وسواس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: وسواس، شک، تردید.
پرسش: بنده حدود دو سال است که دچار وسواس شدید نسبت به آب هستم، هر چه را میشویم احساس میکنم هنوز پاک نشده است، نسبت به همه چیز و همه کس بدبین هستم، برخی اوقات به ذهنم سؤالاتی خطور میکند که احساس میکنم کافر شدهام؛ مثلاً «نسبت به ائمه و اعتقاداتم» شک و تردید میکنم، لطفاً مرا راهنمایی کنید؟
پاسخ: وسواس در واقع فکر، کلمه یا تصویر است که به رغم
اراده انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و
اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد. وسواس به دو نوع وسواس فکری و عملی تقسیم میشود. وسواس فکری، مثل فکرهای تکرارشونده و آزاردهنده که بیاختیار به
ذهن خطور میکنند. در وسواس عملی،
انسان بدون اراده خود، عملی را چندین بار انجام میدهد، این قسم در واقع به تبع برخی افکار وسواسی عارض میشود؛ یعنی انسان به خاطر اینکه از افکار وسواسی خود رهایی پیدا کند، بیاختیار شروع به انجام برخی
اعمال میکند؛ مثل شستوشوهای مکرر.
همانگونه که در نامه خود اشاره کردید وسواس در واقع فکر، کلمه یا تصویر است که به رغم
اراده انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و
اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد.
وسواس به دو قسم است:
مثل فکرهای تکرارشونده و آزاردهنده که بیاختیار به
ذهن خطور میکنند که خود شما نیز نمونههایی از آنان را بیان کردهاید.
در این حالت
انسان بدون اراده خود، عملی را چندین بار انجام میدهد، این قسم در واقع به تبع برخی از افکار وسواسی عارض میشود؛ یعنی انسان به خاطر اینکه از افکار وسواسی خود رهایی پیدا کند، بیاختیار شروع به انجام برخی
اعمال میکند.
درست مثل شستوشوهای مکرر که خودتان در نامه نوشتهاید.
روانشناسان بالینی علل مختلفی برای بروز این بیماری بیان داشتهاند و به دنبال آن، راهحلهایی برای درمان ارائه دادهاند، برخی از این عللها از قرار زیر است:
۱. وراثتی؛ ۲. یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین؛ ۳. بیماریهای عضوی.
نوعی از وسواس در برخی کارهای روزمره
زندگی همه افراد وجود دارد، که تا حدودی باعث دقت در کار و
پیشرفت است. این نوع وسواسها بهنجارند؛ اما زمانی افکار و اعمال وسواسی نابهنجارند که مشخصات زیر را داشته باشند:
۱. جنبه افراطی، نامعقول و اجباری (از درون است و از بیرون تحمیل نشده) و نامتناسب داشته باشند؛
۲. انصراف از آنها مشکل باشد؛
۳. درماندگی مشخصی را در فرد برانگیزد؛
۴. دقت قابل ملاحظهای را به خود اختصاص دهد؛
۵. بازده فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر خود قرار دهد.
پرسشگر محترم! اگر مشکل شما با مشخصات فوق همخوانی داشته باشد، وسواس شما از نوع نابهنجار است و باید درصدد درمان آن برآیید و همین که میخواهید با
عزم و
اراده خود از این حالت نجات پیدا کنید و در پی حل مشکل خود باشید، امید به درمان افزایش مییابد. وسواس
بیماری است، قابل درمان، کنترل و پیشگیری. ابتدای امر، خیلی راحت میتوان آن را کنار گذاشت؛ اما اگر فرد نسبت به بیماریاش بیتفاوت باشد و درصدد حل مشکل از طریق رجوع به
روانپزشک و روانشناس بالینی و همکاری جهت درمان برنیاید، درمانش سختتر میگردد؛ بهطوریکه در مراحل شدید آن، نیازمند به مصرف دارو و حتی بستری شدن میباشد و سالها مراقبت لازم دارد تا آن را کنار بگذارد.
