• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استفاده علما از شال

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: بستن شال، شال کمر، چفیه، آداب پوشش.

پرسش: چرا بعضی از علما و عرفا به گردن یا به کمر شال یا چفیه می‌اندازند؟ آیا از توصیه‌های اسلامی است؟

پاسخ: در روایات به بستن کمر و عمامه گذاشتن و تحنک توصیه فراوان شده است.




در هر دوره و زمانی لباس و پوشش معمول افراد بر گرفته از پوشش جوّ عمومی جامعه است. گاه در یک دوره‌ی زمانی، نوع خاصی از لباس در سطح جامعه فراگیر شده، ولی تنها چند سال پس از آن به فراموشی سپرده می‌شود. در برخی اعصار نیز نوع پوشش و رنگ آنها نیز به نمادی سیاسی برای احزاب و جریان‌ها تبدیل شده است. انداختن شال بر گردن و بستن کمر نیز بیش از آن‌که تحت تأثیر یک مسئله‌ٔ دینی و اعتقادی باشد، بازگشت آن به پوشش عموم مردمی است که در زمان گذشته زیسته و لباس علمای امروز نیز برگرفته از آن پوشش است. همان‌گونه که پوشش کت و شلوار، بستن کمربند و پوشیدن کلاه و شال گردن در جامعه‌ی امروزی یک پوشش معمول و رایج است.


پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز به مانند معمول مردمان زمان خود، از عِمامه (تلفظ صحیح این کلمه در زبان عربی عِمامة، با کسره حرف عین است.) و دستار برای پوشش سر خود استفاده می‌کردند. در مورد به سر گذاشتن عمامه رسم بوده است که یک سر آن را باز کرده و از زیر چانه رد می‌کردند و گاه به مانند شال به دور گردن می‌پیچیدند. آن پارچه را در اصطلاح «تحت الحَنَک» و به این کار در زبان عربی «تحنّک» می‌گویند که در روایات نیز به آن توصیه شده است. در صدر اسلام که مسلمانان با کفار رفت و آمد بسیار داشته و تمایز ظاهری آنها ممکن نبود، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از عمامه بدون «تحت الحنک» نهی می‌فرمودند. (مرحوم فیض کاشانی در مورد سنت تحنک می‌گوید: «سنتی است که امروزه در بیشتر کشورهای اسلامی فراموش شده است، مانند کوتاه کردن لباس (عربی) که در زمان ائمه رایج بوده ولی امروزه لباس شهرت شده است.») ولی در زمان ائمه‌ٔ اطهار که غالب افراد جامعه را جمعیت مسلمان تشکیل می‌داد، امامان معصوم در مورد پوشاندن گردن با تحت الحنک توصیه‌های دیگری نمودند. امام کاظم (علیه‌السلام) در آداب سفر می‌فرماید: «هرکس به هنگام مسافرت عمامه بر سر گذاشته و تحت الحنک بیاویزد، من سه چیز را برای او ضمانت می‌کنم:گرفتار دزد نگردد، غرق نشود و نسوزد». از این‌رو، بسیاری از بزرگان در کتاب‌های خود بخش جداگانه‌ای را برای آداب بستن عمامه ذکر کرده و در مورد حکم فقهی آن در نماز به بحث پرداخته‌اند؛
[۸] شیخ بهائی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة من الواجبات و المستحبات، ص۱۶۴، نشر دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۵ق.
و و شاید امروزه که دیگر عمل تحنّک یک عمل رایج نیست، انداختن شال به عنوان سنتی جایگزین باشد. البته همان‌گونه که پوشش، گاهی حالت نمادین نیز پیدا می‌کند، امروزه استفاده از شال سبز نشانه‌ای شده برای افرادی که از سادات پیامبر و اهل بیت به شمار می‌روند. (مانند رنگ مشکی که در ابتدا نمادی برای قیام بنی عباس بود و رنگ سبز نمادی برای علویون در زمان ائمه اطهار)
[۱۱] طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق:ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج۸، ص۵۵۴، دار التراث، بیروت، ۱۳۸۷ق.
و... یا انداختن چفیه نمادی برای تجلیل از فرهنگ بسیجی است.


