امحبیبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ام حبیبه، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، ابوسفیان.
پرسش: آیا همسر پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ امحبیبه، دختر ابوسفیان است؟
پاسخ:
اُمحبیبه دختر ابوسفیان است.
نام اصلیاش «رَملة» است.
هفده سال پیش از بعثت
پیامبر صلیاللهعلیهوآله به
دنیا آمد.
وی پیش از اینکه با پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
ازدواج کند، همسر عبیداللَّه بن جحش اسدی بود.
امحبیبه به اتفاق شوهرش عبیداللَّه به حبشه مهاجرت کردند، و در همان سرزمین فرزندشان حبیبه متولد شد
و با تولد فرزند، کنیهاش
امحبیبه شد.
عبیدالله در آن سرزمِین نصرانی شد و در همانجا درگذشت.
امحبیبه بعد از فوت شوهرش،
پیامبر از طریق عمرو بن امیه ضَمری با وی ازدواج کرد.
ابن سعد از طریق إسماعیل بن عمرو بن سعید الأموی روایت کرده است که أمحبیبه گفت: گویا در خواب شوهرم را با چهرهای بسیار زشت مشاهده نمودم، با حالت
ترس از
خواب بیدار شدم. در این هنگام او را نصرانی یافتم (دیدم به آیین
مسیحیت گرایش پیدا کرده است)؛ خوابم را برایش بازگو نمودم و توجهی به آن ننمود و شرابخواری را پیشه خود ساخت تا مرگش فرا رسید، پس از آن شخصی در خواب من آمد، به من گفت: «ای مادر مؤمنان!» از این خطاب هراسان شدم، مدتی طول نکشید که عِدهام پایان یافت؛ طولی نکشید که ابرهه نماینده
نجاشی اجازه ورود به منزلم را گرفت و به من گفت: پادشاه به تو میگوید: کسی را از جانب خود برای ازدواجت وکیل کن، من شخصی را به دنبال خالد بن سعید بن العاص بن امیه فرستادم و او را وکیل نمودم، به ابرهه دو النگوی نقره دادم و هنگام شب، نجاشی به جعفر بن ابیطالب برای جاری ساختن عقد دستور داد، پس جعفر
حمد و ثنای الهی و شهادتین را بجا آورد؛ سپس گفت: همانا
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من نامه نوشت که امحبیبه را به ازدواج آن حضرت درآورم، و من نیز این کار را انجام دادم و
مهریه او را از جانب پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ چهارصد دینار قرار دادم....
این بانو در اسلام خود ثابتقدم ماند و پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را بر پدر، برادر، دایی و دیگر اقوام خود ترجیح داد.
همچنین نقل شده است: هنگامی که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ آهنگ گشودن مکه را داشت، ابوسفیان به مدینه آمد تا با ایشان درباره افزودن به مدت صلح حدیبیه گفتوگو کند و آن حضرت او را نپذیرفتند. برخاست و به خانه دختر خود امحبیبه رفت، همین که ابوسفیان خواست روی تشکچهای که ویژه پیامبر بود بنشیند، امحبیبه شتابان آن را درهم پیچید و جمع کرد، ابوسفیان پرسید که دختر عزِیزم! آیا مرا شایسته نشستن بر آن ندیدی یا آن را در خور من ندانستی؟ امحبیبه گفت: این بستر ویژه رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است و تو مردی مشرک و نجس هستی.
پایگاه اسلام کوئست.