موضوع وسواسها چند چیز است: مذهبی و ماوراء الطبیعهای، اخلاقی، حمایتی علیه خطرات بیرونی، گذشت زمان، حمایت بدنی، پاکی،
نظم و ترتیب.
شایعترین وسواسها دو قسم است:
شایعترین وسواسهای فکری، عبارتاند از: (البته به این معنی نیست که همه اینها در افراد وسواسی وجود دارد).
۱. افکار تکراری درباره احساس آلودگی. (مثلاً از طریق دست دادن با دیگران).
۲. شکهای تکراری. (شیر گاز را بستهام یا نه؟ لباس نجسم با شستنم پاک شد یا نه؟)
۳. مرتب کردن اشیا به طریق خاص.
۴. تکانههای پرخاشگری یا هراسآور؛ مثلاً فکرهای مکرر برای صدمه زدن به فرزند خود یا بر زبان آوردن کلمات زشت در
اماکن مقدس.
۵. نگرانیهای افراطی درباره مسائل زندگی (شغلی، تحصیلی و ...) .
شایعترین وسواسهای عملی، عبارتاند از:
۱. رفتارهای تکراری، شستن دست، مرتب کردن؛
۲. اعمال روانی؛ مثل: شمارش، تکرار برخی از
اشعار که به طور بیصدا که برای کاهش اضطراب و نگرانی صورت میگیرد.
روشهای مقابله با وسواس فکر و عملی بدین شرح است:
بازداری
اندیشه (Thought Stopping).
در اطاقی آرام و ساکت بنشینید و به افکار وسواسی به خواست خود اجازه دهید به ذهن شما خطور کنند. وقتی افکار وسواسی به ذهن شما آمدند، به یکی از اطرافیان خود اشاره کنید که با صدای بلند بگوید ایست، یا زنگی را به صدا درآورد (قبلاً او را توجیه کنید).
راه دیگر اینکه خودتان یک مچبند پلاستیکی به دست خود ببندید، افکار وسواسی را به ذهن خود آورید، وقتی
افکار وسواسی به ذهن شما آمدند، با کشیدن مچبند و رها کردن آن بر دست خود دستور توقف افکار وسواسی را برای خود صادر کنید.
اندیشههای غیر ارادی و وسواسی را نادیده بگیرید و با انتقال ذهن و فکر به افکار عالی و مناسب، عمل جایگزینی را انجام دهید.
مسلماً این کار نیاز به تمرین و
استمرار و نظم دارد.
باید با افکار مزاحم درست برخورد کنیم:
این روش عکس روش بازداریاندیشه است، دقایقی به افکار وسواسی توجه و تامل کنید و اجازه دهید آن افکار به ذهن شما آیند، به آن افکار توجه کنید و به بیمعنی بودن آنها دقت کنید و برای لحظاتی طولانی آن افکار را در ذهن حفظ کنید (با دقت به بیهوده بودن آنها). مواجهه گسترده با چنین افکاری باعث میشود که معنی تهدیدآمیز آنها کاهش یابد.
در طول
روز دو بار و هر بار بیش از یک ساعت به صدای ضبطشده خود که افکار وسواسی را دائماً تکرار میکند، گوش دهید. این روش از مؤثرترین و کارآمدترین روشهای درمان است.
با تصاویر ذهنی مقابله کنید:
تصاویر وسواسی را با تمرین ذهنی، کوچک و کوچکتر کنید تا پس از مدتی کمکم محو شود.
به جای توجه به اصل تصویر به جزئیات تصویر ذهنی متمرکز شوید و شکل آن جزئی و بیاهمیت را آنقدر بزرگ نمایید که اصل تصویر وسواسی از بین برود.
در موارد شدیدتر باید در کنار استفاده از تکنیکهای بالا، از برخی داروها (مثل کلومیپرامین و فلوگزتین) زیر نظر
روانپزشک کمک گرفت.
