• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الحاق سرزمین آذربایجان به ایران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: آذربایجان، شوروی، قرارداد ترکمن‌چای، ایران، عهدنامه مودت.

پرسش: آیا امکان آن نیست تا سرزمین آذربایجان را که شوروی آن را ظالمانه از ایران بنا بر قرارداد ترکمن‌چای گرفت، به خاک ایران برگردانده شود؟

پاسخ: از قرارداد ترکمن‌چای فقط فصل هشتم آن‌که حق داشتن مجریه را برای ایران در دریای ‌خزر سلب نموده بود، لغو شد و به موجب فصل یازدهم قرارداد ۱۹۲۱ «قرارداد مودت» هر دو کشور بالسّویه حق کشتیرانی آزاد در دریای خزر را به دست آوردند. با این اوصاف ثابت می‌شود که اصلاً جریان پایان یافتن مهلت الحاق آذربایجان به روسیه وجهه قانونی و تاریخی ندارد. غیر از این باید گفت اکنون جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور مستقل محسوب می‌شود، لذا امکان الحاق مجدد آن به خاک ایران وجود ندارد.



طبق قرارداد ترکمن‌چای هیچ قیدوشرطی در مورد مدت واگذاری سرزمین‌های منطقه قفقاز به روسیه وجود ندارد؛ بلکه شاهان خیانت‌پیشه قاجار به طور کامل و ابدی این سرزمین‌ها را واگذار کردند.


از آغاز قرن ۱۹ میلادی تا سال ۱۸۲۸ م، دو جنگ بزرگ بین ایران و روسیه روی داد که حاصل آن دو، قرارداد تحمیلی و ننگین بوده است.

۲.۱ - عهدنامه گلستان

جنگ اول در سال‌های ۱۸۰۲ الی ۱۸۱۳ م اتفاق افتاد که با عهدنامه ننگین گلستان به اتمام رسید.

۲.۲ - عهدنامه ترکمن‌چای

جنگ دوم به دلیل اختلاف مرزی دوباره به وقوع پیوست و پس از ۲۰ ماه جنگ، عهدنامه ننگین و اسارت‌آمیز ترکمن‌چای به ایران تحمیل شد.
این عهدنامه به قدری ننگین بود که مؤلف کتاب «عصر بی‌خبری یا تاریخ امتیازات» در این باره می‌نویسد:
«بعد از عهدنامه ترکمنچای استقلال ایران تقریباً از بین رفت و به صورت کشور تحت الحمایه روس درآمد و درعین‌حال تا انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، یعنی مدت ۹۰ سال ادامه داشت...».
[۱] تیموری، ابراهیم، تهران، چاپ اقبال، ص۲۳۹.



درهرحال روس‌ها برطبق وصیت پتر کبیر که آرزو داشت برای سلطنت حقیقی جهان، به آب‌های خلیج فارس دسترسی پیدا کند،
[۲] مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۱، ص ۳۰، دفتر جامعه مدرسین.
به خاک ایران حمله کردند. فتحعلی‌شاه برای مقابله با قوای روس به قزوین رفت؛ ولی انگلیسی‌ها وارد معرکه شدند و به عنوان واسطه، از شاه ایران خواستند که به علت قدرت زیاد ارتش روس از جنگ حذر کند. فتحعلی‌شاه هم مجبور به صلح با دولت متجاوز روس شد.
[۳] مهرداد، محمود، فرهنگ جدید سیاسی، ص ۲۵۲-۲۵۱، چاپ انتشارات هفته.



