اسلام آوردن امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام علی (علیهالسّلام)،
اسلام،
مؤمن،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم).
پرسش: نحوه و زمان اسلام آورد امام علی (علیهالسّلام) چگونه بود؟
پاسخ اجمالی: برخی منابع
ایمان امام علی (علیهالسلام) را سالها قبل از رسالت رسمی پیامبر (صلیاللهعلیهواله) و اعلام رسمی آن بزرگوار میدانند و معتقدند که ایشان هیچگاه
کافر نبوده است. در مقابل برخی منابع عمر امام (علیهالسلام) را به هنگام اسلامآوردن بین نه تا شانزده سال ذکر کردهاند.
امام علی (علیهالسلام) برترین مؤمن تاریخ اسلام و در ستیغ ایمان است. ایمان او در میان مؤمنان از ویژگیهای بیبدیلی برخوردار است. او اوّلین کسی است که به پیامبر خدا ایمان آورده
و ایمانش هرگز به شائبه
شرک، آلوده نشد
و در استوارگامی در مسیر ایمان و نیرومندی باور، بینظیر بود.
امام علی (علیهالسلام) از آغازین روزهای زندگی بر کنار بستر پیامبر خدا آرمید و با عنایت و سرپرستی پیامبر (صلیاللهعلیهواله) بالید و همگام با خُلقوخو و منش و روش نبی اکرم، رشد کرد و همراه او مراحل
تکوین نبوّت را نگریست.
پیامبر خدا او را به خلوتگه
حِرا میبُرد و بدینسان، با راز و رمز ملکوت، آشنا شد و به تصریح مولا (علیهالسلام) در خطبه عظیم «
قاصعه»، نور وحی را مینگریست و ناله یاسآمیز
شیطان را میشنید و در آستانه ابلاغ رسالت، با اعلام همگامی و همراهی با پیامبر (صلیاللهعلیهواله) عنوان «
وصی»، «وزیر» و «برادر» پیامآور وحی را یافت تصویر زیبا علوی را از این چگونگیها بنگریم:
«وقَد عَلِمتُم مَوضِعی مِن رَسولِ اللّه (صلیاللهعلیهواله) بِالقَرابَةِ القَریبَةِ، وَالمَنزِلَةِ الخَصیصَةِ. وَضَعَنی فی حِجرِهِ وانَا وَلَدٌ یَضُمُّنی الی صَدرِهِ، ویَکنُفُنی فی فِراشِهِ، ویُمِسُّنی جَسَدَهُ، ویُشِمُّنی عَرفَهُ؛ (العَرْف: الریح الطیّبة
) وکانَ یَمضَغُ الشَّیءَ ثُمَّ یُلقِمُنیهِ. وما وَجَدَ لی کَذبَةً فی قَولٍ، ولا خَطلَةً فی فِعلٍ. ولَقَد قَرَنَ اللّه بِهِ (صلیاللهعلیهواله) مِن لَدُن ان کانَ فَطیما اعظَمَ مَلَکٍ مِن مَلائِکَتِهِ یَسلُکُ بِهِ طَریقَ المَکارمِ، ومَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَیلَهُ ونَهارَهُ. ولَقَد کُنتُ اتَّبِعُهُ اتِّباعَ الفَصیلِ اثَرَ اُمِّهِ، یَرفَعُ لی فی کُلِّ یَومٍ مِن اخلاقِهِ عَلَما، ویَامُرُنی بِالاِقتِداءِ بِهِ. ولَقَد کانَ یُجاوِرُ فی کُلِّ سَنَةٍ بِحِراءَ فَاَراهُ، ولا یَراهُ غَیری. ولَم یَجمَع بَیتٌ واحِدٌ یَومَئِذٍ فِی الاِسلامِ غَیرَ رَسولِ اللّه (صلیاللهعلیهواله) وخَدیجَةَ وانَا ثالِثُهُما. اری نورَ الوَحی وَالرِّسالَةِ، واشُمُّ ریحَ النُّبُوَّةِ. ولَقَد سَمِعتُ رَنَّةَ الشَّیطانِ حینَ نَزَلَ الوَحیُ عَلَیهِ (صلیاللهعلیهواله) فَقُلتُ: یا رَسولَ اللّه، ما هذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقالَ: هذَا الشَّیطانُ قَد ایِسَ مِن عِبادَتِهِ. انَّکَ تَسمَعُ ما اسمَعُ، وتَری ما اری، الّا انَّکَ لَستَ بِنَبِیٍّ، ولکِنَّکَ لَوَزیرٌ وانَّکَ لَعَلی خَیرٍ؛
