• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بررسی حدیث رفع القلم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حدیث رفع القلم ، شیعه ، گناه
پرسش: آیا این که در روز نهم ربیع الاو ل، قلم از شیعیان برداشته شده است و گناهی برای ایشان نوشته نمی‌شود، صحیح است؟
پاسخ: مجلسی روایتی را از کتاب " زوائد الفوائد " سید بن طاوس و کتاب " المحتضر " شیخ حسن بن سلیمان ، در فضیلت روز نهم ربیع الاول و اعمال آن نقل می‌کند.



ابتدای روایت، گویای این است که قتل و کشته شدن خلیفه دوم در این روز (نهم ربیع) بوده است. برای این روز اعمال مستحبی زیادی بیان و در بزرگی و شأن این روز، بسیار سخن فرسایی شده است.


قبل از آن که درباره متن این حدیث، توضیحی داده شود، برخی مطالب درباره منبع این حدیث و راویان آن را بیان می‌کنیم:
۱. کتاب زوائد الفوائد که به تصریح علامه مجلسی، از آثار سید بن طاوس است، توسط آقا بزرگ تهرانی به فرزند سید بن طاوس، یعنی رضی الدین علی ، نسبت داده شده است.
[۲] الذریعة إلی ‌تصانیف ‌الشیعة، تهرانی، آقا بزرگ، اسماعیلیان،قم، ج ‌۱۲، ص ۵۹.

۲. علامه محسن امین نیز این کتاب را صریحاً به فرزند سید بن طاوس نسبت می‌دهد و می‌گوید: سید رضی الدین در صفحاتی از کتاب تأکید کرده که اسم و کنیه‌اش، مانند اسم و کنیه پدرش؛ مرحوم سید بن طاوس است.
[۳] أعیان ‌الشیعة، امین، سید محسن، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ج‌۲، ص ۲۶۷.
بنابراین، صحیح این است که کتاب از آن فرزند سید بن طاوس باشد.
۳. روایت روز نهم ربیع در کتاب " المحتضر" حسن بن سلیمان نیز آمده است و روایتی را که مجلسی در قسمت سرگذشت خلیفه دوم نقل می‌کند، به تصریح خودش از کتاب "المحتضر" است. البته علامه مجلسی این روایت را در قسمت دیگری از کتاب بحار الانوار که مباحث دعا را آورده است، از کتاب سید بن طاوس نقل می‌کند.



۳.۱ - عدم ثبت حدیث در منابع اولیه

این حدیث در منابع اولیه نیامده و با توجه به محتوای آن که در صدد ایجاد و تبیین یکی از اعیاد بزرگ شیعیان بوده، بسیار بعید است که در هیچ کدام از کتاب‌های روایی نیامده باشد و بزرگانی مانند شیخ کلینی ، شیخ صدوق و شیخ طوسی از آن غافل باشند.

۳.۲ - اختلاف در مشخصات دو راوی حدیث

بنابر نقل علامه مجلسی ؛ سید بن طاوس از شخصی به نام " ابْنُ أَبِی الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیُّ الْوَاسِطِیُّ" وَ " یَحْیَی بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُوَیْجٍ الْبَغْدَادِیُّ" این جریان را نقل می‌کند. در حالی که همین جریان را شیخ حسن بن سلیمان از مُحَمَّدِ بْنِ الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیِّ الْوَاسِطِیِّ ( و نه ابن ابی العلاء) وَ یَحْیَی بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَرِیحٍ‌ ( و نه حویج) الْبَغْدَادِیِّ، نقل می‌کند که بنابراین در مشخصات هر دو راوی این حدیث، در این دو کتاب، اختلاف وجود دارد.

۳.۳ - تعارض معنای حدیث با اصول اعتقادی

عبارت "یوم رفع القلم"، اگر به معنای روزی است که گناهان در آن روز نوشته نمی‌شود و مردم در انجام هر گناهی آزادند؟! چنین مطلبی با اصول اعتقادات و مسلمات قرآنی و روایی در تعارض است زیرا:
الف) "پس هر کس به قدر ذره‌ای کار نیک کرده باشد ( پاداش ) آن را خواهد دید و هر کس به قدر ذره‌ای کار زشتی مرتکب شده آن هم به کیفرش خواهد رسید."
ب) علاوه بر این که چنین تفسیری از "یوم رفع القلم" با دیگر قسمت‌های این روایت طولانی، ناسازگار است. در این روایت، روز نهم ربیع الاول را روز زهد، روز توبه ، روز انابه و بازگشت به سوی خداوند و روز تزکیه نفس خوانده است. چنین صفاتی چگونه با روزی به این عنوان که هر گناهی در آن آزاد است، قابل جمع است؟!