مذاکرات صلح در دهکده ترکمن‌چای آغاز شد و از طرف دولت ایران عباس‌میرزا و میرزا ابوالحسن (وزیر امور خارجه) و میرزا ابوالقاسم (قائم مقام) و از طرف روس‌ها ژنرال پاسکیویچ و افسران ستاد وی حضور داشتند. سِرجان مک نیل (پزشک سفارت انگلیس) هم به عنوان ناظر در مذاکرات شرکت کرده بود. این مذاکرات که در تاریخ ۱۰ فوریه ۱۸۲۸ برابر با ۵ شعبان ۱۲۴۳ و مطابق با ۲۱/۱۱/۱۲۰۶ هـ. ش اتفاق افتاد، عهدنامه‌ای بود که سرنوشت ایران را طی مدت یک قرن یعنی تا سقوط حکومت‌ تزاری روسیه تعیین می‌کرد و در دهکده‌ای به نام ترکمن‌چای به امضا رسید.
به موجب این عهدنامه، علاوه بر ایالاتی که طبق عهدنامه گلستان از ایران منتزع شده بود، ایالات نخجوان، ایروان، طالش، قراباغ و شوره‌گل، نیز به روسیه واگذار شد و مقرر شد مبلغ پنج میلیون تومان هم بابت غرامت به روس‌ها پرداخت گردد. سر حد بین دو کشور رود ارس تعیین شد و عبور و مرور کشتی‌های جنگی در دریای ‌خزر منحصراً به روسیه تعلق گرفت.
این عهدنامه شانزده فصل دارد که در فصل‌های سوم، چهارم و پنجم ایالات و سرزمین‌هایی که به روسیه داده می‌شود، مورد تأیید قرار گرفته است. نکته جالب توجه، مفاد فصل سوم و پنجم این عهدنامه است. در فصل سوم آن آمده است: «... ایران این مناطق را به ملکیّت مطلقه به دولت روس واگذار می‌نماید».
از کلمه مطلقه این نکته استنتاج می‌شود که این مناطق به صورت ابدی و غیر موقت واگذار شده است.
در فصل پنجم نیز به صورت کاملاً معلوم پادشاه وقت ایران ملزم به امضای این قرارداد می‌شود. در این فصل آمده است: «اعلی‌حضرت شاهنشاه ایران محض اثبات خالصانه که نسبت به اعلی‌حضرت امپراطور کل روسیه دارند، به موجب همین فصل از طرف خود و از طرف دولت و اَخلاف خود «واضحاً و علناً» تصدیق می‌فرمایند که ممالک و جزایری که مابین تحدیدی فصل اخیر و تیزه جبال قفقاز و دریای خزر است و همچنین اهالی بدوی و غیره این نواحی متعلق به دولت روسیه می‌باشند».
[۴] بابایی، غلام‌رضاعلی، فرهنگ علوم سیاسی، ص ۴۱۱-۴۴۸، تهران، شرکت ویس، ۱۳۶۹ ش.
[۵] شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار، ص ۱۰۲، شرکت چاپ و انتشارات علمی، چ ۳، ۱۳۷۱ ش.

پس همان‌طوری‌که ملاحظه فرمودید در این عهدنامه هیچ اشاره‌ای به وقت‌دار بودن واگذاری اراضی مذکوره نشده است.


قلمرو شیروان واران (جمهوری آذربایجان کنونی) از آغاز قرن ۱۶ میلادی همیشه بی‌ثبات بوده و معمول بر این بود که صلح و ثبات خود را با وابسته شدن و اتکا به قدرت‌های بزرگ تأمین کند. در دوره ساسانی این منطقه تا قبل از فتح آن‌جا به دست مسلمانان در قلمرو ایران قرار داشت. پس از حمله اعراب در قرن اول هجری تا پایان تسلط اعراب و تسخیر آن‌جا به دست سلجوقیان در قرن پنجم هجری و سپس تسلط ترکمانان آق‌قویونلوها و قراقویونلوها بر آن‌جا تا روی‌کار آمدن دولت شیروانشاهان، این منطقه یکی از مناطق پرآشوب بود. با روی کار آمدن صفویان و شاه‌اسماعیل در اوایل قرن دهم هجری، این منطقه دوباره تحت سیطره حکومت ایران قرار گرفت، با شکست فرخ سیار و کشته شدن او توسط شاه‌طهماسب در سال ۹۴۵ هـ. ق به حکومت شیروانشاهان خاتمه داده شد. از آن زمان تا انعقاد عهدنامه‌های ننگین گلستان در سال ۱۸۱۳ و ترکمن‌چای در سال ۱۸۲۸ م، قفقاز و از جمله شیروان (جمهوری آذربایجان کنونی) از سیطره ایران خارج شد. اگرچه در این دوره به علت جنگ‌های طولانی ایران و عثمانی این منطقه دست به دست می‌شد، ولی می‌توان گفت که سیادت ایران بر منطقه همیشه وجود داشته است و انعقاد معاهدات یادشده نشان می‌دهد امپراتوری روسیه که یکی از ابرقدرت‌های آن زمان در کنار امپراتوری بریتانیا و فرانسه بود، حقوق قانونی ایران را بر این قلمرو به رسمیت می‌شناخت.
[۶] فصل‌نامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ش ۴۲، ص ۱۰۷، تابستان ۱۳۸۲.