جایگاه خویشاوندی نزدیک مرا نسبت به پیامبر خدا و موقعیّت ویژه مرا میدانید. آنگاه که کودک بودم، مرا در کنار خود مینهاد و بر سینهاش میفِشُرد و مرا در بستر خود میخواباند. تنم را به تنش میسود و بوی خویش را به من میبویاند. گاه چیزی را میجَوید و آن را به من میخورانید و از من دروغی در گفتار و اشتباهی در کردار ندید. خداوند، بزرگترین فرشته خود را از هنگام از شیر گرفته شدنش، شب و روز همنشینش ساخت تا راههای بزرگواری را بدو بنمایاند و خویهای نیکوی جهان را در او فراهم آورد. و من، همواره چون بچّه شتری به دنبال مادر، در پی او بودم. هر روز برای من از اخلاق خود، نشانی بر پا میداشت و مرا به پیروی آن فرمان میداد. هر سال در حِرا خلوت میگُزید و من او را میدیدم و جز من، کسی وی را نمیدید. در آن وقت، جز
خانه پیامبر و
خدیجه و من (که سومین آنها بودم) در هیچ خانهای مسلمانی راه نیافته بود؛ نور
وحی و
رسالت را میدیدم و بوی
نبوّت را استشمام میکردم. هنگامی که وحی بر او فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم و پرسیدم: ای پیامبر خدا! این ناله چیست؟ فرمود: «این، شیطان است که از پرستیده شدن نا امید گشته است. تو آنچه را که میشنوم، میشنوی و آنچه را که میبینم، میبینی، جز آن که تو پیامبر نیستی امّا وزیر (دستیار) من و به
[
مسیر
]
خیری».
ابنابیالحدید در بیان این کلام حضرت که میفرماید: «من بر
فطرت به دنیا آمدم و به ایمان و هجرت، پیشی گرفتم»،
میگوید:
«منظور ایشان از تولّد بر فطرت، این است که وی در روزگار جاهلیت به دنیا نیامده است؛ چون وی سی سال پس از
عامالفیل به دنیا آمده است و پیامبر خدا چهل سال پس از عامالفیل به پیامبری مبعوث شده است. و در اخبار صحیح آمده است که پیامبر اکرم، ده سال پیش از رسالت، صدا
[
ی وحی
]
را میشنید و نور را میدید؛ امّا کسی او را مخاطب قرار نمیداد و این، دوران آمادگی برای رسالت آن حضرت بود. بنابر این، ده سال یاد شده چون روزگار رسالت آن حضرت به شمار میآید و کسی که در این ده سال به دنیا آمده باشد، اگر در دامن پیامبر باشد و او تربیت او را بر عهده گیرد، چنین شخصی در روزگاری چون روزگار نبوّت به دنیا آمده است و در روزگار جاهلیت محض به دنیا نیامده است. از این روی، حال وی نسبت به دیگر صحابیان که ادّعای همانندی آنان با او در فضل میشود، متفاوت است. گزارش شده سالی که علی (علیهالسلام) به دنیا آمد، سالی بود