۳.۴ - اطلاق حدیث رفع القلم

در کتاب عیون اخبار الرضا علیه‌السلام و در کتاب فضائل الشیعه شیخ صدوق، دو روایت به این مضمون آمده است که از شیعیان اهل بیت علیهم‌السلام، قلم برداشته شده است. این دو روایت به طور مطلق آمده و محدود به نهم ربیع الاول هم نشده است.
روایت اول: در عیون اخبار الرضا علیه‌السلام می‌فرماید: از پیروان ما قلم برداشته شده است، راوی گفت: پرسیدم چگونه چنین چیزی ممکن است ای آقای من؟ فرمود: چون مأمور شده‌اند در دولت باطل به تقیّه رفتار کنند و در این کار، از ایشان پیمان گرفته شده است، مردم همه در امانند و آنان در کمال خوف و بیم به سر می‌برند و به خاطر ما ایشان را تکفیر می‌کنند، ولی ما به خاطر آنان تکفیر نمی‌شویم و آنان در راه ما کشته می‌شوند، لکن ما برای ایشان کشته نمی‌شویم، هیچ کدام از شیعیان ما نیست که مرتکب گناهی شود مگر آن‌که اندوه و غمّ او را فرو می‌گیرد. چنان که گناهان او را برطرف می‌کند هر چند گناهانش به تعداد دانه‌های باران باشد، یا به تعداد ریگ و شن بیابان‌ها و خارها و درخت‌ها، و چنان‌چه در امور شخصی‌اش مبتلا به اندوه نشود، درباره خانواده‌اش یا اموالش غمی به او خواهد رسید و اگر در امر دنیایش غمی به او نرسد و مبتلا به مصیبتی نگردد، خواب ناراحت‌کننده‌ای بیند که آن موجب ریختن گناهان او گردد.
روایت دوم: در کتاب فضائل الشیعه نیز آمده است: ابو حمزه می‌گوید:از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: قلم از شیعه برداشته شده، برای این‌که خداوند آنان را با عصمت و ولایتش (از گناه و معصیت‌ ) نگه می‌دارد.
[۹] فضائل الشیعة، صدوق، محمد بن علی، ترجمه توحیدی، انتشارات زراره، تهران، ص ۴۳.



با دقت در این دو روایت به معنای متفاوتی از "رفع قلم" می‌توان رسید؛

۴.۱ - در روایت اول

رفع قلم با توجه به این دو روایت، به خصوص روایت عیون اخبار الرضا علیه‌السلام که امام علیه‌السلام به خوبی، آن را توضیح داده است؛ چنین می‌تواند باشد: رفع قلم به معنای برداشته شدن عقاب از شیعیان و آن هم به خاطر سختی‌ها و مشقاتی است که در راه دین خدا می‌کشند.
این معنا بسیار متفاوت است با این که بگوییم شیعیان در پاره‌ای از زمان آزادند که هر عملی را انجام دهند و هیچ گناهی هم برایشان نوشته نمی‌شود. بلکه این روایت می‌فرماید: احیانا شیعیان گناهانی انجام می‌دهند که باید به خاطر آن عقاب شوند ولی خداوند به خاطر رنج و سختی‌هایی که آنان در راه دین و مذهب اهل بیت علیهم‌السلام متحمل می‌شوند، گناهان آنان را به تدریج بخشیده تا در قیامت بدون گناه محشور شوند. چنین معنایی با اصول اعتقادی هماهنگ است. قرآن کریم می‌فرماید: "و اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگاری کرده بودند، قطعاً گناهانشان را می‌زدودیم و آنان را به بوستان‌های پر نعمت درمی‌آوردیم. از این سنت الهی به عنوان " تکفیر" یاد می‌شود.

۴.۲ - در روایت دوم

در روایت کتاب فضائل الشیعه نیز، "رفع قلم" به این معنا آمده است که خدواند چون شیعیان(واقعی و مخلص) را با عصمت و ولایتش حفظ می‌کند، آنان گناهی انجام نمی‌دهند تا برایشان نوشته شود؛ یعنی به اصطلاح فنی‌تر، سالبه به انتفاع موضوع است؛ یعنی قلم از آنان برداشته شده است؛ چون چیزی برای نوشته شدن وجود ندارد، نه آن که گناهانی انجام می‌دهند ولی نوشته نمی‌شود.


در نتیجه در صورتی که حدیث نهم ربیع الاول را قبول کنیم و از اشکالات سندی یا محتوایی آن چشم پوشی کنیم، می‌توان عبارت "یوم رفع القلم" را در آن، به این گونه ترجمه و تبیین کرد که روز نهم ربیع الاول روزی است که خداوند در آن روز، گناهان شیعیان را به خاطر همه سختی‌ها و رنج‌هایی که در راه تقیه و در راه مذهب اهل بیت علیهم‌السلام دیده‌اند، با توجه به حکمت خود از بین می‌برد.





۱. بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر، انتشارات دار احیاء التراث، بیروت، ج ‌۹۵، ص ۳۵۱.    
۲. الذریعة إلی ‌تصانیف ‌الشیعة، تهرانی، آقا بزرگ، اسماعیلیان،قم، ج ‌۱۲، ص ۵۹.
۳. أعیان ‌الشیعة، امین، سید محسن، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، ج‌۲، ص ۲۶۷.
۴. بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر، انتشارات دار احیاء التراث، بیروت، ج ‌۳۱، ص ۱۲۰.    
۵. بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر، انتشارات دار احیاء التراث، بیروت، ج ‌۹۵، ص ۳۵۱.    
۶. زلزلة/سوره۹۹، آیه۷-۸.    
۷. بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر، انتشارات دار احیاء التراث، بیروت، ج ‌۳۱، ص ۱۲۸.    
۸. عیون أخبار الرضا ع، صدوق، محمد بن علی، ترجمه غفاری و مستفید، نشر صدوق، تهران، ج‌۲، ص ۵۷۵.    
۹. فضائل الشیعة، صدوق، محمد بن علی، ترجمه توحیدی، انتشارات زراره، تهران، ص ۴۳.
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۶۵.    
۱۱. محاضرات فی الإلهیات، سبحانی، جعفر، تلخیص ربانی گلپایگانی، انتشارات موسسه امام صادق(ع)، قم، ص ۴۵۱.    



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : بررسی سندی | حدیث شناسی




جعبه ابزار