ابن قیم جوزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ابن قیم جوزی.
پرسش: ابن قیم جوزی که بود؟ و دیدگاه علمای شیعی و سنی درباره او چه بود؟
پاسخ: ابن قیم جوزی در روز هفتم رجب سال ۶۹۱ ه.ق دیده به جهان گشود. و پس از شصت سال
زندگی در دنیا، در شب سیزده رجب سال ۷۵۱ ه.ق از دنیا رفت. با توجه به اینکه او بارزترین شاگرد ابن تیمیه بوده و حتی همراه او به زندان رفته، عقاید و تفکرات او، در مسائل مختلف همان تفکرات ابن تیمیه است؛ مثلاً او سفر کردن برای زیارت قبر
پیامبران را جایز نمیدانست. همچنین اجتماع در کنار قبور پیامبران و اولیای الهی را کاری مشرکانه میداند. ابن قیم جوزی عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی و غیر منطقی استاد خویش را، امری دینی و واقعی ارائه میکرد که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه.
نام ابن قیم جوزی محمد بن أبیبکر بن أیوب بن سعد بن حَریز و متولد منطقه «زُرع» در فاصله ۹۶ کیلومتری دمشق است. او به ابن قَیِّم جوزیة شهرت دارد.
علت اینکه به این نام مشهور گردیده این است که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود؛ ازاینرو به «فرزند قیّم مدرسه جوزیه» ملقب شد.
او در روز هفتم رجب سال ۶۹۱ ه.ق دیده به
جهان گشود.
ابن قیّم سرانجام پس از شصت سال زندگی در دنیا، در شب سیزده رجب سال ۷۵۱ ه.ق از
دنیا رفت و در شهر دمشق در کنار پدرش به خاک سپرده شد.
او از محضر اساتید متعددی استفاده برد که در بین آنها افرادی مانند ذهبی، مزی و
ابن تیمیه قرار دارند. البته استاد اصلی او همان ابن تیمیه استتا جایی که او را اصلیترین شاگرد ابن تیمیه و بلکه رئیس شاگردانش نامیدهاند؛ بهگونهای که از ابن تیمیه نامی برده نمیشود، مگر اینکه ابن جوزی هم با او یاد میشود.
در بین شاگردانش نیز میتوان به افرادی مانند ابن کثیر و سبکی از علمای معروف اهل سنت اشاره کرد.
او تألیفات زیادی دارد. برخی برای او نزدیک به هشتاد
کتاب ذکر کردهاند.
با توجه به اینکه او بارزترین شاگرد ابن تیمیه بوده و حتی همراه او به زندان رفته، عقاید و تفکرات او، در مسائل مختلف همان تفکرات ابن تیمیه است؛ لذا باید او را مبلّغ افکار ابن تیمیه دانست.
اعتقاداتی که او نسبت به اوصاف الهی دارد، با جسم داشتن خدا ملازمت دارد. یکی از این مسائل، اعتقاد داشتن به این مطلب است که میتوان خدا را با انگشت مورد اشاره حسی قرار داد که این موجب میشود خدا را در جهت خاصی محصور کرد.
درباره
رؤیت خدا با چشم نیز همچون ابن تیمیه آن را عقلاً و شرعاً ممکن میداند و میگوید: هرچند در
دنیا به خاطر ضعف نیروی باصره نمیتوان خدا را دید، ولی در آخرت این امر ممکن خواهد بود.
او سفر کردن برای زیارت قبر
پیامبران را جایز نمیدانست.
همچنین اجتماع در کنار قبور پیامبران و اولیای الهی را کاری مشرکانه میداند و میگوید: این کار مفاسد متعددی دارد که عبارت است از:
نماز خواندن به سمت قبر و طواف کردن در اطراف قبر و بوسیدن آن و کمک طلبیدن از آنها و درخواست روزی و عافیت و پرداخت شدن قرضها و برطرف شدن گرفتاریهاست! اینها خواستههایی است که بتپرستان از بتهایشان طلب میکردند.
ابن قیم در ادامه راه ابن تیمیه، به انکار فضائل امام علی ـ علیهالسلام ـ میپردازد. او میگوید: حدیثهایی که رافضیها (شیعیان) درباره علی بن ابیطالب
جعل کردهاند آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست. سپس از قول ابویَعلی خلیلی نقل میکند که شیعیان در فضیلت
علی بن ابی طالب و اهل بیت سیصد هزار
حدیث جعل کردهاند. آنگاه از این
سخن ابویَعلی به دفاع میپردازد.
ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر همان اعتقادات مشترک، مورد انتقاد و طعن دیگر علمای اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هیتمی درباره او و استادش میگوید: «مبادا به چیزهایی که در کتابهای ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و
خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی مینامد که از
دین خارج شدهاند.
ادعاهای انحرافی ابن قیم، در آثار او فراوان دیده میشود؛ مانند شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و....
ابن قیم بهشدت مخالف زیارت قبور بود. که این عقیده او در نزد شیعه
باطل است.او طی سفری که به
قدس شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمیگردم و به
زیارت قبر
حضرت ابراهیم نمیروم. همچنین در نابلس همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت پیامبر نخواهم رفت.
او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و میگوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد
شرک است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت.
ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او
تقلید کورکورانه داشت. او گرچه مناظراتی شبیه به استدلال دارد، اما استدلالهای او، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرارکننده همان سخنان جنجالی و منتشرکننده گفتههای شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد. بهطور خلاصه، ابن قیم جوزی عمرش را فنای سخنان بیهوده
ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی و غیر منطقی استاد خویش را، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه.
پایگاه اسلام کوئست.