ابوحامد محمد غزالی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: محمد غزالی، تهافت الفلاسفه، احیاء علوم الدین.
پرسش: امام محمد غزالی کیست؟ و چه آثاری دارد؟
پاسخ: ابوحامد محمد غزالی از
دانشمندان بزرگ اسلامی است که در
ایران و شهر توس دیده به
جهان گشود.
شخصیت و اعتقادات غزالی همیشه مورد
اختلاف آرا بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد؛ گاهی به
اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که
حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او میتوان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحول بسیاری بر بسیاری از
مسلمانان ـ اعم از مردم عادی و دانشمندان ـ داشت. این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز بحثهای بسیاری پیرامون او و کتابهایش میشود. از غزالی آثار مکتوب بسیاری بر جا مانده است که هنوز هم برخی از آنها مورد بحث و بررسی هستند؛ از مهمترین و اثرگذارترین آنها کتاب
تهافت الفلاسفه و
احیاء علوم الدین است که یکی در رد فلاسفه و دیگری در
اخلاق و
تصوف است.
ابوحامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد غزالی از دانشمندان بزرگ اسلامی است که در
ایران، شهر
توس دیده به
جهان گشود.
او از پیروان مکتب
شافعیه بوده و رونقی به این مکتب بخشیده بود.
غزالی در
نیشابور کسب
علم میکرد و استاد معروفی که در آنجا داشت، جوینی معروف به امام الحرمین بود. او در همان نیشابور نیز به شهرتی دست یافته بود.
وی ثمره کسب علم خود را در ملاقاتی که با
خواجه نظام الملک وزیر ملک شاه سلجوقی داشت، نمایان کرد.
غزالی در سال ۴۸۴هـ.ق به منصب استادی در مدرسه نظامیة
بغداد منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل
عراق به مقام و منزلتی رسید.
وی در سی و چهار سالگی به
فلسفه روی آورد و سپس وارد دورهای از بحران عمیق معنوی شد که او را به
شک در
ایمان خویش کشاند. این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همهجانبه عقاید خود وا داشت.
او در سال ۴۸۸ هـ.ق به
زهد و
عرفان روی آورد و آنچه در
بغداد داشت، رها کرده و به
حج رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی شام گردید و از آنجا نیز به
مصر رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد.
غزالی زمانی که در
دمشق بود،
کتاب مهم و اثرگذار خود، «
احیاء علوم الدین» را به رشته
تحریر درآورد.
وی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار، به نیشابور رفته و به تدریس مشغول شد؛ اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به
وطن خود،
توس برگشت
و در همانجا، روزگار خود را گذراند.
وی سال ۵۰۵ هـ.ق در توس از
دنیا رفت.
شخصیت و اعتقادات غزالی همیشه مورد
اختلاف آرا بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد. گاهی به
اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او میتوان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحول بسیاری بر
مسلمانان عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتابهایش میشود.
از غزالی آثار مکتوب بسیاری بر جا مانده است که مهمترین آنها ذکر میشود:
کتاب
تهافت (تهافة) الفلاسفه از اثرگذارترین کتابهای غزالی بوده که ضد
فلاسفه و اعتقادات و روشهای فلسفی نگاشته شده است. این کتاب شامل چهار مقدمه، بیست گفتار و یک خاتمه است.
با وجود اینکه در رد فلاسفه، کتابهای مختلفی نگارش شده است، اما هیچکدام به اندازه این
کتاب اثرگذار نبودهاند. غزالی در این کتاب صریحاً گفته است که انگیزهاش در نوشتن تهافت الفلاسفة، انگیزة دینی بوده است.
اثر این کتاب غزالی و محبوبیتش در
جهان اسلام، بسیار زیاد بوده است و حتی ریشه
فلسفه اسلامی را در بسیاری از کشورهای اسلامی خشکاند؛ البته این کتاب و منش و روش موجود در آن، نتوانست در ایران، زادگاه غزالی، چندان محبوبیت بیابد؛ اما اثر او در کشورهای اسلامی بسیار زیاد بود.
نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است؛ اما هنوز هم برخی شبهات مطرحشده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود.
غزالی بعد از سالها تدریس، اندکاندک بدین نکته رهنمون شد که آنچه وی و دیگران میآموزند و میآموزانند، اسلام نیست؛ بلکه تعلیماتی منسوب به اسلام است. وی از همه مناصب و شغلهای خود دست کشید... و به پی افکندن
افکار احیاکننده و پیرایشگر خود همت گماشت و محصول این تلاش را در کتابی بزرگ به نام «
احیاء علوم الدین» گرد آورد.
این کتاب نیز به مانند کتاب تهافت الفلاسفه، بسیار اثرگذار و معروف بوده و موافقان و مخالفانی داشته است و در باب
تصوف و
اخلاق نگارش یافته است.
غزالی در مقدمه کتابش میگوید: «فصار یری المعروف منکرا و المنکر معروفا، حتی ظل علم الدین مندرسا، و منار الهدی فی اقطار الارض منطمسا.و لقد خیلوا الی الخلق ان لا علم الا فتوی حکومة تستعین به القضاة علی فصل الخصام، عند تهاوش الطغام، او جدل یتدرع به طالب المباهاة الی الغلبة و الافحام، او سجع مزخرف یتوسل به الواعظ الی استدراج العوام، اذ لم یروا ما سوی هذه الثلاثة مصیدة للحرام، و شبکة للحطام فاما علم طریق الآخرة و ما درج علیه السلف الصالح...»؛ «کار بدانجا رسیده که
علوم دین، مندرس و متروک است و منار
هدایت، محو و نامعلوم. اینان برای مردم چنین جلوهگر کردهاند که علمی نیست جز علم فتوای
قضاوت که به وسیله آن قاضیان بتوانند فصل
خصومت کنند و یا
جدل که فخرفروشان با آن بر
دشمن خود پیروزی یابند و یا سخنانی موزون و دلفریب که واعظان عوام را با آن دلخوش کنند...».
احیاء علوم الدین، شامل چهار بخش میباشد: [حکمت عبادات|عبادات]]، عادات، مهلکات و منجیات.
این کتاب در طول
تاریخ مورد توجه بسیاری بوده است و حتی بزرگانی از
عالم تشیع چون فیض کاشانی، شرحی بر این
کتاب نوشته و در بسیاری از موارد
احادیث ائمه را در تأیید مطالب کتاب نقل کرده است و برخی موارد را که مورد قبول نبودهاند، حذف کرده و در برخی موارد با مطالب دیگر جایگزین کرده است.
فیض کاشانی نام کتاب خود را «
المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء» و یا «
المحجة البیضاء فی احیاء الاحیاء» نام نهاده است.
البته خود غزالی نیز این کتاب را در اواخر عمر خود تلخیص کرد که با نام «
کیمیای سعادت» معروف است.
لازم به ذکر است که اهمیت و ارزش این کتاب، به معنای تأیید تمام مندرجات آن نیست؛ بلکه مواردی در آن وجود دارد که حتی مورد تأیید بسیاری از موافقان آن کتاب نیز نیست و در این مختصر مجالی برای بیان بیشتر نیست.
این کتاب در حجمی بسیار کوچکتر از کتابهای دیگر است و غزالی در اواخر
عمر این کتاب را نگارش کرده است. او در این کتاب تلاش کرده تجربههای نفسی و عقلی خود در راه رسیدن به حقی که عمر خود را در راه رسیدن به آن گذرانده بود، بنویسد. امروزه ترجمه فارسی این کتاب نیز وجود دارد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ابوحامد محمد غزالی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۲۶.