• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام علی از دیدگاه احمد بن حنبل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: احمد بن حنبل، امام علی (علیه‌السّلام)،

پرسش: احمد بن حنبل کیست و در مورد امام علی (علیه‌السّلام) چه سخنان درخور توجهی دارد؟

پاسخ اجمالی: احمد بن حنبل پیشوای مذهب حنفی است و کلمات فراوانی در فضائل امام علی (علیه‌السّلام) دارد و در برخی کلمات ایشان را افضل صحابه معرفی کرده است.



ابو‌عبد اللّه احمد بن محمد بن حنبل ذُهَلی شیبانی، پیشوای مذهب حنفی، در سال ۱۶۴ ق، به دنیا آمد و در سال ۲۴۱ ق، درگذشت. شمار اساتیدی که در مسند خود از آنان روایت کرده است، دویست و هشتاد و اندی است. وی آثار زیادی دارد، از جمله: المسند، الفضائل، الزهد، الملل، التفسیر، الایمان، الاشربة و السنّة.
[۱] ر.ک: ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۷۷، ش۷۸.
[۲] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند ابن حنبل، ج۱، ص۵.
[۳] شیبانی، احمد بن حنبل، فضائل الصحابة لابن حنبل، ج۱، ص۲۵.




او سخنانی درخور توجه در مورد امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) دارد:

«تاریخ دمشق عن احمد بن سعید الرباطی: سَمِعتُ احمَدَ بنَ حَنبَلٍ یَقولُ: لَم یَزَل عَلِیُّ بنُ ابی طالِبٍ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَهُ حَیثُ کانَ؛ تاریخ دمشق به نقل از احمد بن سعید رباطی: از احمد بن حنبل شنیدم که می‌گفت: علی بن ابی‌طالب، همواره با حق بود و حق با او بود، هر جا که بود.»

«تاریخ دمشق عن عبد‌اللّه بن احمد بن حنبل: کُنتُ بَینَ یَدَی ابی جالِسا ذاتَ یَومٍ، فَجاءَت طائِفَةٌ مِنَ الکَرخِیّینَ فَذَکَروا خِلافَةَ ابی بَکرٍ وخِلافَةَ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ وخِلافَةَ عُثمانَ بنِ عَفّانَ فَاَکثَروا، وذَکَروا خِلافَةَ عَلِیِّ بنِ ابی طالِبٍ وزادوا فَاَطالوا، فَرَفَعَ ابی رَاسَهُ الَیهِم فَقالَ: یا هؤُلاءِ! قَد اکثَرتُم فی عَلِیٍّ وَالخِلافَةِ، وَالخِلافَةِ وعَلِیٍّ، انَّ الخِلافَةَ لَم تُزَیِّن عَلِیّا بَل عَلِیٌّ زَیَّنَها. تاریخ دمشق به نقل از عبد‌اللّه بن احمد بن حنبل: روزی نزد پدرم نشسته بودم. گروهی از کَرْخیان آمدند و از خلافت ابو‌بکر، عمر بن خطّاب و عثمان بن عفّان یاد کردند و بسیار سخن گفتند و از خلافت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) یاد کردند و درباره آن، بسیار سخن گفتند. پدرم سرش را به طرف آنان گردانید و گفت: ‌ای مردم! درباره رابطه علی با خلافت و خلافت با علی، بسیار سخن گفتید. خلافت، علی را نیاراست، بلکه علی، خلافت را آراست.»

«الصواعق المحرقة عن عبد‌اللّه بن احمد بن حنبل: سَاَلتُ ابی عنَ عَلِیٍّ ومُعاوِیَةَ فَقالَ: اِعلَم انَّ عَلِیّا کانَ کَثیرَ الاَعداءِ، فَفَتَّشَ لَهُ اعداؤُهُ شَیئا فَلَم یَجِدوهُ، فَجاؤوا الی رَجُلٍ قَد حارَبَهُ وقاتَلَهُ، فَاَطرَوهُ؛ (اطری فلانٌ فلانا: اذا مدحه بما لیس فیه ) کَیدا مِنهُم لَهُ؛ الصواعق المُحرقة (به نقل از عبد‌اللّه بن احمد بن حنبل) : از پدرم درباره علی (علیه‌السّلام) و معاویه پرسیدم. گفت: علی (علیه‌السّلام) دشمنان بسیاری داشت. دشمنانش بسیار کوشیدند چیزی علیه او پیدا کنند و نیافتند. پس به سوی مردی آمدند که با او جنگیده و درگیر شده بود و از روی مکر علیه علی، به ستایش بی‌جای او پرداختند.»

«المستدرک علی الصحیحین عن محمّد بن منصور الطوسی: سَمِعتُ احمَدَ بنَ حَنبَلٍ یَقولُ: ما جاءَ لِاَحَدٍ مِن اصحابِ رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مِنَ الفَضائِلِ ما جاءَ لِعَلِیِّ بنِ ابی طالِبٍ رضی الله عنه؛ المستدرک علی الصحیحین (به نقل از محمّد بن منصور طوسی): از احمد بن حنبل شنیدم که می‌گفت: برای هیچ‌کدام از یاران پیامبر خدا، فضایلی که برای علی نقل شده، نقل نشده است.»

