• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام معصوم مصداق کامل یهدی للتی هی اقوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن، ائمه، هدایت، مذکر، مؤنث، پیشوا، سوره اسراء.

پرسش: امام صادق (علیه‌السّلام) در تفسیر آیه: «اِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ اَقْوَمُ؛ فرموده است: یعنی به سوی امام هدایت می‌کند». این روایت، دلالت بر این دارد که منظور از «یهدی للتی هی اقوم» هدایت به سوی امام (علیه‌السّلام) است، در صورتی که «التی» مؤنّث است و امام «مذکّر»؛ با توجه به این‌که این روایت در کتاب کافی که از بهترین کتب روایی شیعه است آمده، آیا این تفسیر می‌تواند صحیح باشد؟

پاسخ اجمالی: مفهوم کلی آیه چنین است؛ که تمام ادیان به راه راست هدایت می‌کنند، اما راهی که اسلام بدان رهنمون می‌شود، پابرجاترین راه‌هاست و راه تفکر در آن نیز از هر راه تفکری دیگر استوارتر است. در همین راستا روایت کتاب کافی به یک بطن از بطون آیه و به عبارتی یک مصداق از مصادیق آیه اشاره می‌کند و مقصودش این است که، هدایت به سوی ائمه معصومین (علیه‌السّلام)، مصداق کامل آیه شریفه است؛ زیرا طریق و آئینی که قرآن معرفی می‌کند، بدون پیروی از امامان معصوم (علیه‌السّلام) صورت نمی‌گیرد، و هدایت با پیروی از ائمه معصومین متلازم است.
مراد از امام در این روایت هم مجموع امامان معصوم و یا «ائمه» هستند و از لحاظ ادبی، ارجاع ضمیر مؤنث «هی» در آیه قرآن به «ائمه» ایرادی نخواهد داشت چون در ادبیات به این مطلب اشاره شده که می‌توان ضمیر ارجاع شده به جمع مذکر را ضمیر مفرد مؤنث قرار داد.



خداوند در قرآن می‌فرماید: «اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی اَقْوَمُ؛ این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌ها است، هدایت می‌کند».
با توجه به آیات گذشته که در آن از ادیان قبل از اسلام و تخلّف پیروانشان از آموزه‌های الهی سخن به میان آمده، این آیه شریفه، قرآن را وسیله‌ای برای هدایت به سمت آئینی مستقیم‌تر و استوارتر معرفی می‌کند؛ چرا که همه ادیان الهی و کتاب‌های آنها در زمان خود، آئینی مستقیم و پا برجایی بودند، اما با ظهور اسلام، پابرجا‌ترین و استوار‌ترین آئینی که تمام خلایق با هر مذهب و دینی، به سوی آن هدایت می‌شوند، اسلام بوده و زبان گویای آن، قرآن می‌باشد. این بیان و مقایسه را می‌توان از کلمه «اقوم» در آیه فهمید؛ «اقوم» از ماده «قیام» گرفته شده است، و قیام و ایستادن، بهترین حالتی است که انسان می‌تواند در آن وضعیت بر کار و فعالیت‌های روزانه خود مسلط باشد. «قیام» در لغت به معنای صاف، مستقیم و پابرجا است و وقتی به صیغه افعل تفضیل؛ یعنی «اقوم» به‌کار برده شود به معنای مستقیم‌تر و پابرجاتر می‌باشد. در نتیجه مفهوم کلی آیه چنین است؛ که تمام ادیان به راه راست هدایت می‌کنند، اما راهی که اسلام بدان رهنمون می‌شود، پابرجاترین راه‌هاست. در تفاسیر اهل‌سنت نیز «اقوم» به معنای استوار‌ترین یا درست‌ترین طریق معنا شده است. همچنین به معنای ثابت‌ترین، بادوام‌ترین و استوارترین طرق؛ یعنی وحدانیت خدای متعال، شهادت به یگانگی خدا، ایمان به رسالت پیامبر و اطاعت از اوامر او، معنا کرده‌اند.
[۸] رشیدالدین میبدی، احمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۵، ص۵۲۰، محقق، حکمت، علی اصغر، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۳ق.

به بیان دیگر؛ قرآن به سوی طریق و سنتی هدایت می‌کند که صراطی است حیات‌بخش برای زندگی و روشن است که استواری آن نسبت به راه‌های دیگر، به جهت این است که راه تفکر در آن از هر راه تفکری استوارتر است.


بدون آن‌که معنای ظاهری اشاره شده در بند قبلی را نفی کنیم، اما در روایتی به یک بطن از بطون آیه و به عبارتی یک مصداق از مصادیق آیه اشاره شده و درباره معنا و توضیح آن، چنین آمده است: «یَهْدِی اِلَی الْاِمَام‌». یعنی قرآن انسانها را به سوی امام هدایت می‌کند. بنابر توضیحات پیش‌گفته؛ مقصود از حدیث این است که، هدایت به سوی ائمه معصومین (علیه‌السّلام)، مصداق کامل آیه شریفه است؛ زیرا طریق و آئینی که قرآن معرفی می‌کند، بدون پیروی از امامان معصوم (علیه‌السّلام) صورت نمی‌گیرد، و هدایت با پیروی از امام معصوم متلازم است.
لفظ «امام» (پیشوا) که جمع آن «ائمه» است، در کتاب‌های لغوی بر مصادیق زیادی صدق می‌کند. مراد از امام در این روایت هم مجموع امامان معصوم و یا «ائمه» هستند و نه تنها یک امام! که در این صورت، از لحاظ ادبی، ارجاع ضمیر مؤنث «هی» در آیه قرآن به «ائمه» ایرادی نخواهد داشت چون در ادبیات به این مطلب اشاره شده که می‌توان ضمیر ارجاع شده به جمع مذکر را ضمیر مفرد مؤنث قرار داد.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۳. ر.ک:طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۴۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۴. ر.ک:راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص۶۹۰، بیروت، دارالقلم‌، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۵. ابن سیده، علی بن اسماعیل‌، المحکم و المحیط الاعظم‌، ج‌۶، ص۵۹۰، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.    
۶. ر.ک:طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۴۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۷. ثعلبی نیشابوری، احمد، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۶، ص۸۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.    
۸. رشیدالدین میبدی، احمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۵، ص۵۲۰، محقق، حکمت، علی اصغر، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۳ق.
۹. ر.ک:طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر قرآن، ج۱۳، ص۴۷.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۱۶، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۱. ر.ک:طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۷۱.    
۱۲. ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵، بیروت، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.    
۱۳. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «معنای امامت و امام در قرآن، روایات و عرفان».    
۱۴. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «فرق امام و خلیفه».    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «امام معصوم مصداق کامل یهدی للتی هی اقوم»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۵/۱۰.    






جعبه ابزار