همان‌گونه که امروزه استفاده از کمربند یک پوشش عادی در سطح جامعه است، در زمان‌های گذشته نیز بستن کمر پوشش رایج بوده که گاه برای نگه‌داشتن غلاف شمشیر و نگه‌داری پول و گاه برای جمع کردن لباس یا به عنوان زینت مورد استفاده بود. در روایات نیز با کلماتی؛ مانند مِنطَقة، (به وسیله‌ای که با آن وسط هر چیز را می‌بندند، در عربی منطقة گفته می‌شود.) هِمیان، (همیان هم به کیسه‌ای می‌گویند که برای نگه‌داری پول بر کمر بسته می‌شود و هم به وسیله‌ای که برای بستن شلوار و لباس استفاده می‌گردد.) زُنّار، ( کمربند غیر مسلمانان مانند مجوس و نصاری را زنّار گویند.) بستن إزار؛ (معنای اصلی إزار لباس است.) (اما گاهی نیز مانند لباس احرام برای بستن کمر و جمع کردن لباس بکار رفته است.) به آن اشاره شده است.
همان‌گونه که بستن کمر در زبان فارسی کنایه از اهتمام و تلاش است و گفته می‌شود: «کمر همت ببند»، در متون روایات نیز عبارت «المتزرون علی‌ أوساطهم»، به معنای «کسانی که إزار بر کمر می‌بندند» کنایه از اهتمام و تلاش مؤمنان در عبادت آمده است.


۱. البلاذری، أحمد بن یحیی، انساب الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج۲، ص۱۸۵، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق.    
۲. البلاذری، أحمد بن یحیی، انساب الأشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج۱۰، ص۲۱۷، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق.    
۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق:عطا، محمد عبد القادر، ج۱، ص۳۵۲، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۰ق.    
۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج‌۱، ص۲۶۶، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق.    
۵. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج‌۲۰، ص۷۴۵، کتابخانه امیر المؤمنین علی (علیه‌السلام)، اصفهان، ۱۴۰۶ق.    
۶. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج‌۲، ص۳۰۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق.    
۷. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص۲۴۵، شریف رضی، قم، ۱۴۱۲ق.    
۸. شیخ بهائی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة من الواجبات و المستحبات، ص۱۶۴، نشر دار الاضواء، بیروت، ۱۴۰۵ق.
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۵، ص۳۸، پاورقی ۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۰. خالد برقی، احمد بن محمد، المحاسن، تحقیق:محدث، جلال الدین، ج‌۲، ص۳۷۸، دار الکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۷۱ق.    
۱۱. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق:ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج۸، ص۵۵۴، دار التراث، بیروت، ۱۳۸۷ق.
۱۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق:میردامادی، جلال الدین، ج‌۱۰، ص۳۵۴، ریشه «ن ط ق»، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.    
۱۳. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق:میردامادی، جلال الدین، ج‌۱۵، ص۳۶۵، ریشه «ه م ی»، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.    
۱۴. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق:میردامادی، جلال الدین، ج‌۴، ص۳۳۰، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.    
۱۵. راغب اصفهانی، محمد بن حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۴، دار القلم، دار الشامیة، بیروت،دمشق، ۱۴۱۲ق    
۱۶. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تحقیق:رسولی محلاتی، هاشم، ج‌۹، ص۲۳۵، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۴ق.    
۱۷. شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج‌۱۳، ص۳۵۲، موسسة آل البیت، قم، ۱۴۰۹ق.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج‌۲، ص۲۳۲، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «استفاده علما از شال»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۱.    


رده‌های این صفحه : آداب اسلامی | اخلاق اسلامی




جعبه ابزار