعتی، موقعی به ثمر میرسد منتج خواهد بود که توأم با
ایمان و اصلاح درونی آن
عالم یا هنرمند باشد. طبیبی که طبق خواستة دل کار میکند، صنعتگری که تحت تأثیر نفس صنعت خود را عرضه میکند، خلاصه آحاد مردم اگر به سبب آسیبپذیری دل از مکارم اخلاق و تهذیب نفس فاصله گیرند؛ نفس اماره بر آنها مسلط گردد، در نتیجه چنین جامعهای از سعادت حقیقی باز میماند، لذا
خداوند متعال تهذیب نفس بشر را در حرکت نمادین پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ قرار داده تا این رفتار برای ما انسانها سرمشق باشد؛ حرکتی که بازتاب آن در جامعه تبدیل به یک کار خوب و پسندیده و یا اخلاق کریمانه بشود.
تعلیم
کتاب و
حکمت یکی دیگر از مواردی است که فلسفة بعثت از مکارم اخلاق روی آن دور میزند. حکمت به اینکه هدف و غایت بشر از خلقش به چه منظوری بوده است؟ حکمت متعالیة خداوند این است که توسط پیامبر انسانها به
کمال حقیقی که همان قرب الهی است، نائل آیند؛ لذا مکارم اخلاق پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بر این باور است که تمام نیازهای بشری چه در زمان خودش و چه در اعصار بعد از خودش به فعلیت برساند.
او نه برای
هدایت یک قبیله یا یک ملت فرستاده نشده بود، بلکه مأموریت جهانی داشت: «لِیکوُنَ لِلْعالَمینَ».
میبایست بشریت را از ظلمات و شهوت و جهالت، پرستش به بتهای جاندار و بیجان و استبداد و تحکیم فرمانروایان و
تقلید بیچونوچرا از کاهنان و بزرگان و تعصبات نژادی و طبقاتی و
فقر مادی و معنوی نجات بخشد و از این همه زنجیرهایی که برگردن ناتوانش فشار آورده و جسم و جانش را فرسوده بود، آزاد کند؛ و نیز مقیاسهای ساختگی و دروغین که قرنها وسیلة سنجش عادات و
اخلاق، شناخته شده و زشتیها را در نظر مردم زیبا مینمود و
باطل را در لباس
حق جلوه میداد به هم بزند و مقیاس واقعی نیک و بد را به جریان اندازد.
لذا میدانیم که تحقق این
عمل یک شب و یا یک سال به بار نخواهد نشست؛ بلکه سالیان سال یا در طول همین ۲۳ سال بعثت بهتدریج جریان مسیر را عوض و جامعهای که مبتنی بر اخلاق کریمانه باشد، پیریزی شود.
مولا
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در
نهجالبلاغه علت بعثت را چنین میفرماید: «فَانظُرُوا اِلی مواقعِ نعم اللهِِ عَلَیهِم حَینَ بَعَثَ اِلَیهِمُ رَسوُلاً، فَعَقَد بملته طاعتهُمْ، و جَمعَ عَلی دَعْوَتِهِ اُلْفَتَهُمْ،...»؛
حال به
نعمتهای بزرگ الهی که به هنگامة بعثت پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بر آنها فرو ریخت بنگرید، که چهگونه اطاعت آنان را با
دین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را به
وحدت رساند؟ چهگونه
نعمتهای الهی بابهای
کرامت خود را بر آنان گستراند، و جویبارهای آسایش و رفاه برایشان روان ساخت! و تمام
برکات آیین
حق آنان را برگرفت. اگر در حدیث فوق دقت کنیم این حرکت باید در طول این ۲۳ سال باید صورت گیرد و با اخلاق نیکویش، جامعهای اسلامی و انسانساز درست کند.
۱.
مکارم الاخلاق، رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، قم، شریف رضی، چهارم، ۱۴۱۲ه ق.
۲.
وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، قم، آلالبیت؛ ۱۴۰۹ه ق، ج ۱۵، ص ۱۹۹، باب تخلف به مکارم اخلاق.
سایت اندیشه قم.