آخر الآخرین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خداوند،
انسان، ابدی، آخر الآخرین
پرسش: در
دعای کمیل حضرت علی (علیهالسّلام) خدا را آخر الآخرین میخواند، با توجه به این که انسان موجودی ابدی است و در
بهشت یا
جهنم جاودانه خواهد بود، چگونه خدا آخر الآخرین است؟
پاسخ: جاودانگی و ابدیت انسانها و هر موجود دیگری - و در نتیجه آخر بودن آنها - بالذات و بالاصاله نیست، بلکه به واسطه خداوند است؛ زیرا
ما سوی الله همان گونه که اصل
وجود خود را از خداوند دریافت میکنند تمام خصوصیات وجودی خود را نیز از خداوند دریافت میکنند؛ و همان طور که در اصل وجود خود محتاج خداوند هستند، در خصوصیات وجود نیز محتاج خداوند هستند. بنابراین، آخر الآخرین بالذات و بالاصاله فقط خداوند متعال است.
جاودانگی و ابدیت انسانها و هر موجود دیگری - و در نتیجه آخر بودن آنها - بالذات و بالاصاله نیست، بلکه به واسطه خداوند است؛ زیرا ما سوی الله همان گونه که اصل وجود خود را از خداوند دریافت میکنند تمام خصوصیات وجودی خود را نیز از خداوند دریافت میکنند؛ و همان طور که در اصل وجود خود محتاج خداوند هستند، در خصوصیات وجود نیز محتاج خداوند هستند. بنابراین، آخر الآخرین بالذات و بالاصاله فقط خداوند متعال است؛ چنان که اول الاولین بالذات و بالاصاله نیز مخصوص خداوند است. این احتمال نیز وجود دارد دلیل این که امام علی (علیهالسّلام) خداوند را به صفت «آخر الآخرین» خوانده است، نه به صفت «الآخر»، همین نکته بوده است؛ یعنی اشاره داشته باشد به این که آخریت موجودات دیگر، به آخریت خداوند برگشت میکند و هیچ موجودی چیزی از ناحیه خود ندارد.
برخی از محققان در تفسیر این جملات «اول الاولین و آخر الآخرین» میگوید: در این مورد تفاسیر مختلفی وجود دارد که عبارتاند از:
ممکن است این دو اسم به این صورت تفسیر شوند که چون خداوند تعالی به
احاطه قیومی بر هر چیز محیط است؛ لذا او اول و آخر، ظاهر و باطن است. بنابراین هر چیزی که «اول» فرض گردد، او پیش از آن قرار میگیرد؛ و هر چیزی که «آخر» فرض گردد، او پس از آن قرار خواهد گرفت؛ و هر چیزی که «نمایان» فرض شود، او از آن نمایانتر است. و هر چیزی هم «پنهان» فرض شود، او از آن پنهانتر است؛ چرا که او به احاطه قیومی خود بر هر چیز محیط و فراگیر است.
او بدین جهت «اول» است که او بوده و پیش از او هیچ چیز نبوده و «آخر» خواهد بود؛ چون پس از نیستی و نابودی هر چیزی او ماندنی و «ظاهر» است؛ چون
نور است و ذاتا ظاهر است؛ با آن که فعلش دلیل بر ظهور او است و بدین جهت او «باطن» است که خردها از درک کنه او عاجز و قاصرند.
او «اول و آخر و ظاهر و باطن» است، از آن نظر که در خانه کسی نیست به جز صاحب خانه؛ لذا «
وجود » او است و دیگران همه «وجود نما» هستند؛ بنابراین از باب
کنایه به او «اول و آخر» اطلاق میشود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «آخر الآخرین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۱۷.