که رسالت پیامبر خدا آغاز شد، بانگهایی را از سنگها و درختان میشنید، دیدگانش روشن گشته بود و نورها و اشخاصی را میدید، گرچه مورد خطاب قرار نمیگرفت. این سال، سالی بود که آن حضرت به قطع ارتباط با دیگران و گوشهنشینی در غار حِرا دست یازید، و همواره چنین بود تا آنکه رسالت یافت و وحی بر او نازل شد و پیامبر خدا به این سال و به تولّد علی (علیهالسلام) در آن، تیمّن میجُست و آن را «سال خیر و
برکت» مینامید و در شب ولادت آن حضرت (که در آن کرامتها و قدرتهای الهیای را مشاهده کرد که پیش از آن ندیده بود) خطاب به خانواده)اش فرمود: در این شب، فرزندی برای ما به دنیا آمده که خداوند به وسیله او درهای بسیاری از نعمت و رحمت برای ما میگشاید. و همان گونه شد که پیامبر خدا فرمود؛ زیرا آن حضرت، یاور پیامبر خدا و مدافع او بود و غم را از چهره ایشان میزدود. به شمشیر وی، اسلام استوار گشت و پایههایش محکم شد و پایگاه آن حضرت، قوی شد.»
جورج جورداق، دانشمند مشهور مسیحی میگوید:
«پارهای از بزرگان
قریش به حکم خِرد و برای رهایی از
بتپرستی اسلام آوردند و بسیاری از بندگان و بردگان و سرکوبشدگان، به انگیزه
عدالتخواهی که رسالت محمّد (صلیاللهعلیهواله) بدان فرا میخواند و برای انکار ستمی که پشتشان از تازیانه آن میسوخت، اسلام آوردند و گروهی پس از پیروزی پیامبر (صلیاللهعلیهواله) به خاطر واقعیتگرایی و نزدیک شدن به شخص پیروز، اسلام آوردند، چنانکه در مورد بیشتر امویان، داستان چنین بود.
همه اینها در شرایط گوناگون (که از نظر ارزش و مفهوم انسانی متفاوت است) اسلام آوردند و همه در یک مسئله، یعنی پذیرش منطق و واقعیت موجود، همگوناند؛ امّا
علی بن ابیطالب (علیهالسلام)،
مسلمان به دنیا آمده است، چون او از نظر تولّد و رشد، از معدن رسالت است و از نظر
اخلاق و
فطرت، از خودِ اسلام است و شرایطی که در آن آنچه را که در جان خود از روح و حقیقت اسلام پنهان داشته بود، اعلام کرد، شرایطی چون شرایط دیگران نبود و ربطی به انگیزههای زندگی نداشت. زیرا اسلام علی (علیهالسلام) ژرفتر از آن بود که به شرایط روز ارتباط داشته باشد، چون از روح وی سرچشمه میگرفت، آنسان که اشیا از معدنهای خود و آبها از چشمهسار خویش میجوشند. چون کودک تا وقتی که بدون اجازه و مشورت بتواند
نماز واجب را ادا کند و به خدا و پیامبرش گواهی دهد، نمیتواند از آرزوهای درونی خویش، تعبیر کند.اوّلین
سجده مسلمانان نخستین بر
خدایان قریش بود و اوّلین سجده علی (علیهالسلام) بر خدای محمّد (صلیاللهعلیهواله) بود.
آری! اسلام او اسلام کسی بود که مقرّر شده بود تا بر دوست داشتن خیر، رشد کند و در سایه توجّه پیامبر (صلیاللهعلیهواله) ببالد و پس از او پیشوای دادگران گردد و ناخدای کشتی در دریای گردابها و موجها شود.»
