• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اموال فرزند

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تصرف، اموال فرزند، نفقه پدر.

پرسش: در روایت آمده است: شخصی به امام گفت: پدرم اموال مرا گرفته. و امام در جواب فرمود: «خود و اموالت همه مال پدرت هستی»؛ من می‌خواهم بدانم که سکوت فرزند در برابر حمله پدر برای تصاحب اموالش اولاد جایز است؟ اگر فرزند، خود، زن و بچه داشته باشد و به‌واسطه این حمله، زن و بچه در مضیقه قرار بگیرند، آن وقت تکلیف فرزند چه می‌شود؟

پاسخ:




روایت معروفی از پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ وجود دارد که خطاب به فردی فرمود: «أَنْتَ‌ وَ مَالُکَ‌ لِأَبِیک‌»؛ یعنی تو و اموالت برای پدرت می‌باشی. این روایت در برخی منابع شیعه
[۱] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۲، ص ۹۶، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
و سنی
[۴] قرشی شافعی، أبو عبدالله محمد بن إدریس، مسند الإمام الشافعی، ج ۳، ص ۸۳، کویت، شرکة غراس للنشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
[۵] . شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف:ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج ۱۱، ص ۵۰۳، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
نقل شده است. اما نباید برداشتی کلی و استثناناپذیر از این روایت داشت. به بیان دیگر، این‌که تمام اموال فرزند برای پدر بوده و او می‌تواند همه دارایی‌های فرزندش را بدون اجازه، صاحب شود، مدلول این روایت نیست و همان‌گونه که در ارث، تمام اموال به پدر نمی‌رسد، در زمان حیات نیز نمی‌توان همه اموال پسر را برای پدر دانست. این مطلب توسط روایاتی تأیید می‌شود:




۲.۱ - روایتی از امام صادق

شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید: آیا از مال فرزند بر پدر چیزی حلال است؟ آن‌ حضرت فرمود: «در‌صورتی‌که چاره‌ای نداشته باشد به‌ اندازه خوراکش آن هم بدون زیاده‌روی اشکالی ندارد»، آن شخص پرسید: پس مقصود از این کلام رسول خدا که فرمود: «أَنْتَ‌ وَ مَالُکَ‌ لِأَبِیک‌» چیست؟ امام علیه‌السلام فرمود: «موضوع این بود که فرزندی پدرش را به شکایت نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آورد و گفت: یا رسول اللَّه، این پدر من است و در میراث مادرم به من ستم کرده، پدر گفت: من آن‌ را هزینه زندگی هردویمان کرده‌ام، این‌جا بود که رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمود: تو و اموالت از آن پدرت می‌باشد و پدر مالی نداشت تا رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بستاند و به فرزند دهد، آیا به نظر تو آن‌ حضرت باید پدر را برای این ادعای پسرش به زندان می‌افکند؟!».

۲.۲ - روایتی از امام باقر

از امام باقر علیه‌السلام نقل است که «پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ خطاب به مردی فرمود: «أَنْتَ‌ وَ مَالُکَ‌ لِأَبِیک‌» و ـ اما با وجود چنین حدیثی ـ من دوست نمی‌دارم پدر از اموال فرزند بردارد، مگر در آن‌چه بدان نیاز مبرم دارد ...».

۲.۳ - روایتی دیگر از امام صادق

ابن سنان می‌گوید: از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ پرسیدم: چه چیزی از اموال فرزند بر پدر حلال است؟ امام فرمود: «اگر فرزند نفقه را به بهترین نحو به پدرش بدهد، پدر دیگر اجازه ندارد از اموال فرزند چیزی را بگیرد».

بنابراین طبق روایات شیعه، پدر آزاد نیست تا از این سخن پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ سوء استفاده کرده و فرزندش را از لحاظ اقتصادی دچار تنگنا و مشکل نماید.


علاوه بر روایات شیعه، در منابع اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که عمومیت حدیث مورد بحث را زیر سؤال می‌برد.

۳.۱ - بیان یک روایات

یکی از این روایات چنین است: «مردی به پیش خلیفه اول آمد و گفت: ... این مرد (اشاره به پدر خودش) می‌خواهد تمام اموال مرا بگیرد! خلیفه، خطاب به آن مرد گفت: همانا برای تو از اموال او مقداری است که تو را کفایت کند. هم‌چنین پرسیدند: آیا پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نفرمود: «أَنْتَ‌ وَ مَالُکَ‌ لِأَبِیک‌» خلیفه گفت: به آن‌چه خداوند برای تو رضایت داده، راضی باش. و از منذر بن زیاد نقل شده است که منظور از این مال، همان مقدار نفقه واجب می‌باشد».
[۱۱] أبو بکر بیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسی الخُسْرَوْجِردی الخراسانی، أبوبکر البیهقی، المحقق محمد عبدالقادر عطا، ج ۷، ص ۷۸۹، بیروت، دارالکتب العلمیة، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۴ ه.



۱. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۲، ص ۹۶، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
۲. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۱، ص ۱۰۳، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج ۵،‌ ص ۱۳۶، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۴. قرشی شافعی، أبو عبدالله محمد بن إدریس، مسند الإمام الشافعی، ج ۳، ص ۸۳، کویت، شرکة غراس للنشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
۵. . شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف:ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج ۱۱، ص ۵۰۳، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
۶. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، ج ۳، ص ۱۷۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۷. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، ص ۱۵۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج ۵،‌ ص ۱۳۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۹. قطب الدین راوندی، سعید بن عبداللّٰه، فقه القرآن، محقق، مصحح، حسینی‌، سید احمد، ج ۲، ص ۳۱، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.    
۱۰. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج ۶، ص ۳۴۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۱. أبو بکر بیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسی الخُسْرَوْجِردی الخراسانی، أبوبکر البیهقی، المحقق محمد عبدالقادر عطا، ج ۷، ص ۷۸۹، بیروت، دارالکتب العلمیة، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۴ ه.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار