• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استیضاح پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: استیضاح، اعتراض، مخالفت.
‌پرسش: آیا مردم در زمان رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ پیامبر را استیضاح می‌کردند؟ در صورت امکان نمونه‌هایی از آن را نسبت به بیت‌المال و سایر حقوق مادی و معنوی مردم بیان کنید.



استیضاح یعنی توضیح خواستن؛


این واژه امروز کاربردی سیاسی داشته و بار معنایی آن غالباً سلب مسئولیت از مسئول اجرایی یا ابقای مجدد اوست. و آنچه امروزه کاربرد دارد، متفاوت با کاربرد پیشین آن است و هرگز در صدر اسلام چنین کاربردی نداشته است. و به کار بردن آن درباره پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ صحیح نیست!


درباره رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ باید بدانیم که هیچ‌کس حق استیضاح او را نداشته است؛ چون نه خداوند متعال چنین اجازه‌ای را به کسی داده و نه مسلمین چنین حقی را داشتند که او را در مورد کارهایش استیضاح کنند؛ مگر اینکه کسی از جایگاه و منزلت معنوی آن حضرت ناآگاه باشد؛ در این صورت نیز حق استیضاح بر او ثابت نبوده یا اینکه از منافقین متظاهر به ایمان باشد.
مقامی که رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در پیشگاه خداوند دارد اقتضای چنین برخوردی را نداشته است. خداوند مسلمین را دستور می‌دهد که «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول...»؛ اطاعت کنید از خداوند و پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم...»؛
پیامبر از مؤمنین به خودشان اولی‌تر است. آیه اول که اطاعت از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ را در طول اطاعت از خداوند و مساوی با آن بر مسلمانان واجب نموده است. این آیه به کرات در قرآن کریم تکرار شده و ولایت مطلقه رسول خدا را به مسلمین اظهار نموده آیات: «و من یُطع الله و الرسول...»و «من یطع الرسول فقد اطاع الله».تأکید قرآن بر اطاعت مطلقه از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و قرار گرفتن اطاعت از رسول در ردیف اطاعت از خداوند چه پیامی، می‌تواند داشته باشد؟
با این توصیف استیضاح رسول مورد رضایت خداوند است؟ آیا رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ از طرف مردم مسئولیت داشت تا او را استیضاح کنند؟ در تمام هستی از آدم تا خاتم برترین پیامبران خدا و کامل‌ترین انسان چه نقصی می‌تواند داشته باشد تا استیضاح شود؟
[۱۳] چون استیضاح در جایی معنا پیدا می‌کند که فردی در انجام مسئولیت خود کوتاهی کرده باشد. آیا رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در انجام مسئولیت خود نسبت به مردم کوتاهی داشته است که استیضاح شود. بنابراین استیضاح کنندگان محکوم به عدم رعایت حقوق رسول و مصداق آزاردهندگانش هستند که خداوند آنها را تهدید کرده است.



جامعه‌ای که رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در آن مبعوث شد، غرق جهالت و بت‌پرستی بود. در چنین جامعه‌ای هرگز استعداد و لیاقت نبود تا او را استیضاح کند؛ بنابراین استیضاح کنندگان که قرآن آنها را مذمت نموده است، مورد خشم و غضب خداوند بوده و وعده عذاب سخت داده شده‌اند: «والذین یؤذون رسول الله لهم عذابٌ الیم».استیضاح و امثال آن نسبت به رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ یکی از مصادیق نافرمانی و اذیت آن حضرت محسوب می‌شود که مرتکبین این جرم گرفتار عذاب دردناک خداوند خواهند بود.


با همه مقام و مرتبه اعلای انسانیت و عبودیت و نبوت که برای رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در پیش خداوند وجود دارد و مردم از این مقام غافل بودند و گاهی به پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ خرده می‌گرفتند و به کارهایش اعتراض می‌نمودند و پیامبر اکرم با برخورداری از مقام رفیع صبر و سعه صدر این‌گونه رفتار را نادیده می‌گرفت و چشم‌پوشی می‌نمود.


نمونه‌هایی روشن از مخالفت و اعتراض برخی از مردم کم‌ظرفیت به رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در گوشه‌هایی از تاریخ ضبط شده و سرانجام معترضین منافق روشن گردیده که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌شود:
۱. رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ غنایم حنین را در بین قریش تقسیم نمود و همه آن را مختص قریش قرار داد، و در تاریخ معروف است که برای تألیف -جلب- قلوب افرادی چون ابوسفیان بوده است. فقط اندکی از آن را به انصار اختصاص داد. عده‌ای از انصار از این رفتار رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ خشمگین شدند و این حال به رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ روشن شد. و رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در بین آنها حاضر شد و با سخنانی آنها را از گفتارشان پشیمان نمود و یک‌صدا همه گریسته و از کردارشان توبه نموده و اظهار پشیمانی نمودند.
[۱۶] یعقوبی، تاریخ، ترجمه آیتی، ج ۱، ص ۴۲۶؛ چون پیامبر اکرم هیچ حقی را از هیچ فردی سلب و ضایع نکرده است؛ او به‌قدری در عدالت‌ورزی دقیق بود که حقوق حیوانات را نیز مراعات می‌نمود؛ فلذا نمی‌توان درباره آن حضرت چنین فکری نمود؛ چون سرچشمه زلال عدالت اوست؛ چنان‌که به آن اعتراض کنند؛ فرمود: وَیلک اذا لم یکن العدل عندی فعندَ من یکون، مفید، ‌ارشاد، ص ۱۴۹.

۲. در همین روز یکی از مردم گفت: با غنایم چه کردی؟ منظورش این بود که چرا این‌گونه تقسیم کردی؟ پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ فرمود: چگونه دیدی؟ او جواب داد عدالت را رعایت نکردی؛ رسول خدا غضبناک شد و فرمود: «وای بر تو! اگر من عادل نباشم و عدالت در پیش من نباشد، چه کسی می‌تواند ادعای عدل کند و چه کسی به پای عدالت من می‌تواند برسد.» این مرد یکی از افراد خوارج بود که به دست امیرالمؤمنین کشته شد.
۳. در انعقاد صلح حدیبیه که بین رسول خدا و نماینده قریش منعقد شد، عمر خلیفه دوم از انعقاد این صلح ناراضی بود و به پیامبر اعتراض نمود و او را استیضاح نمود.
[۱۸] آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه، چ ششم، ۱۳۷۸، ص ۳۷۸ و ۳۸۱.

در جریان عبدالله بن ابی نیز که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ به‌خاطر رعایت حال فرزندش که از سربازان فداکار رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بود و قوم او نیز از انصار بودند، عمر به رفتار و برخورد ملایم پیامبر نسبت به عبدالله بن ابی اعتراض می‌نمود و این مورد خوشایند پیامبر نبود.
[۱۹] آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه، چ ششم، ۱۳۷۸، ص ۳۵۹.

از این‌گونه اعمال ناشایست در لابه‌لای اوراق تاریخ، صدر اسلام احتمال دارد وجود داشته باشد که نمونه‌هایی از آن ذکر شد.


نتیجه اینکه که استیضاح و اعتراض به پیامبر در طول تاریخ صدر اسلام از طرف برخی یا از روی نادانی و یا از روی تکبر و نخوت انجام گرفته و هرکس نسبت به آن حضرت و یا کارهایش معترض شده، عاقبت شومی داشته است؛ مگر اینکه توبه نماید. در غیر این صورت از دین خارج گشته است؛ چون تمام کارهای رسول خدا از طرف خداوند، از طریق وحی تأیید شده است.


۱. آل‌عمران(۳)، آیه ۳۲.    
۲. مائده(۵)، آیه ۹۲.    
۳. نور(۲۴)، آیه ۵۴.    
۴. احزاب(۲۳)، آیه ۶.    
۵. حجرات(۴۹)، آیه ۲. در سوره حجرات، آیه ۲، به مؤمنین خطاب شده که حق ندارید صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر کنید.    
۶. حج(۲۲)، آیه ۶۸. در سوره حج، آیه ۶۸، مجادله با پیامبر گناه شمرده شده است.    
۷. غافر(۴۰)، آیه ۳۵.    
۸. رعد(۱۳)، آیه ۱۳.    
۹. انعام(۶)، آیه ۲۵.    
۱۰. انعام(۶)، آیه ۱۲۱.    
۱۱. نساء(۴)، آیه ۶۹.    
۱۲. نساء(۴)، آیه ۸۰.    
۱۳. چون استیضاح در جایی معنا پیدا می‌کند که فردی در انجام مسئولیت خود کوتاهی کرده باشد. آیا رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در انجام مسئولیت خود نسبت به مردم کوتاهی داشته است که استیضاح شود. بنابراین استیضاح کنندگان محکوم به عدم رعایت حقوق رسول و مصداق آزاردهندگانش هستند که خداوند آنها را تهدید کرده است.
۱۴. توبه(۹)، آیه ۶۱.    
۱۵. شیخ مفید، الارشاد، قم، آل‌البیت، چ اول، ۱۴۱۳، ج ۱، ص ۱۴۸.    
۱۶. یعقوبی، تاریخ، ترجمه آیتی، ج ۱، ص ۴۲۶؛ چون پیامبر اکرم هیچ حقی را از هیچ فردی سلب و ضایع نکرده است؛ او به‌قدری در عدالت‌ورزی دقیق بود که حقوق حیوانات را نیز مراعات می‌نمود؛ فلذا نمی‌توان درباره آن حضرت چنین فکری نمود؛ چون سرچشمه زلال عدالت اوست؛ چنان‌که به آن اعتراض کنند؛ فرمود: وَیلک اذا لم یکن العدل عندی فعندَ من یکون، مفید، ‌ارشاد، ص ۱۴۹.
۱۷. شیخ مفید، الارشاد، قم، آل‌البیت، چ اول، ۱۴۱۳، ج ۱، ص ۱۴۸ و ۱۴۹.    
۱۸. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه، چ ششم، ۱۳۷۸، ص ۳۷۸ و ۳۸۱.
۱۹. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه، چ ششم، ۱۳۷۸، ص ۳۵۹.
۲۰. نجم(۵۳)، آیه ۳ و ۴؛ «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی».    



سایت اندیشه قم    



رده‌های این صفحه : تاریخ اسلام | سیره پیامبر




جعبه ابزار