پس از حضور روسیه در قلمرو قفقاز، محدوده کنونی جمهوری آذربایجان نیز در کنار سایر مناطق قفقاز تحت سیطره امپراتوری روسیه قرار گرفت و از اوایل قرن ۱۹ به مدت یک قرن زیر سیطره بلامنازغ این امپراتوری به حیات خود ادامه داد و ساختارهای آن براساس سنت‌های روسی تحول یافت. پس از فروپاشی امپراتوری روسیه بر اثر انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، در این منطقه خلا قدرت پیش آمد که در آن موقع ایران می‌توانست حقوق از دست‌رفته خود را باز یابد؛ ولی قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در دوره پایانی قاجاریه حتی به‌ اندازه اداره امور داخلی خود هم نبود تا چه رسد به درگیر شدن در این جریانات. در این میان حزب پان ترکیستی «مساوات» با حمایت همه‌جانبه و کمک‌های فراوان تُرک‌های عثمانی موفق به تشکیل حکومت کوتاه‌مدت «جمهوری دمکراتیک آذربایجان» از ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ به رهبری محمدامین رسول‌زاده شد که با یورش ارتش سرخ در سال ۱۹۲۰ ختم این حکومت اعلام گردید. از آن پس به مدت ۷۱ سال منطقه زیر سیطره ابرقدرت شرق قرار داشت.

بنابراین در این دوره به ترتیب ایران، عثمانی (در دوره‌های کوتاه مدت) امپراتوری روسیه، حکومت شوروی بر این منطقه فرمان‌روایی داشتند. به همین سبب می‌توان گفت که تاریخ این منطقه، تاریخ وابستگی به یک ابرقدرت بوده است. پس از اعلام استقلال، طبیعتاً مردم به دنبال یک پشتیبان جدید و جایگزین بودند. در این دوره در آغاز سه جایگزین وجود داشت: ایران، ترکیه و روسیه به نقل از مسافرانی که در ابتدای فروپاشی از جمهوری آذربایجان به ایران آمده بودند، اظهار می‌داشتند که چرا ایران وارد عمل نمی‌شود تا ما را دوباره در ترکیب خود قرار دهد.
[۷] فصل‌نامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ش ۴۲، ص ۱۱۰-۱۱۱، تابستان ۱۳۸۲.
به ویژه آن‌که شخصی به نام اشرف‌ مهدی ‌اوف رهبر حزب غیرت جمهوری آذربایجان در مصاحبه با نشریه ‌گون ‌آیدن چاپ باکو به صراحت گفته بود که به طور طبیعی اگر قرار باشد الحاق صورت گیرد، باید ما به جمهوری اسلامی ملحق شویم. او ایده آذربایجان واحد را امری نادرست، غیر منطقی و غیر ممکن دانست؛ اما معتقد بود که تعداد آذری‌های ایران به مراتب بیش‌تر از جمهوری آذربایجان است و به طور منطقی اگر قرار باشد پیوندی صورت گیرد ما باید به‌ آن‌ها بپیوندیم.


البته در قراردادی که در ابتدای حکومت رضاشاه با روس‌ها بسته شد، که به عهدنامه مودت معروف گشت، هیچ نشانه‌ای دال بر واگذاری سرزمین‌های اشغال‌ شده، به ایران مشاهده نمی‌شود و جریان این پیمان از این قرار بود که بعد از تصرف تهران در اسفند ۱۲۹۹ در جریان کودتای رضاخان میرپنج، در پنجمین روز این کودتا، قراردادی بین ایران و شوروی در مسکو به امضا رسید که اولین و مهم‌ترین قرارداد بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی به شمار می‌آید. این قرارداد که به قرارداد مودت معروف شد، دارای ۲۶ فصل است که از طرف دولت شوروی، وزیرخارجه آن کشوری، یعنی چیچرین و از طرف ایران، مشاور‌الممالک انصاری سفیر فوق‌العاده ایران آن را امضا کردند. به موجب این قرارداد، دولت شوروی از کلیه حقوق و امتیازات سیاسی و اقتصادی دولت‌های تزاری در ایران صرف‌نظر کرده، ولی امتیازات ارضی که در نتیجه قراردادهای گلستان و ترکمن‌چای نصیب حکومت تزاری شد، محفوظ مانده و حاکمیت دولت شوروی بر سرزمین‌های واقع در شمال رودخانه‌های ارس و اترک تثبیت شده است.
از قرارداد ترکمن‌چای فقط فصل هشتم آن که حق داشتن مجریّه را برای ایران در دریای ‌خزر سلب نموده بود، لغو شد و به موجب فصل یازدهم قرارداد ۱۹۲۱ «قرارداد مودّت» هر دو کشور بالسّویه حق کشتیرانی آزاد در دریای خزر را به دست آوردند.
[۸] بابایی، غلا‌م‌رضاعلی، به تاریخ سیاست خارجی ایران، ص ۱۵۹.
[۹] کولایی، الهه، اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب اسلامی ایران، ص ۶۰.
[۱۰] مهرداد، محمود، فرهنگ جدید سیاسی، ص ۲۶۱.
با این اوصاف ثابت می‌شود که اصلاً جریان پایان یافتن مهلت الحاق آذربایجان به روسیه وجهه قانونی و تاریخی ندارد. غیر از این باید گفت اکنون جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور مستقل محسوب می‌شود، لذا امکان الحاق مجدد آن به خاک ایران وجود ندارد.


۱. فصل‌نامه‌های مطالعات آسیای میانه و قفقاز وابسته به مؤسسه مطالعات آسیای میانه، تهران.
۲. اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب اسلامی ایران، الهه کولایی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
۳. تاریخ سیاست خارجی ایران از شاهنشاهی هخامنشی تا امروز، غلام‌رضا بابایی، انتشارات دُرسا.
۴. تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج ۱، ص ۵۳۴ به بعد.


۱. تیموری، ابراهیم، تهران، چاپ اقبال، ص۲۳۹.
۲. مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۱، ص ۳۰، دفتر جامعه مدرسین.
۳. مهرداد، محمود، فرهنگ جدید سیاسی، ص ۲۵۲-۲۵۱، چاپ انتشارات هفته.
۴. بابایی، غلام‌رضاعلی، فرهنگ علوم سیاسی، ص ۴۱۱-۴۴۸، تهران، شرکت ویس، ۱۳۶۹ ش.
۵. شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار، ص ۱۰۲، شرکت چاپ و انتشارات علمی، چ ۳، ۱۳۷۱ ش.
۶. فصل‌نامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ش ۴۲، ص ۱۰۷، تابستان ۱۳۸۲.
۷. فصل‌نامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ش ۴۲، ص ۱۱۰-۱۱۱، تابستان ۱۳۸۲.
۸. بابایی، غلا‌م‌رضاعلی، به تاریخ سیاست خارجی ایران، ص ۱۵۹.
۹. کولایی، الهه، اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب اسلامی ایران، ص ۶۰.
۱۰. مهرداد، محمود، فرهنگ جدید سیاسی، ص ۲۶۱.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «الحاق سرزمین آذربایجان به ایران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۱۱.    







جعبه ابزار