از مجموع آنچه آوردیم (کهاندکی بود از بسیار و حقایق تاییدکننده بسیاری را بر آنچه آوردیم) نکاتی دانسته میشود:
۱. ایمان علی (علیهالسلام) و باور استوار او به سالها قبل از رسالت رسمی پیامبر (صلیاللهعلیهواله) و اعلام رسمی آن بزرگوار بر میگردد. بدینسان، دلیل وجود روایات مشهوری که نشاندهنده آناند که ایمان علی (علیهالسلام) هفت سال قبل از ایمان دیگران بوده است، روشن میشود.
۲. عمر امام (علیهالسلام) به هنگام اسلام آوردن، گونهگون نقل شده است و هفت، هشت، نُه، ده، یازده، دوازده، سیزده، چهارده، پانزده، شانزده سال ذکر شده است. این گونه نقلها بیان کننده سنّ کم امام (علیهالسلام) در زمان رسالت رسمی پیامبر (صلیاللهعلیهواله) است و گرنه جان مولا (علیهالسلام) هرگز به شرک آلوده نشده، و چنین است که امام زینالعابدین (علیهالسلام) در پاسخ کسی که از سنّ امام (علیهالسلام) به هنگام ایمان آوردن پرسید، فرمود:
«ابن كم كان علی بن أبی طالب (علیهالسلام) یوم أسلم؟ فقال: أو كان كافرا قط، إنما كان لعلی (عليهالسلام) حيث بعث الله عز وجل رسوله (صلىاللهعليهوآله) عشر سنين ولم يكن يومئذ كافرا ؛ آیا او هرگز کافر بود؟! علی (علیهالسلام) به هنگامی که پیامبر خدا به پیامبری مبعوث شد، ده سال داشت و در آن روز هم کافر نبود.»
این را نیز بیفزاییم که ده سال داشتن علی (علیهالسلام) در هنگام رسالت یافتن پیامبر (صلیاللهعلیهواله) که در این نقل آمده، صحیحترین و مشهورترین نقل است. (چون بنابر مشهور، آن حضرت سی سال پس از عام الفیل به دنیا آمد. و نیز، بنابر مشهور در زمان شهادت در سال ۴۰ ق، شصت و سه سال داشت. مجموع این دو تاریخ دلالت دارد که آن حضرت در هنگام بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهواله)، ده سال داشته است.)
۳. بدینسان، اینکه چه کسی از مردان، اوّلین ایمان آورنده است، جای گفتگو ندارد. صحابیان، برخی پس ازاندک زمانی و برخی پس از روزگاری دراز با اسلام آشنا شدند و بدان گرویدند؛ امّا علی (علیهالسلام) از آغازین روزها با شمیم وحی درآمیخت و با نشانههای آن، پیش از بعثت آشنا شد و بدان خو گرفت، و طبیعی است که با اوّلین پرتو نور آن، بیدرنگ، همراه شد.
اکنون چه جای پرداختن به سخن آنان که میکوشند ایمان مولا (علیهالسلام) را به لحاظ اندکی سن، کم سو جلوه دهند؟ ای کاش عنوان داران سالمند، اندکی از این همه هوش، نیک نهادی و پیراسته دلی را میداشتند و نور وحی را در مییافتند.
۴. درباره عبادت و نماز علی (علیهالسلام) نیز روایات فراوان و گونهگون آمده است. این روایات، نه تنها امام (علیهالسلام) را اوّلین نمازگزار پس از پیامبر (صلیاللهعلیهواله) میشمرَد، بلکه عبادت امام (علیهالسلام) را چند سال پیش از دیگران نشان میدهد که سه، پنج و هفت سال آمده است. اینگونه روایات، ممکن است اشاره به عبادت علی (علیهالسلام) پیش از بعثت نیز داشته باشند.
(آنچه درباره سبقت جستن مولا (علیهالسلام) بر دیگران در ایمان و عبادت آوردیم، مراد غیر از
حضرت خدیجه (علیهاالسلام) است که آن خود، نیازمند بررسی جداگانهای است.)
سایت حدیثنت، برگرفته از مقاله «زمان اسلام آوردن امام علی» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۷/۲۰.