«شواهد التنزیل عن حمدان الورّاق: سَمِعتُ احمَدَ بنَ حَنبَلٍ یَقولُ: ما رُوِیَ لِاحَدٍ مِن اصحابِ رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مِنَ الفَضائِلِ الصِّحاحِ ما رُوِیَ لِعَلِیِّ بنِ ابی‌طالِبٍ؛ شواهد التنزیل ـ به نقل حَمْدان ورّاق ـ: از احمد بن حنبل شنیدم که می‌گفت: از فضایل [با سند] صحیح، برای هیچ‌کدام از یاران پیامبر خدا به مقداری که برای علی بن ابی‌طالب نقل شده، نقل نشده است.»

«فتح الباری: قَد رُوّینا عَنِ الاِمامِ احمَدَ قالَ: ما بَلَغَنا عَن احَدٍ مِنَ الصَّحابَةِ ما بَلَغَنا عَن عَلِیِّ بنِ ابی‌طالِبٍ؛
[۱۷] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۷، ص۷۴.
فتح الباری: از احمد بن حنبل روایت شده که گفته است: آن‌ قدر [از فضایل] که از علی بن ابی‌طالب به ما رسیده است، برای هیچ‌کدام از اصحاب، نرسیده است.»

«کشف الغمّة: نَقَلتُ مِن کِتابِ الیَواقیتِ لِاَبی عُمَرَ الزّاهِدِ قالَ: اخبَرَنی بَعضُ الثِّقاتِ عَن رِجالِهِ قالوا: دَخَلَ احمَدُ بنُ حَنبَلَ الَی الکوفَةِ وکانَ فیها رَجُلٌ یُظهِرُ الاِمامَةَ...، فَقالَ لَهُ الشَّیخُ: یا ابا عَبدِ اللّهِ لی الَیکَ حاجَةٌ، قالَ لَهُ احمَدُ: مَقضِیَّةٌ، قالَ: لَیسَ اُحِبُّ ان تَخرُجَ مِن عِندی حَتّی اُعلِمَکَ مَذهَبی، فَقالَ احمَدُ:‌ هاتِهِ، فَقالَ لَهُ الشَّیخُ: انّی اعتَقِدُ انَّ امیرَ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ کانَ خَیرَ النّاسِ بَعدَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله، وانّی اقولُ انَّهُ کانَ خَیرَهُم، وانَّهُ کانَ افضَلَهُم واعلَمَهُم، وانَّهُ کانَ الاِمامَ بَعدَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله. قالَ: فَما تَمَّ کَلامُهُ حَتّی اجابَهُ احمَدُ فَقالَ: یا هذا! وما عَلَیکَ فی هذَا القَولِ؟ قَد تَقَدَّمَکَ فی هذَا القَولِ اربَعَةٌ مِن اصحابِ رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): جابِرٌ وابو ذَرٍّ وَالمِقدادُ وسَلمانُ، فَکادَ الشَّیخُ یَطیرُ فَرَحا بِقَولِ احمَدَ.کشف الغُمّة ـ به نقل از کتاب الیواقیت ابو‌عمر زاهد ـ: بعضی افراد موثّق، از طریق رجال خود به من خبر داده‌اند که وقتی احمد بن حنبل وارد کوفه شد، در آن‌جا مردی بود که اظهار تشیّع می‌کرد....وی به احمد گفت: از تو درخواستی دارم. احمد گفت: درخواستت پذیرفته است. مرد گفت: دوست دارم پیش از آن که از این‌جا بروی، مذهب خود را به تو عرضه کنم. احمد گفت: بگو. آن شیخ گفت: من معتقدم که امیر مؤمنان (که درودهای خدا بر او باد)، پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، بهترینِ مردم بود و می‌گویم که وی، بهترینِ آنان، برترین و داناترینِ آنان بود و پیشوای پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. راوی می‌گوید: سخن مرد، تمام نشده بود که احمد در پاسخ گفت: ‌ای مرد! ایرادی به خاطر این اعتقاد نیست. چهار تن از یاران پیامبر خدا، یعنی جابر و ابوذر و مقداد و سلمان، پیش از تو بر این باور بودند. آن مرد، از حرف احمد چنان خوشحال شد که می‌خواست پرواز کند!»


۱. ر.ک: ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۷۷، ش۷۸.
۲. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند ابن حنبل، ج۱، ص۵.
۳. شیبانی، احمد بن حنبل، فضائل الصحابة لابن حنبل، ج۱، ص۲۵.
۴. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۱۹.    
۵. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۴۶.    
۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۴۹۴ (خطاب طائفة من اصحابه بعد البیعة).    
۷. ر.ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۴۹۵ (سخنان گروهی از یاران امام علی پس از بیعت).    
۸. ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۶، «طرا».    
۹. ابن‌حجر هیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة، ج۲، ص۱۲ص۳۷۴۷.    
۱۰. حاکم نیسابوری، محمد بن عبد‌الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۶، ح۴۵۷۲.    
۱۱. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۱۸.    
۱۲. شیبانی، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۴۹، ولیس فیه «من الفضائل».    
۱۳. حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۷، ح۸، وزاد فیه «اکثر من» بعد «الفضائل».    
۱۴. شوشتری، نورالله، الصواعق المحرقة، ج۲، ص۳۵۳، ولیس فیه «من اصحاب رسول اللّه صلی الله علیه و آله».    
۱۵. حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۷، ح۹.    
۱۶. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹.    
۱۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۷، ص۷۴.
۱۸. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة، ج۱، ص۱۶۹.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «دیدگاه احمد بن حنبل در مورد امام علی» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۹/۳.    






جعبه ابزار