• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اجبار در رعایت برخی مسائل و عدم اکراه در دین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن، حجاب، قمار، مشروب، احکام شرعی.

پرسش: قرآن می‌گوید که در دین اکراه و اجباری نیست و در روایات گفته شده است که دلیل برتری انسان بر فرشتگان، وجود عنصر اختیار در انسان‌ها است؛ پس چرا حکومت دینی، مردم را وادار به رعایت برخی احکام شرعی؛ مانند حجاب، خودداری از قمار و مصرف مشروب می‌کند؟!

پاسخ اجمالی: انسان در انتخاب، آزاد است و عقاید را نمی‌توان به انسان‌ها تحمیل نمود اما این آزادی، مطلق نیست، بلکه محدود و دارای ضابطه و قانون است؛ یعنی تا جایی اعمال آن مجاز است که با حقوق فردی یا اجتماعی دیگران در تعارض نباشد و اعمال آزادی سبب سلب آزادی دیگران و ایجاد اختلال نظام اجتماعی نشود.



بحث آزادی و اختیار در دو حوزه مطرح است در بحث اختیار و آزادی تکوینی خداوند انسان را مختار آفرید و در آن حوزه بحث اجبار مطرح نیست: چنان‌که فرمود: «اِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ امّا شاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس.» اما در حوزه‌ تشریع این‌گونه نیست که انسان آزادی مطلق داشته باشد و هیچ‌گونه جبری در کار نباشد، بلکه در این حوزه برخی از احکام و موضوعات اکراه‌پذیرند؛ لذا است که برخی از علما، مانند امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در پاره‌ای از مسائل دینی، اجبار را می‌پذیرند و معتقدند، اگرچه حقیقت دین اکراه و اجبارپذیر نیست، اما صورت و ظاهر دین الهی اجبارپذیر است و با این مبنا معتقدند؛ برخی از مسائلی را که به شئون اجتماعی ناظر است باید بر مردم اجبار و تحمیل کرد. این‌که خدای متعال در قرآن کریم فرمود: «لا اِکْراهَ فِی الدِّینِ»، ناظر به این است که عقاید را نمی‌توان تحمیل نمود اما آنچه می‌توان به آن اکراه و اجبار نمود صورت دین الهی‌ ‌است؛ لذا پیامبران (علیه‌السّلام) مامور بودند، هر طور که‌ ‌ممکن است صورت دین را بر مردم تحمیل کنند تا صورت عالم صورت عدل الهی شود و مردم‌ ‌را ارشاد به باطن نمایند، تا مردم به قدم خود آن‌را بپیمایند و به سعادت برسند.‌
به هر حال، صرف نظر از این‌که اجبار در برخی فرائض دینی مانند حجاب را بپذیریم و یا نپذیریم، استدلال مطرح شده در پرسش صحیح نیست؛ زیرا بر اساس این استدلال نباید مانع فردی شد که قصد کشتن فردی دیگر را دارد؛ چرا که فرد قاتل در حال تصمیم‌گیری بین انتخاب خیر و شر است و هر دخالت و اجباری، مخالف انتخاب او است!
حرمت قتل نیز یکی از احکام شرعی است و هنگامی که دخالت حکومت در جلوگیری از آن، مخالف اصل اختیار و انتخاب انسان‌ها نباشد، در برخی از دیگر احکام شرعی نیز دخالت حکومت را نباید مخالف اختیارات و آزادی‌های انسان دانست.


با توجه به آنچه گفته شد، در امور اجتماعی، همان‌گونه که یک فرد قدرت انتخاب دارد، دیگران نیز قدرت انتخاب دارند که امر به معروف و نهی از منکر نمایند. به بیان دیگر، انسان در انتخاب، آزاد است، اما این آزادی، مطلق نیست، بلکه محدود و دارای ضابطه و قانون است؛ یعنی تا جایی اعمال آن مجاز است که با حقوق فردی یا اجتماعی دیگران در تعارض نباشد و اعمال آزادی سبب سلب آزادی دیگران و ایجاد اختلال نظام اجتماعی نشود. به عنوان نمونه انسان مجاز نیست به بهانه‌ آزادی در انتخاب خیر و شر، دیگری را به قتل برساند و یا از مال او بدزدد و یا با عدم رعایت بهداشت، سلامتی دیگران را به خطر‌اندازد. این‌گونه است مسئله حجاب، و دیگر کارهای فردی، تا جایی که فقط جنبه‌ فردی داشته باشد اجبار به آن شایسته نیست، اما وقتی این بی‌حجابی از حدی عبور کرده و دیگر افرادی که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند را دچار مشکل نماید، اجبار به آن نه تنها ایرادی ندارد، بلکه یک نیاز اجتماعی محسوب شده و پسندیده نیز خواهد بود.
به همین دلیل است که حتی در جوامع غیر اسلامی (مانند برخی ایالات کشور آمریکا) نیز تا‌اندازه‌ای حجاب را لازم دانسته و به عنوان نمونه برهنگی مطلق به انگیزه تحریک جنسی و یا در نقاطی عمومی مانند پارک‌ها را جرم و یا دست‌کم مخالف نزاکت می‌پندارند.


۱. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۳. ر.ک:موسوی خمینی، روح‌الله، آداب نماز، ج۱، ص۳۷، ‌مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‌ (سلام‌الله‌علیهم)، چاپ بیست و دوم.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اجبار در رعایت برخی مسائل و عدم اکراه در دین» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۹/۲۲.    


رده‌های این صفحه : حقوق و آزادی | شبهات دینی




جعبه ابزار