روشهای مقابله با
وسواس عملی بدین شرح است:
به دیگران نگاه کنید که چهگونه آنها زندگی معمولی خود را انجام میدهند و به شستوشوهای تکراری اقدام نمیکنند.
ائمه (علیهمالسّلام) و علمای ما نیز در مصرف آب بسیار دقیق بودهاند و از
اسراف پرهیز میکردند. آیا به عواقب
گناه اسراف توجه کردهاید؟ آیا فکر نمیکنید که شما مقدستر از ائمه و
علما نیستید. اگر این کار درست بود، آنها این اعمال را تکرار میکردند.
در این روش سعی میشود که هر
روز از اعمال تکراری خود بکاهید؛ مثلاً اگر عادت دارید چهار بار بشویید، این دفعه تلاش کنید به سه مرتبه متوقف سازید. پس از مدتی باز هم یک شماره از آن بکاهید تا به حد متعارف برسید.
اکنون برخی نکات را در این باره بیان میکنیم:
مراقب باشید این وسواس را نظم برای خود تلقی نکنید و خود را به خاطر این کار نزد دیگران آدم منظمی جلوه ندهید و به دیگران نیز توصیه کنید که این کار به خاطر نظم فوقالعاده و نکته مثبت من است؛ چراکه ائمه (علیهمالسّلام) از این کار نهی کردهاند. این کار به شما کمک میکند تا در دامن تشویقهای دیگران واقع نشوید و درصدد تکرار اعمال وسواس کمتر شود.
به رساله
توضیح المسائل مرجع خودتان رجوع کنید، در مسائل آن، قسمتی که به عنوان کثیرالشک مطرح شده است، (بحث
نماز) و گفته شده است کسی که زیاد از حد متعارف در مسائل شرعی شک میکند، نباید به
شک خود اعتنا کند و اگر اعتنا کند، در واقع خلاف خواست خدا را انجام داده است.
(برای اطلاع از احکام و شرایط آن حتماً به
رساله عملیه رجوع شود.)
در
فقه، اصلی داریم که میگوید: اگر به چیزی یقین داشتی بعد نسبت به آن شک کردی، اصل را بر همان یقین گذشتهات بگذار و ائمه (علیهمالسّلام) نیز به اصحاب خود توصیه میکردند که با شک،
یقین ثابت خود را به هم نزن؛ مثلاً اگر ساعت قبل یقین داشتی که با طهارت بودی یا لباست پاک بوده و الآن شک داری که آیا طاهر هستی یا نه، بنا را بر همان پاکی سابق بگذار.
هرگز خودتان را به خاطر این افکار ملامت نکنید، این افکار و محتویات آن جزء این بیماری خفیف شماست و در واقع چون شما قصد و نیت بد ندارید، هیچ گناهی مرتکب نشدهاید؛ اما شما وظیفه دارید جهت بهبودی و
سلامت خود از مشاوره و تکنیکهای درمانِ وسواس کمک بگیرید. (بیماری روحی مثل سرماخوردگی است، برای همه امکان ابتلا به آن وجود دارد).
در مورد این بیماری نگران نباشید، با اراده و پیگیری شما، قابل حل است. انشاءالله سریع بهبودی حاصل میشود و در صورت نیاز با کمک دارو (در صورت شدت و مزمن شدن) برطرف میشود؛ چون قابل درمان است.
با دفتر
مرجع تقلید خود تماس بگیرید و مسئله خود را با آنها مطرح کنید و طبق نظر کارشناسانه و عالمانه ایشان، اعمال عبادی خود را که همان دستورات خداست
عمل کنید. (شماره تلفن آن را از اطلاعات بگیرید).
۱. جمشید احمدی، وسواس و درمان آن، نشر نوید.
۲. دیوید برنز، از حال بد به حال خوب، ترجمه مهدی قراچهداغی، نشر آرین کار.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «وسواس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۱۶.