اولوالعزم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: اولوالعزم را توضیح دهید؟کلیدواژه: اولوالعزم، پیامبران، پیامبر،
پیغمبرانپاسخ:
اولوالعزم به معنای صاحبان عزیمت به معنای حکم و
شریعت میباشد.
امام رضا (علیه السلام) میفرماید اولوالعزم از این جهت اولوالعزم نامیده شدهاند که دارای عزائم و شریعتند. آری همه پیامبرانی که بعد از
نوح، مبعوث شدند تابع شریعت و پیرو کتاب او بودند تا وقتی که شریعت
ابراهیم خلیل (علیه السلام) برپا شد، از آن به بعد هم انبیاء تابع شریعت و کتاب او بودند تا زمان
موسی (علیه السلام) که
پیامبران بعدی پیرو شریعت و کتاب او بودند تا ایام
عیسی (علیه السلام) رسید از آن به بعد هم سایر انبیائی که آمدند تابع شریعت و کتاب او بودند تا زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) رسید.
این پنج تن، اولوالعزم و افضل همه
انبیاء و رسل بودند و شریعت
محمد (صلی الله علیه وآله) تا روز
قیامت نسخ نمیشود و دیگر بعد از او تا روز قیامت پیغمبری نخواهد آمد.
از روایت فوق برداشت میشود که اولاً
پیامبران اولوالعزم پنج نفرند و ثانیاً اینان کسانی هستند که صاحب شریعت و کتاب میباشند.
"به اعتقاد
علامه طباطبائی (ره) این پنج
پیامبر اولوالعزم افزون بر شریعت، کتاب آسمانی و احکام اجتماعی، هر یک خود رسالتی جهانی داشته و دعوت آنان به گروه خاصی محدود نمیشده است. بر خلاف سایر پیامبران که هر کدام برای گروه خاصی مبعوث شدهاند".
ممکن است این پرسش طرح شود که اگر یکی از ملاکات پیامبران اولوالعزم کتاب است، پس چرا پیامبران دیگری مانند حضرت
داود (علیه السلام) و... که صاحب کتاب بودهاند جزء پیامبران اولوالعزم به حساب نمیآیند.
در پاسخ باید گفت: "آیه سیزده سوره شوری و آیات دیگر بیان میکنند که اولوالعزم دارای شریعت بودهاند. انحصار پیامبران صاحب کتاب و
شریعت به پنج نفر منافاتی با صاحب کتاب بودن
داود (علیه السلام) و دیگران ندارد.
زیرا کتاب نامبردگان کتاب، شریعت نبوده است".
حال جای این سئوال است که منظور از شریعت چیست؟ شریعت در زمان هر پیامبری بر اساس معیارهایی نازل میشود که در این مقال به یکی از آنان اشاره میکنیم.
"ممکن است احکام و قوانین در یک دین یا کتاب آسمانی از قلمرو
احکام دین یا کتاب دیگر وسیعتر باشد، این اختلاف محدوده، برخاسته از اختلاف امتها از حیث پیچیدگی روابط اجتماعی در میان آنان است. برخی جوامع دارای زیست سادهای بودهاند و روابط اجتماعی پیچیدهای در میان افراد، وجود نداشته است، بدیهی است که چنین جوامعی به
تشریع برخی قوانین خاص اجتماعی نیاز نداشتهاند و ابلاغ چنین احکامی از سوی پیامبر لغو بوده است و در مقابل، جوامعی از ساز و کار اجتماعی پیچیدهای برخوردار بودهاند و این واقعیت مقتضی آن بوده که حکم و قوانین ویژهای برای آنان وضع شود".
از این جهت ما میبینیم برخی احکام بر
امت موسی (علیه السلام) حرام بوده، اما بر
امت عیسی (علیه السلام) حلال گشته است. آنجا که حضرت عیسی(علیه السلام) به
بنی اسرائیل فرمود: "...تا پارهای از چیزهائی که بر شما حرام شده (مانند گوشت بعضی از چهارپایان و ماهیها) بر شما حلال کنم".
بنابراین منظور از شریعت مجموعه احکامیاست که بر اساس ظرفیت امتها بر آنان تشریع میشود که ممکن است در هر امتی احکام تفاوت هائی داشته باشد.
حال جای این سئوال است که آیا شریعت با دین فرق دارد؟
در پاسخ میگوئیم آری: "محتوای
نبوت که به نام
دین نامیده میشود مبتنی بر این اصل است که باید خدا را پرستید و از او اطاعت کرد. اساس همه
ادیان آسمانی یک چیز بیشتر نیست و آن تسلیم بودن در برابر خداست و به دیگر سخن میتوان گفت همه ادیان آسمانی یک دین هستند و آن اسلام است".
بنا به فرمایش
قرآن کریم: فقط دین نزد خدا
اسلام است.
نتیجه بحث اینکه دین چهار چوبی است که عبارت است از اعتقاد به
توحید و تسلیم در برابر
خدا ولی شریعت مجموعه احکامیاست که در زیر مجموعه و چهار چوب دین قرار دارد.
۱. راه و راهنماشناسی، محمد تقی مصباح یزدی؛
۲. تفسیر نمونه، آقای ناصر مکارم شیرازی، آیات ۱۳ سوره شوری و ۳۵ سوره احقاف.
سایت اندیشه قم